نیمی از درآمد خانوادههای شهری هزینه مسکن میشود
در سال 95 هر خانواده ایرانی بهطور میانگین یکمیلیون و 161 هزار تومان برای تامین مسکن هزینه کرده است
مائده امینی/ خبرنگار
روی کاغذ، مسکن 35درصد درآمد ایرانیها را میبلعد اما ساکنان کلانشهرها میگویند چند سالی میشود که 70درصد درآمد خود را برای خانهدارشدن کنار میگذارند. بازار مسکن با وجود رکود چندینسالهاش هر سال گرانیهای تازهای به مردم تحمیل میکند تا جایی که حتی افزایش 7برابری تسهیلات مسکن در دولت یازدهم هم دردی از متقاضیان خرید خانه، دوا نکرده است.
در سال 95، هر خانواده ایرانی بهطور میانگین ماهانه یک میلیون و 161هزار تومان برای تأمین مسکن خود هزینه کرد درحالیکه حداقل دستمزد در آن سال 812هزار تومان اعلام شده بود.
پس از افزایش قیمت در ماههای پایانی سال 96، قیمت خرید خانه دوباره در اردیبهشت ماهی که گذشت، افزایش یافت. اگرچه برخی، نوسانهای قیمت دلار و خروج آمریکا را از برجام عوامل اصلی این جهشها میدانند، اما حسام عقبایی، نایبرئیس اتحادیه مشاورین املاک به «همشهری» میگوید: برجام چه در سالی که تصویب و چه امسال که دچار مشکل شد، نمیتواند تأثیر چندانی روی بازار مسکن ایران بگذارد و افزایش قیمتهای اخیر در برخی مناطق کلانشهرها، ناشی از سوداگری است.
«فاطمه» دنبال یک واحد برای اجاره است. او که از بالا و پایینکردن دفاتر و فایلها خسته است، به «همشهری» میگوید: دنبال یک خانه برای خودم و پدرم هستم. یک واحد مسکونی که اجاره آن طوری باشد که در انتهای ماه پولی برایمان بماند.
صاحبخانهها دنبال اجارهبها هستند و ما نمیتوانیم از پس اجارههای چند میلیون تومانی بربیایم. درآمد خالص ماهانه ما 2میلیون و 500هزار تومان است و هزینه اجاره خانه کمتر از ماهی 2میلیون تومان نیست. البته 35میلیون تومان هم بهعنوان پول پیش داریم اما فایدهای ندارد.
دفتر املاک بعدی میزبان 2مشتری در محله پیروزی تهران است. یکی از آنها دنبال خرید خانه است و دیگری دنبال اجاره. «حمید» میگوید: صاحبخانهها تا اتفاقی در بازار میافتاد، درخواست اجاره دوبرابر میکنند. مگر حقوق من در سال گذشته چند درصد اضافه شده است؟ نهایت 20درصد که آن هم نمیتوانم همه آن را صرف پرداخت اجارهبها کنم.
تصمیم گرفتم یک خانه 40متری بخرم بلکه از این وضعیت رها شوم. حمید معتقد است هر سال بهطور میانگین سهم مسکن در سبد خانواده آنها بیشتر از 20درصد زیاد میشود که همین موضوع باعث شده کیفیت زندگی آنها کاهش پیدا کند. درآمد او و همسرش 3میلیون و 800هزار تومان در ماه و هزینه تأمین مسکنشان، 2میلیون و 500هزار تومان است.
مشکل «زهرا» هم مشابه حمید است. او میگوید با احتساب پول پیش تقریبا 80درصد حقوق او و همسرش به تأمین مسکن اختصاص مییابد؛ «برای اجاره یک واحد 160متری نوساز در خیابان نیروی هوایی تهران، 350میلیون تومان پول پیش پرداخت کردهایم و ماهی 5میلیون تومان اجاره نقدی میدهیم؛ 15میلیون تومان در ماه. صاحبخانه قصد دارد امسال هم اجاره بها را افزایش دهد...» درآمد زهرا و همسرش 17میلیون تومان است.
وامهای ناکارآمد
تا پیش از سال 92، وام مسکن در بیشترین حالت 7درصد قیمت آپارتمان را در کلانشهر تهران پوشش میداد. بعد از افزایش 7برابری سقف تسهیلات، این رقم برای هر فرد تا سقف 80میلیون تومان افزایش یافت اما هنوز که هنوز است، کارشناسان میگویند این رقم میتواند 40درصد قیمت یک خانه در کلانشهرها را پوشش دهد.
در کشورهای پیشرفته تا 80درصد هزینه تأمین مسکن از طریق دریافت تسهیلات بانکی تأمین میشود و شهروندان صرفا اقساط کارشناسی شده این وامها را در طول سالهای طولانی پرداخت میکنند.
مردم 5/1برابر خوراک خود برای تأمین مسکن هزینه میکنند
هزینه تأمین خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات هر خانواده ایرانی در سال 95، 9میلیون و 130هزار تومان بوده؛ ماهی 760هزار تومان. درحالیکه هزینه تأمین مسکن هر خانواده بهطور میانگین یک میلیون و 161هزار تومان اعلام شده است؛ یعنی مسکن حتی سهم تغذیه ایرانیها را میبلعد.
بهروز ملکی، مدیرکل دفتر طرح، برنامه و بودجه شرکت عمران و بهسازی شهری ایران پیشتر در نشست هماندیشی پیرامون برنامه ملی بازآفرینی شهری پایدار که با محوریت بررسی وضعیت مسکن برگزار شده بود، گفت: براساس ارزیابیها 80درصد از ثروت خانوادههای ایرانی و 14درصد از بخش اشتغال آنها را مسکن از آن خود کرده است. به گفته او، در مناطق مختلف شهر تهران از سال 70 تا 96 جهشهای مختلفی اتفاق افتاده است. برای مثال قیمت مسکن در منطقه یک، 135برابر، منطقه 5، 130برابر و منطقه 2، 130برابر اعلام شده که بیشترین افزایش قیمت را بهخود اختصاص داده است.
طبقات متوسط جامعه زیر فشار خرد میشوند
افزایش سهم مسکن در بودجه خانوار در فاصله سالهای 84 تا 95 بیش از هرکسی بر طبقات متوسط و پایین جامعه فشار میآورد؛ مثل همیشه.
طبقات متوسط و متوسط رو به پایین جامعه دیگر توانایی پرداخت هزینههای مسکن را مانند گذشته ندارند و فشاری عجیب را بر دوش خود حس میکنند؛ فشاری که خانوار شهری را وادار میکند هرساله سهم بیشتری از درآمد خود را صرف هزینههای مربوط به محل سکونت خویش کنند و سهم نسبی سایر هزینههای ضروری و رفاهی خود را کاهش دهند. میانگین سهم هزینه اجاره مسکن و خدمات مشتمل بر آن مانند آب، برق و گاز در سبد هزینه یک خانوار متوسط در مناطق شهری ایران از ۲۶,۹ درصد در سال 84 به 35.5درصد در سال 95 افزایش یافته که البته مرکز آمار معمولا میانگین کل کشور را اعلام میکند؛ حال کلانشهرنشینها بدتر از این اعداداست.