مکتب اشک
سید محمدرضا واحدی
به یقین میتوان امام سجاد علیهالسلام را بنیانگذار مکتب اشک و گریه بر مظلومیت شهدای کربلا دانست. آن حضرت در طول ۳۴سال زندگی پس از واقعه کربلا، همواره یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگهداشت و هرگاه آبی نوشید به یاد پدر افتاد و بر مصایب و لب تشنه او گریه کرد و اشک ریخت. موقع افطار وقتی برایشان طعام میبردند، گریه امانش نمیداد و میفرمودند: فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد؛ فرزند رسول خدا با لب تشنه کشته شد. آنقدر این سخن را تکرار میکرد و اشک میریخت که گاه اشکهایش در آب یا غذایش میریخت. وقتی میدید گوسفندی را ذبح میکنند اکیداً تقاضا میکرد که آبش دهند و آنگاه گریهکنان میگفت: پدرم را با لب تشنه ذبح کردند.
34 سال تمام در هر مناسبتی و با دیدن هر منظرهای گریست و با اشک خویش انقلابی بهپا کرد که اثرش در پاسداشت اسلام ناب محمدی، شاید کمتر از واقعه عاشورا نبوده و نباشد. چرا که اگر عاشورا برای زنده نگهداشتن دین خدا و اسلام ناب بود، باید خود عاشورا زنده میماند و پیامش به دیگران میرسید تا مردم با معارف دینی و هدف سیدالشهدا علیهالسلام آشنا میشدند و این رسالتی بود که امام سجاد(ع) با گریههای مدام و اشک جاری خویش به خوبی از پس آن برآمد.
هرچند نمیتوان گریههای امام زینالعابدین علیهالسلام را سیاسی دانست، اما بهطور قطع بهترین استفاده سیاسی از آن صورت گرفت. گریههایی که ادامه حرکت امام حسین علیهالسلام بود و مکتبی نو برای تداوم فرهنگ عاشورا و زنده نگهداشتن مکتب سرخ آن بنیان نهاد. چه آنکه همه را متوجه شهادت امام حسین علیهالسلام و مظلومیت وی گرداند و آزادگان جهان حتی آزادگان غیرمسلمان را بر آن میداشت که دنبال چند و چون ماجرا و دلایل آن بروند و به حقانیت حسین و مظالم بنیامیه آگاه گردند.
اصولاً کسی که مظلوم است نزد دیگران از محبوبیت خاصی برخوردار میشود. دیگران همواره از او یاد میکنند و او را میستایند و سعی میکنند با راه و رسمش آشنا شوند و دلایل کشته شدنش را بدانند و آن وقت که به حقانیتش پی بردند او را سرمشق خود قرار دهند. بهخاطر همین است که خیلیهای دیگر هم سعی در ارائه چهرهای مظلوم از خود دارند. بهعنوان مثال یهود صهیونی هم میخواهد از همین شیوه استفاده کند و پر واضح است که آنها نهتنها مظلوم نیستند بلکه ظالمانی چیرهدست هستند، اما برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند که از عنصر مظلومیت بهره ببرند. البته که آنها در واقع مظلومسازی و مظلومنمایی میکنند و از افسانهای به نام هولوکاست استفاده میکنند و بر قبری که خالی از مرده است اشک میریزند تا با غرامتی که از اروپا دریافت میکنند روزگار بگذرانند. روژه گارودی فرانسوی میگوید غرامتی که اسرائیل سالانه از اروپا میگیرد معادل بودجه سالانه 4 کشور مصر، سوریه، اردن و لبنان است.
اما شیعه مظلوم واقعی است و این مظلومیت در شیعه حرف اول را میزند. شیعه در طول تاریخ مظلوم بوده است. همه امامان ما مظلوم بودهاند؛ از امام علی علیهالسلام گرفته که با وجود حقانیت، حقش را غصب کردند تا امام منتظر که باید در انتظار بنشیند تا روزی که ظهور کند و انتقام مظلومیت اهلبیت را بگیرد و حکومت اسلامی را تشکیل بدهد. به خاطر همین است که مکتب اشک، مکتب مقدسی است. مکتب گریه، مکتب مقدسی است و از همین رو به حسین بن علی علیهالسلام قتیلالعبرات گفتهاند. باید سوخت و باید اشک ریخت و باید در این راه از امام سجاد علیهالسلام تبعیت کرد. تا نظام هستی هست و تا زمین قابلیت سکونت دارد و تا آسمان برپاست، باید بر مظلومیت حسین شهید(ع)گریست. این گریه از 2 جهت است. یکی از جنبه عاطفی است و اینکه وقتی امام معصوم را با آن وضع دهشتناک به شهادت میرسانند و رشته اتصال بین زمین و آسمان را قطع میکنند، نمیتوان گریه نکرد و اشک نریخت. این اشک عاطفه و محبت است برای ما که امامانمان را از پدر و مادرمان بیشتر دوست داریم و همواره خطابشان کردهایم که بابی انت و امی یابن رسولالله! اما از جهت دیگر با همین گریهها میتوان مکتب حسین و رسالت و هدف حسینبنعلی علیهالسلام را حفظ کرد و سینه به سینه به آیندگان منتقل کرد تا اسلام اصیل باقی بماند همانطور که تاکنون هم با همین اقامه عزاها و روضهها و گریهها محفوظ مانده است. این یک راهبرد شیعی است که امام سجاد پایهگذار آن بوده است و باید تا قیام قائم آل محمد عجلالله فرجه استوار و برقرار بماند. البته که دشمنان تشیع نیز از همین راهبرد میترسند و برای مقابله با آن و خاموش کردن این آتش فروزنده از هیچ نقشهای فروگذار نخواهند کرد. سالهاست میبینیم که به شکلی نرم و خزنده با عزاداری اصیل شیعی در حال مبارزه هستند و از هیچ کوششی برای تحریف شکل و ماهیت و محتوای آن دریغ نمیکنند.