نگاهی به کارنامه قلمی بانوی نمایشنامهنویس
طراح سؤالات بنیادین انسان امروز
زکیه عاقلی، روزنامهنگار
اعظم بروجردی بیش از 40نمایشنامه نگاشته است که بخش عمدهای از آنها بس ممتاز است و موردتحسین کارشناسان عرصه تئاتر، منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است. عمده این آثار با خلاقیتی جذاب و آمیخته شده با احساس و تفکر مذهبی، بیانکننده سؤالات بنیادین و فلسفی انسان امروز است. از نمایشنامههای جالبتوجه وی، «اختر چرخ ادب» قلمداد میشود. این اثر در سال1384.ش روی صحنه رفت. اختر چرخ ادب، به فراز مهم زندگی پروین اعتصامی، ماجرای ازدواج ناموفق او میپردازد. بروجردی درباره هدف خویش از خلق این اثر آورده است: «قصدم در اختر چرخ ادب این بود که وجه زمینی پروین اعتصامی -که زیاد با زنان دیگر متفاوت نیست- را نشان دهم و از طرف دیگر سعی کردم رشد آسمانی او و تفاوت باطن وی با زنان معمولی را به تصویر بکشم....»
سال بعد از آن اما خانم بروجردی نمایشنامه «تندباد خیال» را در فرهنگسرای هنر روی صحنه برد. تندباد خیال حال و هوایی دفاعمقدسی داشت اما موضوع اصلی آن عالم مرگ و رسیدن به یقین است. گفتنی است که در بروشور این نمایش نوشته شده بود «زبان مردگان، زبان وحدت است و این زندهها هستند که دچار کثرتاند!». در واقع بروجردی در این اثر، از دریچه نگاه 3زن به نامهای زینب، زهره و ننه داغی -که بهدنبال یوسف گمگشته خود هستند- حقیقت زندگی و مرگ را به تصویر میکشد. از دیگر نمایشنامههای خانم بروجردی که موضوعی تاریخی و مذهبی دارد، میتوان به اثر «زائر» اشاره کرد. او در زائر با نگاهی زیبا و عارفانه، به مهاجرت حضرت معصومه(س) به ایران برای دیدار برادر میپردازد، اما در عین حال برکات این سفر را برای ایرانیان، به مخاطب مینمایاند. چنانچه در بخش پایانی نمایشنامه، مامون از خاتون و در واقع از مخاطبان میپرسد: «بگویید چرا هر شب خواب میبینم، که قرنهاست مردهام و رضا بر تختی که نه از آن من است، پادشاهی میکند؟...»، و پاسخ این سؤال، پیام اصلی نمایش برای مخاطب اهل معناست. یکی از نمایشنامههای تحسینشده خانم بروجردی، نمایشنامه «آواز شنزار» است. در این نمایش با نگاهی عارفانه، به شخصیت بلال حبشی و ایضا سلوک و اندیشه او پرداخته شده و با رودررو قرار دادن این شخصیت با «وحشی حبشی» -قاتل حضرت حمزه سیدالشهدا(ع)- گرایش انسان به حق و باطل و ثمره آن، به مخاطب نشان داده میشود. از دیگر نمایشنامههای ممتاز وی -که در سیویکمین دوره جشنواره تئاتر فجر جایزه گرفت- نمایشنامه «راز» است. راز روایت زندگی 5دانشجو است که برای نوشتن یک پایاننامه مشترک، به یک کلبه جنگلی میروند و در آنجا اتفاقاتی رخ میدهد، که این 5دانشجو دچار تحولات شخصیتی میشوند. در واقع در این نمایشنامه، کمکخواهی و کمکرسانی به دیگران، از منظر فلسفی موردکنکاش قرار گرفته است. البته مخاطب بعد از دیدن اثر، به درکی عمیق از فرموده «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) میرسد.
یکی از آخرین آثار اعظم بروجردی که تشویق مخاطبان را در پی داشت و مدتی بعد هم به شکل رمان به چاپ رسید، نمایشنامه «پهلوان» بود. البته موضوع این نمایشنامه، هیچ ربطی به داستان سریال «پهلوانان نمیمیرند» ندارد. داستان پهلوان درباره بانویی به نام «خاتون» و خادمهاش «نقره» است. بروجردی در این نمایشنامه سعی داشته تا ابعاد مختلف شخصیت یک انسان کامل را به تصویر بکشد؛ یک انسان کامل که در حقیقت حضرت زهرا(س) است. خاتون در نمایش میگوید که ازدواج کردم و خدا به من 3دختر داد، که شهره نماد زمین، نسترن نماد قدرت و بهاره نماد درمانگری است. اینها 3نیروی عظیم هستند که در این زن وجود دارد و آنچه یک انسان به آن نیاز دارد، جز زمین، قدرت و درمانگری نیست.
آنچه بدان اشارت رفت، تنها چند نمونه از نمایشنامههای معناگرا و معنوی بانو اعظم بروجردی است. اما برای نگارنده این سطور، یک سؤال مهم مطرح است، اینکه چرا نام بانویی که نقش مهمی در فضای تئاتری کشور در چند دهه گذشته داشته، نمایشنامههای قوی و ماندگار نوشته و همچنان مینویسد، نه بهعنوان مدخلی مستقل و نه حتی به اندازه یک خط در دایرهالمعارفهای تئاتری و هنری کشور وجود ندارد؟ پاسخش شاید خبری باشد که در خردادماه 1397.ش در رسانهها منعکس شد. آنجا که خانم بروجردی بهعنوان معاون هنری پردیس تئاتر تهران از سمتش برکنار شد، آن هم بهخاطر مشکلی که یکی از معاونان سازمان فرهنگی هنری شهرداری وقت با وی داشت... قلم اینجا رسید سربشکست!