سیدهمائده سبط نبی
داشتم توی اینستاگرام میگشتم و صفحههای طنز و سرگرمی را نگاه میکردم. دختری لاغر و کوچکاندام گوشه کلاس نشسته بود و کلاه لباسش را کشیده بود روی سرش. دستهایش توی جیبش بود و پاهایش را تکان میداد. انگار کمی عصبی بود. همکلاسیهایش مسخرهاش میکردند ولی دختر لام تا کام حرف نمیزد و طعنههایشان را جواب نمیداد. بغل دستی دختر کلاه را از سر او کشید و بقیه بلند بلند خندیدند. ناگهان دختر بلند شد و محکم مشت زد توی صورت بغلدستیاش. بیشتر بچهها حداقل یک وجب از دختر بلندتر بودند اما همه از او کتک مفصلی خوردند. ماجرا که تمام شد، زیرنویس آمد که: هرگز کتاب را از روی جلدش قضاوت نکن. میدانستم این جمله، ترجمه کلمه به کلمه اصطلاحی انگلیسی است. با خودم گفتم:«این دیگر چه ترجمه سمی بود!» بعد از دست خودم عصبانی شدم که در طول عمر زبان فارسی، غیر از این روزها که انگار کلا زبان جدیدی اختراع کردهایم، کی وقتی چیزی عجیب میدیدند میگفتند چه سمی دیدم که تو میگویی؟ برای اینکه خودم را دلداری بدهم گفتم که حالا اوکی است از این به بعد حواسم را بیشتر جمع میکنم. بعد یادم آمد که قرار بود دیگر نگویم اوکی است و به جایش از واژهای فارسی استفاده کنم. انگار این قول و قرارهایم حتی یک روز هم دوام نمیآورند!
بهتر است اینجور وقتها تمرکزمان را از روی اشتباه نکردن و استفاده نکردن از کلمهها و ساختارهای غیرفارسی برداریم و در عوض، دانشمان را از زبان فارسی بالاتر ببریم. هر چه با زبان فارسی آشناتر شویم، صحبت کردنمان هم بهتر میشود و ناخودآگاه کمتر از واژههای بیگانه استفاده میکنیم.
کوچکتر که بودم عاشق کتاب جودی دمدمی بودم و شخصیت استینک که تفریحش خواندن لغتنامه بود. من هم بهخاطر علاقهام به آن شخصیت عادت کرده بودم «غلط ننویسیم» را بخوانم. به یاد آن روزها و بهخاطر دغدغه این روزهایم که شناخت بیشتر زبان فارسی است، غلط ننویسیم را آوردم و باز کردم. میشود گفت زندگیام به دو قسمت قبل و بعد از خواندن مدخل استعفا تقسیم شد. استعفا دادن اشتباه است؛ بهتر است بگوییم استعفا کرد. در نوشتههای قدیمی استعفا خواستن هم آمده.
مطلب دیگری که جالب بود این بود که استفاده بردن صحیح نیست؛ باید بگوییم استفاده کردن. اما فعل بردن را میشود در اصطلاحاتی که با «استفاده کردن» هممعنی هستند بهکار برد. مثلا: فایده بردن، سود بردن و بهرهبردن.
ترجمه کلمه به کلمه ضربالمثل Don›t judge a book by its cover که در آغاز متن آمده بود میشود: هرگز کتاب را از روی جلدش قضاوت نکن. در کتاب فوت کوزه گری مصطفی رحماندوست، تعدادی ضربالمثل آمده که ممکن است در بعضی موقعیتها معنایی مشابه این اصطلاح انگلیسی داشته باشند:
- از سوزن کاری برمیآید که از نیزه دراز برنمیآید: سوزن مظهر کوچکی و در عین حال، سود و فایده برای دیگران است. این ضربالمثل به کاربرد و سودمندی هر چیز اشاره دارد و انسانها را از قضاوت کردن از روی شکل و ظاهر بازمیدارد.
- تا راه را نروی، مرد را نیازمایی: تا وقتی کسی کاری را انجام نداده، نمیتوان درمورد تواناییها و استعدادهای او قضاوت کرد.
- فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه: این ضربالمثل درباره افراد ریزنقش یا کمسن بهکار میرود که برخلاف ظاهرشان، میتوانند کارهای بزرگ بکنند.
بیایید گفتار روزمرهمان را بررسی کنیم و مقداری هم فارسی کهن بخوانیم. اینطوری به شناخت عمیقتری از زبان فارسی میرسیم و امواج اشتباهات زبانی کمتر تکانمان میدهد.
سه شنبه 29 شهریور 1401
کد مطلب :
172065
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/KOXgl
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved