همشهری در گفتوگو با برخی از فعالان تشکلهای دانشجویی از فضای گفتوگو و پرسشگری در دانشگاهها گزارش میدهد:
صدای خاموش دانشگاهها
محمد صادق خسروی علیا|خبرنگار:
«ما وظیفه داریم تا فضای دانشگاهها را از حالت ایزوله خارج کرده و دیوار ضخیمی را که بین دانشگاه و سایر مجموعههای جامعه کشیده شده است از بین ببریم.» این بخشی از صحبتهای معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم است که چند روز پیش در مراسم تکریم و معارفه رئیس جدید دانشگاه محقق اردبیلی خبرساز شد. به گفته حسین سیماییصراف، دانشگاههای ما باید در مسیر توسعه پایدار و حل مشکلات جامعه حرکت کنند و دیوار ضخیمی که بین دانشگاه و نهادهای اجرایی بهوجود آمده برداشته شود تا در سایه ارتباط و تعامل دوسویه مشکلات و نارساییها برطرف شود. سیماییصراف معتقد است تا زمانی که ادارات و نهادهای ما به مراکز علمی و خروجی آنها اعتماد نکنند مشکلات پابرجا خواهد بود و نمیتوان انتظار حل آسیبهای اجتماعی و دغدغههای افراد جامعه را داشت. در واقع میتوان گفت صحبتهای سیماییصراف در راستای تحقق اهدافی است که کمی قبلتر بهصورت کلانتر تحت عنوان«گفتوگوی ملی» از سوی معاون اول رئیسجمهور مطرح شد؛ گفتوگوی ملی که یکی از شاخههای اصلی آن گفتوگوی دانشجویی است. در این رابطه وزیر علوم نیز با تأکید بر اینکه استادان مشارکت در بحث و گفتوگو را جدی بگیرند، گفته است: «اساتید جرأت میکنند که با یکدیگر بحث و مجادله کنند، اما دانشجویان ما در دانشگاه میترسند با اساتید خود در بحث و گفتوگو مشارکت کنند؛ درحالیکه ما در حوزههای علمیه شاهد بحث میان طلاب و اساتیدشان هستیم که در انتها قانع میشوند و لذا اساتید در فضای میان خودشان باید با یکدیگر گفتوگو کنند که آثار آن در جامعه و دنیا مطرح خواهد شد.»
«دانشگاه گفتوگومحور»، «گفتوگو و پرسشگری دانشجویی»، «فعالیت تشکلها و برگزاری تریبونهای دانشجویی» و... از عناوین مختلفی است که بارها مسئولان برای ترغیب و ایجاد انگیزه در دانشجویان برای گفتوگو و پرسشگری در فضای دانشگاه مطرح کردهاند. اما با وجود این، دانشگاهها خروجی قابلقبولی از گفتمانهای دانشجویی ندارند. همشهری در گفتوگو با برخی از اعضای تشکلهای دانشجویی وضعیت کنونیگفتوگو در دانشگاهها، ضرورت آن و همچنین موانع و راهحلهای بازشدن این گره ازفضای علمی و آموزشی کشور را بررسی میکند.
نقد و پرسشگری در میان مسئولان جایگاهی ندارد
دبیر انجمن اسلامی امید دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این رابطه به همشهری میگوید: «در این خصوص 2پرسش مطرح است؛ آیا اجازه صحبت و گفتوگو در دانشگاه وجود دارد یا خیر؟ دیگر اینکه آیا نظرات و دیدگاههای دانشجویان اهمیت دارد یا خیر؟ در مورد مبحث اول که به مجوزگفتوگو به دانشجویان در دانشگاه مربوط میشود، باید گفت این مسئله بهشدت بستگی به ساختار و نوع چینش درون دانشگاه دارد. اینکه ریاست دانشگاه تا چه اندازه برای انتصاب افراد حراستی و نظارتی شهامت دارد. نکته مهمتر اینکه ریاست دانشگاه چه اندازه میتواند مستقل باشد که دست مداخلهگر نهادهای دیگر را از دانشگاه قطع کند تا در یک فضای مستقل گفتوگو در دانشگاه جریان پیدا کند. عملا با توجه به اینکه وزارت علوم و وزارت بهداشت چنین دیدگاهی نسبت به گفتوگو، تعامل، نقد و نقدپذیری ندارند، میتوان نتیجه گرفت که ریاست دانشگاهها هم روسایی نیستند که بتوانند گفتوگو در دانشگاهها را نهادینه کنند. متأسفانه امروز ریاست و سکان دانشگاهها بهدست افرادی است که بیشتر با نهادهای بیرون از دانشگاه تعامل دارند تا با دانشجویان.»
ایمان دستیار با اشاره به نفوذ نهادهای دیگر درون دانشگاهها میگوید: «نفوذ نهادهای مختلف در دانشگاهها باعث شده که نظرات و دیدگاههای آنها بر دانشجویان و دانشگاه القا و تحمیل شود. در این شرایط قطعا ما شاهد شکوفایی فضای گفتمان دانشجویی و پرسشگری از مسئولان نخواهیم بود.»
دستیار ادامه میدهد: «مبحث دیگر مربوط به اهمیت نظرات و دیدگاههای دانشجویان است. در سالهای 92تا 93تأثیرگذاری جنبشهای دانشجویی و دیدگاههای آنها بسیار بالا بود.اما هر چه پیش رفتیم دیدگاهها و توجهات نسبت به فعالیتهای دانشجویی متأسفانه کمرنگتر شد. اگر رئیسجمهور و مسئولان کشور خودشان را ملزم بدانند که در مقابل تریبونهای دانشجویی حاضر شوند، به تبع آن در سطوح پایینتر مثلا در سطح ریاست دانشگاه نیز فضایی به دانشجویان داده میشود. همانطور که ما در گذشته شاهد بودیم تعداد بسیاری از دانشگاهها به تقلید از آقای روحانی تریبون به دانشجویان، حتی به افراد مخالف خود تریبون داده و دیدگاهها و نظرات آنها را میشنیدند. اما بعد از انتخابات ریاستجمهوری و شروع دولت دوم کمکم روال پیشین در حاشیه رفت و همین اتفاق باعث شد ما نسبت به گذشته شاهد بیمیلی و کاهش انگیزه دانشجویان، عدماستقبال ریاست دانشگاهها از گفتوگوهای دانشجویی و در نهایت عقبنشینی و پسرفت گفتمان دانشجویی در سطح دانشگاهها باشیم. در واقع میتوان گفت نظر و دیدگاههای دانشجویی دیگر تأثیرگذاری گذشته را ندارد.»
دبیر انجمن اسلامی امید دانشگاه علوم پزشکی شیراز با تأکید بر ضرورت شکلگیری گفتوگوها در دانشگاه تصریح میکند: «دانشگاه قشر فعال درجامعه است. قطعا تریبون اصلی در سطح جامعه دانشجویان هستند.هرگاه دانشگاه فعال شد و توانست انرژی را از سطح دانشگاهها به جامعه منتقل کند، شور و نشاط به جامعه تزریق میشود. اما وقتی ما این تریبون را بخشکانیم و مانع آن شویم قطعا جامعه در جریانات مختلف خود تصمیمگیرنده خواهد شد. با درنظر گرفتن این موضوع که سطح آگاهی جامعه و قدرت تحمل آن نسبت به فضای دانشگاهها کمتر است بیشک جامعه در این شرایط به سمت رادیکالیزه حرکت خواهد کرد. وقتی دانشجو و دانشگاه نتواند و یا نخواهد صدای مسئولان را به مردم برساند، جامعه ومردم خود سعی میکنند صدای خود را به طرق مختلف به گوش مسئولان برسانند. این در حالی است که اقدامات دانشجویی در راستای گفتوگو، تعامل و اصلاح پیش میرود، اما اقدامات جامعه بهصورت تودهای، بینظم و گاهی آمیخته با خشونت است. این اقدامات خشونتآمیز و بینظم جامعه، کشور را دچار بحرانهای خطرناک میکند.
از نظر دستیار، راهحل از میان برداشتن موانع گفتوگو در دانشگاه نیازمند 2 اقدام است: «باید در درجه اول مسئولان کشور، وعدههایی را که درخصوص دانشگاه دادهاند بازنگری و مرور کنند. همانطور که آقای روحانی گفت: «ما دانشگاه امن میخواهیم نه امنیتی»، باید معنای دانشگاه امن مشخص شود و انتصاب وزرا به شکلی باشد که بتواند این وعده را عملی کند. هماکنون ترس و وحشتی در جامعه ما نسبت به فعالیتهای دانشجویی وجود دارد؛ به حدی که خانوادهها فرزندان خود را از فعالیتهای دانشجویی منع میکنند. باید فضای حراستی و نظارتی دانشگاه هم نرمتر برخورد کنند تا فضای مناسب برای تعامل و گفتوگو در دانشگاهها مهیا شود.
فضای گفتوگو مهیا نیست
دبیر انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نیز در رابطه با گفتمانهای دانشجویی میگوید: «فضای گفتوگودر دانشگاه واقعا مهیا نیست و بستر مناسبی برای یک «دانشگاه گفتوگو محور» وجود ندارد. مسئولان دانشگاه از این موضوع استقبال نمیکنند. قوانین هم بهنحوی نوشته شده که مانع از این گفتوگو در دانشگاه است.»
به گفته راستین عظیمی دلیل اصلی این موانع ساختار دانشگاه است: «دلیلی اصلی به ساختار دانشگاه در کشور برمیگردد. دانشگاه از زمانی که پایهگذاری شد ساختار آن فضایی برای گفتوگوی دانشجویی ندارد. حتی طوری تعبیه نشده که بتواند گفتوگو بین دانشجو و استاد شکل بگیرد.در دانشگاه تشکلهایی وجود دارند که میتوانند بستر گفتوگو را مهیا کنند. وقتی این تشکلها وجود نداشته باشند، بالطبع گفتوگو و تعاملی نیز صورت نمیگیرد. در واقع میتوان گفت تشکلهای دانشجویی آنگونه که باید شکل نگرفتهاند.»
او در پاسخ به اینکه چرا تشکلهای دانشجویی شکل نگرفتهاند، میگوید: «این برمیگردد به آییننامههایی که در دهه 60و در انقلاب فرهنگی تدوین و تصویب شد. این آییننامه تشکلهای دانشجویی را محدود کرده به تشکلهای اسلامی. تشکلهای اسلامی هم نمیتواند بازتاب کل افکار و عقاید یک جامعه متکثر مانند ایران باشد.همچنین از هم پاشیده شدن تشکلهای دانشجویی از سویی برمیگردد به وقایعی که بعد از سال 88رخ داد. از آن سالها به بعد فضا برای فعالیت تشکلها محدودتر شد. این 2دلیل بهنظر من دلایل اصلی ضعف تشکلهای دانشجویی تا به امروز هستند.»
عظیمی معتقد است که گفتوگو در فضای دانشگاهی از اهمیت بالایی برخوردار است: «زمانی که شکاف بین مسئولان و مردم گسترش پیدا کند، در چنین شرایطی نیاز اصلی جامعه یک گفتوگوی کلان در سطح ملی است. این گفتوگو در دانشگاهها باید اتفاق بیفتد تا شکاف بین دولت و مردم کمتر شود. تا زمانی که این گفتمان شکل نگیرد قطعا این شکافها پر نمیشود که هیچ، بلکه روزبهروز بیشتر هم خواهد شد. در این شرایط واکنش جامعه نوعی ازخودبیگانگی است. افراد جامعه در این شرایط کمتر از یکدیگر شناخت پیدا میکنند. وقتی گفتوگو و دیالوگ از بین برود و در جامعه تکصدایی حاکم شود خشونت نیز افزایش پیدا میکند. در نتیجه، هم دولت و هم مردم از این وضعیت آسیب میبینند.»
بهنظر این فعال دانشجویی تحول جدی در آییننامههای آموزشی میتواند به خروج از وضعیت موجود کمک کند: «باید رابطه دانشجو با استاد و بالعکس تغییر کند. فضای فعلی بهگونهای است که اساتید دانشگاه با دانشجویان تعامل ندارند. هیچ گفتوگو و تعاملی خارج از کلاس درس شکل نمیگیرد. درحالیکه در کشورهای پیشرفته به موضوع تعامل و گفتوگو بین اساتید و دانشجویان به شکل جدی پرداخته شده و حتی زمان و فرصتهایی برای ایجاد این فضاها درنظر گرفته میشود. دیگر اینکه بازنگری جدی درباره فعالیت تشکلها انجام شود. قوانین را سادهتر کنیم تا تشکلهای بیشتری بازگشایی شود.»
یک ژست تو خالی
در ادامه، همشهری در گفتوگو با سحر مهرابی، منتخب مدیران مسئول نشریات دانشگاهی در شورای مرکزی ناظر بر نشریات وزارت علوم، فضای پرسشگری در دانشگاهها را از زبان این فعال دانشجویی توصیف و تشریح میکند.
درحال حاضر فضای گفتوگو در دانشگاهها چگونه است؟ آیا دانشگاههای ما همانگونه که وعده داده شده در حال تبدیل شدن به دانشگاه «گفتوگومحور» هستند؟
گفتوگومحور شدن دانشگاهها مفهومی است که تنها محدود به یک سطح نیست. نخستین سطح آن وجود فضایی برابر است که همه بتوانند حرفشان را بزنند.اگر بخواهیم در مورد«برابری» در دانشگاهها بحث کنیم، بیانصافی است اگر بگوییم فضا بهبود نیافته، اما اغراق است اگر شرایط را قابلقبول بدانیم. هنوز هستند دانشجویانی که با توجه به پشتوانهای که خارج از دانشگاه یا ارتباطی که با برخی نهادها دارند، فضای برابر دانشگاهها را به هم میزنند و مسئولین نیز یا نمیخواهند، یا نمیتوانند مانع چنین برخوردهایی شوند. وجود منطق و استدلال نیز مسئله دیگری است که در رابطه با «گفتوگو» در دانشگاه مطرح است. هر سخنی در دانشگاه گفتوگو بهحساب نمیآید. گفتوگومحور شدن صرفا به این معنا نیست که 2طرف بتوانند سخن بگویند، بلکه باید منطقی در میان باشد. نمیخواهم بدبینانه بگویم این سطح وجود ندارد، اما متأسفانه در حال کمرنگ شدن است.
گفتوگو و پرسشگری در دانشگاهها چه ضرورتی برای فضای دانشگاه، جامعه و حتی آحاد مردم دارد؟
گفتوگو و پرسشگری در دانشگاهها نتیجهاش تولید فکر و اندیشه است. واضح است که تبادل نظرات و دیدگاههای مبتنی بر منطق و دانش به رشد فکر کمک میکند. اگر این بستر در دانشگاهها فراهم شود، بدون شک به جامعه هم وارد خواهد شد. دانشگاه نیروی محرک جامعه است. این دو، رابطهای دوسویه دارند؛ هم اوضاع دانشگاه نشاندهنده این است که در جامعه چه میگذرد و هم در برخی مواقع میتواند نقش محرک و مصلح را بازی کند. بهبود چنین فضایی در دانشگاه بدون شک براحوال جامعه هم مؤثر خواهدبود.
موانع و چالشهای گفتوگو در دانشگاهها چیست و برای برداشتن این موانع چه باید کرد؟
اولین لازمه گفتوگو، فضای برابر است. نخستین مانع جدی بر سر راه گفتوگو نابرابریهای تحمیلشده به دانشگاه است. در فضایی که نابرابری و بیم برخورد وجود داشته باشد، اگر گفتوگویی هم شکل بگیرد کمرمق خواهد بود و تنها در حد حفظ ظاهر باقی خواهد ماند.وقتی بهای برابر به دانشجوها داده نشود، همهچیز فرمایشی میشود، گفتوگوی فرمایشی هم نه مفهوم خاصی دارد و نه نقش مثبتی در تولید اندیشه دارد؛ ژستی است که نه به درد دانشگاه میخورد و نه جامعه.