مرحوم آیتالله مصباحیزدی: «حقوق بشر، حقوقی است که خداوند به لطف خود برای انسانها درنظر گرفته است. تفاوت انسان با سایر موجودات این است که انسان موجودی مسئول است و انبیای الهی آمدهاند تا انسان را متوجه کنند که تکالیف و حقوقی دارد. حتی افرادی مانند کانت که به کمک اخلاقیات و عقل عملی خدا را شناخته، بشر را در مقابل خداوند مسئول عنوان میکنند. مالک همه هستی و حتی بشر، خداوند است و وجود بشر و همه ابعاد زندگی او مانند عزت، آبرو، حیات، قدرت و... در اختیار خداوند است و بشر مملوک اوست. پس بشر بدون اجازه خدا حتی در مورد خودش نیز هیچگونه حقی ندارد و برای هرگونه تصرفی در امور مربوط بهخودش نیز در برابر خداوند متعال مکلف است؛ چه رسد به تصرف در سایر موجودات. اگر انسانی بدون توجه به تکالیف خود در برابر خداوند متعال دست به انجام اعمالی بزند و از روی هوی و هوس کاری انجام دهد، در حقیقت هوای نفس خود را خدای خود قرار داده است. بشر برای هرگونه تصرفی در برابر خدا مسئول است، پس اصل برای بشر تکلیف است، نه حق. البته خداوند به مقتضای لطف و کرم خود، در برابر تکالیف، حقوقی را برای بشر قرار داده است. اگر بنده، عبد واقعی خداوند باشد، خداوند به او لطف کرده و او را نمونهای از خود و جانشین خویش روی زمین قرار میدهد. گاهی بهخاطر هواهای نفسانی و آلودگیها فطرت انسانی خاموش و عقل او مدفون میشود و حتی زمانی بهخاطر کمرنگ شدن این دانستههای فطری، «تکلیف» جای خود را در زندگی انسان از دست داده و «حق» بهصورتی برجستهتر نمایان شد و آن آغاز زمان مدرنیته بود. غربیها ماهیت انسان در این دوره را بهدنبال حق بودن معرفی کردند و جایبسی تعجب است که یک مدعی اسلامشناسی در یک کشور مسلمان نیز معتقد است که ماهیت انسان عوض شده و او که زمانی تکلیفجو بوده، اکنون بهدنبال مطالبه حقوق خود است. غرب در این دوران انسان را موجودی میداند که در پی مطالبه حق خویش است و حتی میتواند حقوق خود را از خداوند نیز مطالبه کند.»
حق وتکلیف
در همینه زمینه :