جمشید حمیدی، کارشناس والیبال
تیم ملی والیبال در سکوت به ایران بازگشت؛ اگر پیروزی هزاران پدر دارد، شکست همیشه یتیم است. هرچند عوامل رسانهای نزدیک به فدراسیون درصدد توجیه اتفاقات مسابقات قهرمانی جهان برآمدهاند، واقعیت غیرقابلانکار این است که نه سفر و سخنان تهییجکننده رئیس فدراسیون نتیجه داد و نه وعدههای بهروز امپراتور، سرمربی تیم ملی تا ما باز هم دچار نحسی سیزده شویم، با این تفاوت که یک مربی صرب مثل کولاکوویج دلار گرفت و والیبال ما را مستاصل کرد اما عطایی با ریال ره به جایی نبرد. آمریکا، صربستان، هلند، آرژانتین و فرانسه قهرمان المپیک هم حذف شدند! مسابقات ورزشی اینگونهاند اما آیا ما به اندازه ایتالیای جوانشده کار کرده بودیم؟
حواشی نگرانکننده
تیم ملی والیبال روزهای آخر مسابقات قهرمانی جهان بهشدت دچار نزول روانی شد. این تنزل روحی را بیشتر از همه در دستان امین اسماعیلنژاد دیدیم که دیگر آن عقاب بلندپرواز روزهای خوب لیگ ملتها نبود؛ چرا؟ این نکات باید بررسی شود . آیا هیچ ارادهای برای دوپینگ روحی چپدست قهار ایرانی وجود نداشت؟ در اینباره حرف و حدیثهایی شنیدهایم اما نباید اجازه بدهیم او هم به سرنوشت صابر کاظمی دچار شود. حفاظت از سرمایههای ملی وظیفه فدراسیون والیبال است. بهجای توجیه اتفاقات رخداده به بررسی وقایع و ارزیابی عملکرد تیم بپردازیم. ایجاد دیوار آهنین دور تیم ملی گرهگشا نیست و باید منطقی بود و با نقد و بررسی درست راه آینده را روشن کرد.
ما و آنها
یکی از شگفتیهای مسابقات قهرمانی جهان، شکست فرانسه قهرمان المپیک بود. تیم پیروز؛ گروه جوانشده ایتالیا بود که با هدایت دجورجی کولاک کرد. این مربی بزرگ دوسه بازیکن جوان خوشتراش را جایگزین سوپراستارها کرد. انصافا میچلتو و رومانو نوستارههای این تیم بهترین بودند. آنها طی 3سال از نوجوانان جهان به جوانان و سپس به تیم ملی بزرگسالان رسیدند و جالب اینکه هر دو چپدست هستند. اما در تیم ایران امیرحسین توخته و مهدی جلوه در این مسیر به کندی حرکت کردهاند. ایراد کار از مربیان پایه است که تیمداری را ملک مطلق خود کردهاند و فدراسیون نظارت درستی بر این چرخه معیوب ندارد.
چقدر کار کرده بودیم؟
در همینه زمینه :