300 مأمور پلیس در اغتشاشات تهران مجروح شدند
روایت فرمانده نیروی انتظامی تهران درباره حوادث اخیر تهران
حادثهای که اخیرا در پایتخت رخ داد دل همه ما را به درد آورد. رسیدگی به پرونده فوت خانم مهسا امینی الان در چه مرحلهای است؟
خب نتیجه پزشکی قانونی مشخص کرد که هیچ ضرب و شتمی وجود نداشته و بهرغم همه دروغگوییها و سیاهنماییای که کردند، معلوم شد که هیچ سهلانگاری از سوی پلیس انجام نشده است. بررسیها نشان داد که هیچ بحثی بین مهسا امینی و پلیس ایجاد نشد و منتظریم مراجع قضایی و قانونی بررسیهایشان تمام و نتیجه اعلام شود.
در حوادثی که متأسفانه روزهای اخیر شاهد آن بودیم و باعث شد که عدهای از آشوبگران به پلیس و اموال عمومی حمله کرده و خسارات جانی و مالی زیادی را به بار آورند، خساراتی که به پلیس پایتخت وارد شد، چقدر بود و چند نفر در این مدت بازداشت شدند؟
خسارت وارده در تهران به نسبت حجم اتفاقاتی که رخ داد از سایر شهرها کمتر بود؛ هر چند از نیروهای ما کسی به شهادت نرسید، اما حدود 300نفر از همکارانم مجروح و مضروب شدند؛ از تیری که به سمتشان پرتاب شد تا ضربه سنگ و چماق، ولی ما سعی کردیم با سعهصدر و با رعایت شئونات، موضوع را جمع کنیم و احمدلله جز عده اندکی که آمدند و این اقدامات را انجام دادند، هیچ استقبالی از سوی مردم از این افراد انجام نشد. با این حال مسئولان ذیربط باید انشاءالله با حل مشکلات اقتصادی بهویژه گرانیهایی که مردم را اذیت میکند، کاری کنند که مشکلات آنها حل شود. ما در پلیس چه چوب بخوریم، چهسنگ بخوریم و چه مجروح بدهیم، با سعهصدر رفتار میکنیم. درباره افراد دستگیر شده نیز عدد و آمار نداریم، اما بررسیها نشان میدهد که برخی افراد دستگیر شده، در هر تجمعی که قبلا هم بوده حضور داشتهاند که انشاءالله مراجع قضایی آمار میدهند.
در طول 5سال گذشته اتفاقات مهمی در پایتخت رخ داد؛ حوادثی که تلخی آنها ممکن است تا مدتها در افکار عمومی باقی بماند. تلخترین حوادثی که شما بهعنوان فرمانده انتظامی تهران در این مدت با آنها روبهرو بودید، چه بود؟
فرماندهی کار سختی است؛ بهویژه فرمانده پلیس. بعضی از سازمانها فقط یک ماموریت و یک مسئولیت دارند، اما ماموریتهای پلیس متنوع و متکثر است. در همه مسائل پلیس حضور دارد؛ مثلا در حادثهای اورژانس باید حضور داشته باشد و پلیس هم باید باشد و در حادثهای آتشنشانی باید باشد و پلیس هم باید باشد. هر اتفاقی که میافتد یک پای بررسی آن پلیس است. شاید تلخترین حادثهای که در دوران حضور بهعنوان فرمانده پلیس پایتخت، شاهد بودم، حادثه شهادت مظلومانه 3نفر از همکارانم بود که توسط یک فرقه منحرف به شهادت رسیدند و حدود 12نفر دیگر از همکارانم مجروح شدند. یا در سالجاری درحالیکه همکارانم در حال انجام ماموریت خود بودند توسط یک یاغی 6نفر از آنها هدف گلوله قرار گرفتند یا حادثهای که اخیرا رخ داد؛ آن هم زمانی که من در کربلا بودم. خانم مهسا امینی و افرادی مثل او فرزندان ما هستند. نمیتوانیم بگوییم به اندازه پدر و مادرش ناراحت شدیم، اما از عمق وجودمان برای او ناراحت شدیم؛ این در حالی بود که پلیس در این ماجرا هیچ دخالت و ســهلانگاری نداشت. اما بههرحال حوادث تلخ رخ میدهند و هر لحظه ما باید مترصد یک حادثه باشیم. وقتی تیراندازیای در گوشهای از شهر رخ میدهد، لرزه به تن من فرمانده میافتد تا ماجرا مشخص و جمع شود یا کسی که گروگان گرفته میشود تا زمانی که آزاد نشود، قلبمان برای او و خانوادهاش میتپد یا حادثهای که مدتی قبل رخ داد و در جریان آن رئیس اسبق سازمان پزشکی قانونی به قتل رسید. تا زمانی که قاتلانش را دستگیر کنیم، آرام نداشتیم. کار پلیس چه یک مأمور ساده باشد و چه یک فرمانده، کاری بسیار پرمشغله، پراضطراب و سختی است.