• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
پنج شنبه 27 مرداد 1401
کد مطلب : 168884
+
-

محمد توانایی یکی از بازمانده‌های قدیمی تیم خاطره‌انگیز هما از ظهور و افول این تیم می‌گوید

پرویز دهداری دیکتاتور نبود

توپ خانه
پرویز دهداری دیکتاتور نبود

مهرداد رسولی

ماجرای ظهور و افول تدریجی تیم هما در فوتبال پرهیاهوی ایران شنیدنی است؛ تیمی با ویژگی‌های منحصر به‌فرد که پرویز دهداری را روی نیمکتش می‌دید و با فوجی از بازیکنان جوان در ابتدای دهه 50فوتبال ایران را تحت‌الشعاع قرار داد. محمد توانایی، یکی از همان بازیکنان است که از جوانان بانک ملی به مکتب هما راه پیدا کرد و زیرنظر استاد پرویز دهداری در فوتبال و تحصیل به مدارج بالا رسید. محمد توانایی که مثل بیشتر تحصیل‌کرده‌های فوتبال ایران در بطن فوتبال ایران حضور ندارد، هما را یکی از خاص‌ترین تیم‌های دهه 50می‌داند و معتقد است پایه این تیم از اواسط دهه 40و با تأسیس تیم گارد گذاشته شد. او خاطراتی خواندنی از سر و شکل گرفتن تیم هما و کار کردن زیرنظر مرحوم دهداری  روایت می‌کند.

    طرفداران قدیمی فوتبال در ایران هما را یکی از تیم‌های خاص و بی‌سر و صدای دهه 50می‌دانند اما کمتر کسی داستان سر و شکل گرفتن آن را می‌داند. هما از چه سالی و چطور با بازیکنان جوان و کم سن و سال تشکیل شد؟
تیم هما از سال 1352در فوتبال ایران ظهور کرد اما اگر بخواهیم درباره ریشه‌های این تیم صحبت کنیم باید به 6یا 7سال قبل‌تر از سال 52 برگردیم. سال 1346بود که با زحمات شخص پرویز دهداری تیمی به نام گارد در فوتبال ایران شروع به‌کار کرد. وقتی تیم شاهین در فوتبال ایران جایگاه قابل اعتنایی داشت، چند تیم را به‌عنوان زیرمجموعه خودش پوشش می‌داد و یکی از آن تیم‌ها که مرحوم دهداری سنگ بنایش را گذاشت، گارد بود. جالب است که تیم گارد هم بعدها که به اوج رسید، همین رویه را ادامه داد و بانک ملی، ایزدمهرآباد و پیام جزو زیرمجموعه‌های تیم گارد بودند. این سیستم دو مزیت ویژه داشت؛ نخست اینکه پرویزخان بازیکنان جوان را تربیت می‌کرد و دوم اینکه دیگر نیازی به خرید گران‌قیمت بازیکن از تیم‌های دیگر نبود. بنابراین بازیکن وقتی در تیم جا می‌افتاد به‌طور کامل با فلسفه تیم هما آشنا بود.
 
  البته یک روایت دیگر این است که تیم گارد از تیم‌های پایه شاهین تشکیل شد. اینطور نیست؟
تیم گارد از بازیکنان جوان تیم‌هایی که زیرمجموعه شاهین بودند تشکیل شد. پرویزخان هم بعد از جدایی از شاهین با زیرمجموعه‌های این باشگاه کار کرد و نتیجه‌اش تشکیل تیم گارد شد.
 
  ظاهراً مرحوم دهداری در انتخاب بازیکن خیلی وسواس به خرج می‌داد. ملاک او برای انتخاب بازیکن چه بود؟
فلسفه تیم گارد که بعدها به تیم هما بدل شد همان شعار معروف باشگاه شاهین یعنی «اخلاق، درس و فوتبال» بود. بنابراین اخلاق در درجه اول اهمیت قرار داشت و بعد تحصیلات و دست آخر سبک بازی و استعداد فوتبالی ملاک قرار می‌گرفت. من وقتی 19سالم بود از جوانان بانک ملی به تیم گارد پیوستم و می‌دیدم که پرویز دهداری اخلاق و تحصیل را ملاک عمل قرار می‌داد. تیم گارد که تشکیل شد بیشتر بچه‌ها دانش‌آموز بودند. من هم زیرنظر پرویز دهداری تحصیلاتم را ادامه دادم و لیسانس مدیریت بازرگانی گرفتم. بازیکنان دیگری مثل سهام میرفخرایی، نعیم صفری، حسن نایب و علی خورشیدی هم وقتی به گارد آمدند دانش‌آموز بودند و برخی از آنها تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دادند.

    گفته می‌شود پرویز دهداری به‌خاطر میدان دادن به بازیکنانی که بیش از حد جوان بودند مورد انتقاد هم قرار می‌گرفت. او برای انتقادهایی از این دست چه جوابی داشت؟
پرویز دهداری ایده‌آل‌هایش همان چیزهایی بود که در مکتب شاهین رعایت می‌شد. او خیلی به نظم و انضباط اهمیت می‌داد و برخلاف آنچه گفته می‌شد دیکتاتور نبود. در تیم گارد همه بازیکنان باید زود می‌خوابیدند و به تغذیه اهمیت می‌دادند. آن موقع تیم‌های بزرگ پایتخت مثل تاج و پرسپولیس هفته‌ای 3جلسه تمرین می‌کردند، اما پرویزخان برای ما هفته‌ای 5جلسه تمرین می‌گذاشت و جمعه‌ها باید به اتفاق هم به کوه‌های اطراف تهران می‌رفتیم که نوعی تمرین همبستگی بود. وقتی کوه می‌رفتیم از بین 22بازیکن دست‌کم 15نفر تا انتهای دربند همراه هم بودیم و چند نفری با هم شام می‌خوردیم و چند نفر دیگر به خانه‌های هم می‌رفتند و می‌خوابیدند. همبستگی و اتحادی که بیرون زمین داشتیم در داخل زمین خودش را نشان می‌داد. الان بعد از 50سال تیم‌های اروپایی این مسائل را رعایت می‌کنند و مربیانی از جنس فرگوسن ساعت خواب و نوع تغذیه بازیکنانش را چک می‌کنند. ما در تیم گارد این مسائل را تمرین می‌کردیم؛ چه فوتبالی چه غیرفوتبالی. وقتی تیم هما تشکیل شد همه بازیکنان به بلوغ فکری و فوتبالی رسیده بودند.

    آن موقع خیلی از بازیکنان جوان که در تیم گارد و بعدها در هما به ستاره‌های فوتبال ایران بدل شدند پیشنهادهایی از تیم‌های متمول داشتند اما به مکتب هما وفادار ماندند. یادتان است که کدام بازیکنان از چه تیم‌هایی پیشنهاد داشتند؟
سال 1356که تیم شهباز تشکیل شد خیلی از ستاره‌های فوتبال ایران ازجمله ناصر حجازی به این تیم پیوستند. همان موقع چند بازیکن ما از شهباز پیشنهاد داشتند اما هیچ‌کدام نرفتند و با همان سالی 50هزار تومان در هما ماندند. آن موقع تیم شهباز برای یک فصل 200هزارتومان پرداخت می‌کرد. سهام میرفخرایی یکی از بازیکنان ما بود که از شهباز پیشنهاد داشت. ما در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب هم بازیکنی مثل حمید علیدوستی را داشتیم که بدون بازی در تیم‌های استقلال و پرسپولیس به اروپا رفت و در فوتبال آلمان بازی کرد. یادم هست آن موقع آقای پورحیدری برای جذب حمید علیدوستی با رئیس باشگاه هما مذاکره کرد اما علیدوستی در نهایت هما را انتخاب کرد و به استقلال نرفت.
   
 البته پرویز دهداری خودش نماد وفاداری بود و به خیلی از پیشنهاد پاسخ منفی داد.

بله، او برای ما یک الگوی تمام‌عیار بود. در تمام مسافرت‌ها حتی وقتی مربی تیم ملی شد با یک ساک کوچک می‌رفت و با همان ساک کوچک برمی‌گشت. وقتی در محافل عمومی نهایت ادب را رعایت می‌کرد، بازیکن جوان هم می‌دید و یاد می‌گرفت. این قصه در مورد وفاداری به باشگاه وجود داشت.

    بعد از گذشت دهه‌های طولانی هنوز از هما به‌عنوان تیمی متحد که به نوشته معدود رسانه‌های مکتوب سال‌های قبل از انقلاب، فوتبال را به سبک بسکتبال بازی می‌کرد یاد می‌کنند. این شیوه بازی مبتنی بر کارگروهی بود؟
همینطور است. ما خیلی تمرین می‌کردیم و به این درک رسیده بودیم که فوتبال یعنی تکرار و تکرار و تکرار. گاهی اوقات آن قدر تمرینات ساده را تکرار می‌کردیم که ملکه ذهنمان می‌شد. سال‌های 1354و 55اوج فوتبال بسکتبالی بود که هما بازی می‌کرد.
 
  از بین جوانانی که در تیم گارد با پرویز دهداری کار کردند و بعدها به هما پیوستند چند نفر به فوتبالیست‌های بزرگ تبدیل شدند؟
پرویز دهداری در تیم‌های گارد و هما به جوان‌ها زندگی کردن را می‌آموخت و در کنارش مربی فوتبال هم بود. همین جوان‌ها بعدها به بازیکنان بزرگی بدل شدند تا جایی که حشمت مهاجرانی 7نفر از آنها را به اردوی تیم ملی دعوت کرد. بازیکنانی مثل سهام میرفخرایی، حسن نایب آقا، مهدی خبیری، علیرضا عزیزی، علیرضا خورشیدی و امان نقدی و ناصر نورایی به تیم ملی هم دعوت شدند.
 
  افول تیم هما یکی از حسرت‌های طرفداران قدیمی فوتبال در ایران است. چرا تیمی که نماد همبستگی بود، آرام آرام از صحنه فوتبال ایران محو شد؟
وقتی در سال 1352از تیم گارد به هما آمدیم نتیجه زحمات 7-6ساله‌مان را گرفتیم. وقتی قهرمان جام باشگاه‌های تهران شدیم به لیگ تخت جمشید راه پیدا کردیم و در دومین دوره این مسابقات سوم شدیم و سال 1354نایب قهرمانی جام تخت‌جمشید را کسب کردیم. زحمات پرویزخان داشت نتیجه می‌داد که به بیماری کلیوی دچار شد و برای درمان به انگلیس رفت. روند معالجه او طولانی شد و چند نفر از بازیکنان هم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتند و اینگونه بود که هما آرام آرام افت کرد. سال 1367یک عده‌ای به باشگاه آمدند و ما را بیرون کردند و تیم را به دسته سوم بردند، اما با رفتن این افراد یک‌بار دیگر به هما برگشتیم و با مربیگری نعیم صفری قهرمان تهران شدیم. تیم خوبی داشتیم تا اینکه در دوره ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد و براساس طرح تمرکززدایی فوتبال از پایتخت، هما را به کرمانشاه منتقل کردند و سال 1388دیگر اثری از هما باقی نماند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید