عجیب مثل کوبیسم
پیکاسو را نمیشود فقط یک نقاش حرفهای دانست. او بیهیچ ترسی، از تکنیکهایی برای خلق آثارش استفاده میکرد که آن روزها کسی جرأت استفاده از آنها را نداشت. از بچگی خودرای بود و کارهای عجیب و غریب میکرد. طراحی را برای رقابت با پدرش شروع کرد. نبوغ پیکاسو پدرش را متحیر کرد، طوری که قلم و تخته و رنگ خود را به او سپرده و اعلام کرد دیگر هیچ وقت نقاشی نخواهد کرد!
«علم و نیکوکاری»، نخستین اثری بود که استعدادش را برای همه آشکار کرد، تصویر پزشک راهبهای در کنار تخت یک بیمار علیل که نشان شایستگی را در سال 1897، در نمایشگاه هنرهای زیبای مادرید، برایش به همراه آورد. زندگی این اسپانیایی کوتاه قد با آن چشمان سیاه و خیره، با سفر به بارسلون تغییرات بزرگی کرد. این سالها را آغاز «دوره آبی» زندگانی پیکاسو میدانند. دورانی که با تغییر شیوه کارش، رنگ آبی بر آثارش حاکم شد و فقرا و ناتوانان، موضوع نقاشیهایش بودند. وقتی در 1904بارسلون را برای همیشه به قصد زندگی در پاریس ترک کرد، رنگ صورتی بر نقاشیهایش غالب شد و این بار به سراغ دلقکها، آکروباتبازها و مقلدان رفت.
« دوشیزگان آوینیون» را کشید که نشانههای آغاز یک سبک جدید را در دل خود داشت. در 1909بود که نخستین تابلوی کوبیسم «سر یک زن» را خلق کرد.
از پابلو پیکاسو بهعنوان پرکارترین نقاش تاریخ یاد میشود. درحالیکه دوستانش به او توصیه میکردند که در سن 78 سالگی دست از کار بردارد اما او مخالفت میکرد. در سالهای 80 یا 90 سالگی، انرژی همیشگی دوران جوانیش بسیار کمتر شده و گوشهگیر شده بود. همسر دوم او ژاکلین روک به جز مهمترین ملاقات کنندگانش و 2 فرزند پیکاسو، کلود و پالوما و دوست نقاش سابقش، فرانسواز ژیلو، به کس دیگری اجازه ملاقات با او را نمیداد. گوشهگیری پابلو پیکاسو بعد از یک عمل جراحی در سال ۱۹۶۵ بیشتر و با اختصاص دادن تمام نیرویش به کار، درکشیدن تابلو جسورتر شد و از سال ۱۹۶۸ تا سال ۱۹۷۱ سیل عظیم نقاشیهایش و صدها قلمزنی بشقاب مسی در معرض دید عموم قرار گرفت. این آثارش در این زمان توسط بسیاری از رویاپردازان نادیده گرفته شد، بهطوریکه داگلاس کوپر، آثار پایانی او را بهعنوان آثار یک پیرمرد عصبانی در اتاق مرگ نامید. پیکاسو همچنین مجموعهای قابل توجه از آثار دیگر نقاشان معروف هم دوره خود مانند آنری ماتیس را نگهداری میکرد و چون هیچ وصیتنامهای در زمان مرگش نبود، بهعنوان مالیات ایالتی فرانسه، بعضی از آثار و مجموعههای او به دولت داده شد. پیکاسو در 8آوریل 1973، درحالیکه به اتفاق همسرش ژاکلین دوستانشان را برای صرف شام پذیرایی میکردند، بر اثر حمله قلبی درگذشت.