چالش مهاجرت استارتآپها
بحث رفتن گروهی متخصصان با ویزای استارتآپی این روزها بار دیگر داغ شده اما ایران در چه شرایطی قرار دارد؟
عمادالدین قاسمیپناه- روزنامهنگار
اگرچه در سالهای دور، مهاجرت برای کسب دانش و تحصیل در دانشگاههای معتبر دنیا امری عادی محسوب میشد، اما اکنون طیف مهاجران گستردهتر و با تغییر مشهود همراه شده است. بهعبارت دیگر، مهاجران فعلی نه دانشجویان که بیشتر کاریابان هستند. اکنون نیروهای ماهر و متخصص که دستپرورده دانشگاهها و محیطهای کاری کشور هستند، جذب شرکتهای خارجی میشوند. اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور یکی از محیطهایی است که از حدود 10سال پیش در این مسیر قرار گرفته است. بنابراین، گزافه نیست اگر بگوییم تبدیل به کشوری مهاجرساز در حوزه فناوری شدهایم. درواقع، بخش قابلتوجهی از دانشآموختگان رشتههای فنی و در صدر آنها فارغالتحصیلان رشتههای کامپیوتر و آیتی پس از مدتی فعالیت در داخل و با تهیه رزومه مورد نیاز، چمدان خود را به مقصد شرکتهای خارجی میبندند. همچنین مدتی است که بعضی از تیمهای استارتآپی با استفاده از امکانی به نام startup visa یا tech visa که از سوی برخی کشورها ارائه میشود، عطای اکوسیستم داخل را به لقایش میبخشند. در این میان، 2گروه عمده نظرات متفاوتی درباره مهاجرت و مهاجران دارند. گروهی معتقدند که مهاجرتها اندک است و آسیبی به اکوسیستم فناوری کشور نمیزند و در مقابل، گروهی دیگر، مهاجرتها را قابل توجه و نگرانکننده میدانند.
محدودیت خارجی و تنگنای داخلی
افشین کلاهی، رئیس کمیسیون کسبوکارهای دانش بنیان اتاق ایران در گفتوگویی با همشهری به کاهش نیروی انسانی در 2بخش کارآفرینها و تیمهای استارتآپی و همچنین نیروهای انسانی ماهر اشاره میکند و میگوید: «این حوزه با جذب نشدن سرمایهگذاری خارجی و کم شدن ارتباطات بینالمللی مواجه است.»
بهگفته کلاهی، «کم شدن این ارتباطات بینالمللی به کسبوکارهایی که بزرگتر شدهاند و نیاز به بازارهای بزرگتر و بینالمللی دارند، خسارت وارد میکند.» کلاهی معتقد است که «اگر پلتفرمهای ما بتوانند با دنیا ارتباط برقرار کنند یا حتی مشکل درگاههای پرداخت و دریافت رفع شود، کسبوکارهای اینترنتی از رقمی حدود 7میلیارددلار طی یک سال، منتفع میشوند.»
رئیس کمیسیون کسبوکارهای دانش بنیان اتاق ایران همچنین به موانع این حوزه ازجمله نظام مجوزدهی و قوانین و مقررات دست و پاگیر اشاره میکند و میگوید: «نظارت با محدودسازی متفاوت است. فضای اصلی کار کسی که در حوزه
دانش بنیانها، استارتآپها و کسبوکارهای اینترنتی کار میکند، اینترنت است و اگر این حوزه احساس کند که با محدودیت روبهرو میشود، چارهای ندارد که در فضایی با مشکلات کمتر فعالیت کند.»
با این حال، کلاهی اگرچه فضای مدیریت در حوزه استارتآپها (معاونت علمی، صندوق نوآوری و شکوفایی، وزارت ارتباطات) را در کشور بهطور نسبی مناسب ارزیابی میکند، اما وضعیت فضای کسبوکار ایران را چندان مناسب نمیداند و بهبود شرایط این فضا را نیازمند یک اقدام سیاسی میداند.
محمود کریمی، عضو انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر هم در گفتوگو با همشهری ضمن تأیید افزایش مهاجرت استارتآپهای ایرانی، کوچ کسبوکارها را پدیدهای چندبعدی میداند که پیش از این هم وجود داشته، اما اکنون تشدید یافته است.
کریمی با اشاره به ارائه راهحلهایی از جنس ویزای استارتآپی از سوی کشورهای دیگر و جذابیتهای متفاوت معتقد است که «وقتی کشوری با فقر سرمایه انسانی روبهروست، تلاش میکند نیروی انسانی ماهر را که در کشوری دیگر برای آن زحمت کشیده شده، جذب کند.»
مهاجرت پنهان
با فراهم شدن امکان دورکاری بهویژه با شیوع ویروس کرونا، پدیدهای شکل گرفته که جامعهشناسان عنوان «مهاجرت پنهان» را برای آن برگزیدهاند. درواقع، نخبگان زیستبوم فناوری و نوآوری بدون آنکه به کشوری دیگر مهاجرت کنند، پروژههای شرکتهای خارجی را در داخل انجام میدهند.
«س.ج» که متخصص طراحی اپلیکیشن است، در گفتوگو با خبرنگار همشهری این اتفاق را برای هر دو طرف مناسب ارزیابی میکند. او میگوید که شرکت خارجی طرف قرارداد اگر بخواهد نیروی متخصص را بهصورت حضوری استخدام کند، باید حدود 3برابر مبلغی را که به من میدهد پرداخت کند.
این طراح اپلیکیشن که مایل به افشای نام خود نیست، همچنین رقم دریافتی خود از این شرکت را با توجه به قیمت دلار راضیکننده میداند و یادآوری میکند که اگر همین کار را بخواهد در یک شرکت داخلی انجام دهد، کمتر از نصف آن را بهعنوان حقوق دریافت خواهد کرد.
او در پاسخ به این پرسش که چگونه حقوق خود را از شرکت خارجی دریافت میکند، میگوید: «با نصب یک کیف پول و از طریق یک صرافی رمزارزی، حقوق خود را به شکل رمزارز دریافت و سپس آن را به ریال تبدیل میکنم.»
خطر مهاجرت دانشبنیانها و نخبگان آیتی
بعضی از داراییها نامشهود هستند. این داراییها میتواند دادههایی باشد که بهعنوان سرمایه یک شرکت دانش بنیان، نقشی حیاتی برای بقای آن ایفا میکند. همچنین بخشی دیگر از داراییهای یک شرکت دانشبنیان نیروی انسانی متخصص آن است. این در حالی است که کشور با خطر مهاجرت شرکتهای دانشبنیان روبهروست.
روحالله دهقانی فیروزآبادی، رئیس سازمان جهاد دانشگاهی به تازگی در بخشی از سخنان خود با اشاره به اینکه اکنون امارات ۱۰۰هزار ویزای طلایی به فناوران ارائه میدهد، با ارائه دلایلی، درباره مهاجرت شرکتهای دانشبنیان به جای مهاجرت نخبگان هشدار داد.
سیدمحمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران هم در نشستی که در هفته جاری به مناسبت روز خبرنگار برگزار شد، در بخشی از پاسخ به پرسش همشهری، حوزه فناوری اطلاعات را از حوزههایی عنوان کرد که مهاجرت نخبگان در آن مشهود است.
مکث
استناد به آمارهای معتبر
پرویز کرمی، رئیس مرکز و دبیرستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق در گفتوگو با همشهری قضاوت و تصمیمگیری درباره موضوع مهاجرت را نیازمند مستندات و پژوهشهای علمی و متقن میداند. کرمی با تأکید بر اینکه نمیتوان براساس گفتهها، شنیدهها و آمارهای مراکز غیرمعتبر نتیجهگیری کرد، میگوید: گزارشهای مستند هم حکایت از مهاجرپذیری و هم مهاجرفرستی کشور دارد، اما مهاجرفرستی ما کمتر از میانگین و نُرم جهانی است.
او همچنین به انتشار سالنامههای آماری سالهای 1399و 1400رصدخانه ملی مهاجرت ایران استناد و یادآوری میکند که رتبه ما تقریبا هیچ وقت به زیر 20نزول نکرده و این در حالی است که رتبه بعضی از کشورهای همسایه زیر 20 است. دبیرستاد فناوریهای نرم، ژورنالیسم زرد و جناح ها و جریانهای حزبی و سیاسی را در مقاطع مختلف عامل انحراف در آمار و غلو در آن میداند، عامل بزرگنمایی موضوع مهاجرت را بیشتر یک حربه برای زدن حریف اعلام میکند.
او نتیجه میگیرد که با این کار احزاب وگروهها پیش از آنکه رقیب را بزنند امید، انگیزه، اعتماد و آینده کشور را میزنند و در عین حال میگوید: «رصدخانه مهاجرت ایران که وابسته به دانشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف است، این ادعاها که آمار مهاجرت در ایران بالاست را نفی کرده است.» او زیستبوم فناوری و نوآوری کشور را در حال رشد و توسعه میداند، اما در عین حال کوچ محدود برخی افراد، استارتآپها یا شرکتها را رد نمیکند.
درواقع، کرمی معتقد است که این پدیده را نمیتوان «مهاجرت قطعی» تلقی کرد، چراکه این گروه با توجه به تحریمها و بازار محدود ایران، برای توسعه بازار و محصول خود، بعضا اقدام به این کار میکنند که نوعی «مهاجرت کاری» محسوب میشود.
او همچنین پدیده مهاجرت را در عصر حاضر و به دلایل مختلف، پدیدهای جهانی میداند که بسیاری از کشورها با آن درگیر هستند. کرمی تأکید میکند که «برجسته کردن مفاهیمی چون «نتوانستن»، «نشدن» و «رفتن» بیشتر جنبه سیاسی دارد و هدف آن خالی کردن کشور از نیروهای خوشفکر و متخصص و ضدیت با انقلاب و کشور است. اما آنقدر که میل به مهاجرت تحریک میشود، این مهاجرت اتفاق نیفتاده است».
بهگفته او «با این حال، اگر منصفانه بخواهیم به موضوع نگاه کنیم،این کتمانکردنی نیست که کشورهای بزرگ اروپایی و آمریکا دچار کمبود نیروی انسانی متخصص هستند. آنها برای اینکه شرکتها، کارخانهها و مراکز علمی و دانشگاهی خود را با نیروهای متخصص کشورهای دیگر ازجمله ایران جایگزین و تجهیز کنند، حتما تلاش میکنند پیشنهادها، جوایز، جاذبهها و فاندها و گرنتهای مختلفی را پیش روی جوانان خلاق و مستعد ما قرار دهند».