• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
پنج شنبه 27 مرداد 1401
کد مطلب : 168872
+
-

گفت‌وگو با «جواد ماه‌زاده» که از روزنامه‌نگاری به نویسندگی رسید

نوشتن را انتخاب کرده‌ام

نوشتن را انتخاب کرده‌ام

نیلوفر ذوالفقاری

برای روزنامه‌نگاری که عمر خبرها و گزارش‌هایش چندان طولانی نیست، دست به قلم شدن و نوشتن داستان‌هایی که ماندگار باشند و نامش را در حافظه‌ها ثبت کنند، رؤیای شیرینی است. جواد ماه‌زاده این رؤیا را محقق کرده است؛ روزنامه‌نگاری که برای نوشتن، بر اطلاعاتش درباره فرهنگ عامه تکیه کرده، از زبان طنز بهره گرفته و البته سراغ نوستالژی‌های محبوب خوانندگان هم رفته است. او در سال‌94موفق شد نشان نقره‌ای لاک‌پشت پرنده را به‌خاطر رمان «ریحانه دختر نرگس» از آن خود کند. گفت‌وگوی روز هفتم با این نویسنده را پیش‌رو دارید.

    چه شد از روزنامه‌نگاری به نویسندگی رسیدید؟
نوشتن همیشه دغدغه من بود. چه در لباس روزنامه‌نگار و چه در جایگاه یک نویسنده، من نوشتن را انتخاب کرده‌ام چون به آن علاقه داشته‌ام. البته نوشتن در روزنامه‌نگاری با رمان‌نوشتن تفاوت دارد.
    از میان آثار شما، تعدادی برای نوجوانان نوشته شده است. نوجوانان امروز چه تفاوتی با نوجوانی شما دارند؟
اگر بخواهیم فقط درباره نوع مطالعه آنها حرف بزنیم، کتاب‌خواندن نوجوانان امروز با گذشته خیلی فرق کرده است. در گذشته انتخاب‌های ما بسیار محدود بود و آثار زیادی برای خواندن در دسترس نداشتیم اما امروز قدرت انتخاب نوجوان‌ها برای مطالعه افزایش پیدا کرده است و آنها انواع و اقسام کتاب‌ها را در موضوعات و ژانرهای متفاوت در دسترس دارند.
    در نوشته‌های شما ردپای طنز پررنگ است. چرا این نوع نوشتن را انتخاب کرده‌اید؟
هرچند نمی‌توان گفت نوشته‌های من طنز است و من طنزنویس هستم اما زبان طنز در کتاب‌هایم به‌خصوص «عشق بدون تجریش» دیده می‌شود. ما معمولا فکر می‌کنیم رمان باید با جدی‌ترین شیوه بیان و با سنگین‌ترین واژه‌ها و ترکیب‌ها شکل بگیرد. خودم هم در رمان «باغ رویان» نحوه بیان بسیار جدی و فاخری را به‌کار بردم. البته هر رمانی زبان خاص خودش را دارد و بسته به مضمون خود نوشته می‌شود. ولی به‌طور کلی عادت کرده‌ایم که اگر قرار است روشنفکرانه و جدی بنویسیم، بهتر است پیچیده و استعاری بنویسیم. عشق بدون تجریش رمان طنز نیست اما طنازانه نوشته شده است. خوشبختانه کسانی که رمان را خوانده‌اند، از آن خیلی راضی بوده‌اند چون حسابی خندیده‌اند.
    شهری‌بودن را یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد نوشته‌های شما می‌توان دانست؛ نوشته‌هایی آکنده از نشانه‌ها و نمادهای شهر و شهرشناسانه. چرا شهر و خیابان‌هایش تا این اندازه در داستان‌های شما نقش دارد؟
من به تهران علاقه دارم برای همین مسیرهای مختلف را پیاده طی می‌کنم. محله‌های مرکزی و جنوبی تهران مثل بهارستان، توپخانه، پامنار و... برای من نوستالژیک است. عشق بدون تجریش، روایت داستانی است که بیشتر در مرکز شهر تهران اتفاق می‌افتد و پیش می‌رود. داستان سال 1370شکل می‌گیرد و درباره ارتباط چند دوست است. یکی از شخصیت‌ها مهاجری است که به تهران آمده است و ناگزیر خواننده هم با او به تهران می‌آید. شخصیت‌های داستان در تفریحات و خاطراتی که با هم می‌سازند، تجریش‌گردی و پرسه‌زدن در حوالی این محله را تجربه می‌کنند. نوستالژی اینجاست که در آن دهه رفتن به تجریش برای جوانان، تفریحی خاص در شمال شهر محسوب می‌شد. شهر در رمان من نقش پررنگی دارد و حتی موقع انتخاب نام رمان، از آنجا که می‌خواستم نام کتاب پیوندی هم با یکی از اماکن تهران داشته باشد، این اسم را انتخاب کردم. البته در کتاب باغ رویان هر چند داستان حوالی محله سرچشمه می‌گذرد و به شمال شهر هم گذری دارد اما شهر خیلی در آن برجسته نیست.
    در کتاب‌های نویسندگان دیگر چقدر به شهر پرداخته شده است؟
در میان آثاری که من خوانده‌ام، هرچند تهران و محله‌هایش خیلی در اسم و عنوان کتاب‌ها ننشسته، اما نویسندگان از داستان‌های تهران روایت کرده‌اند و در محتوا به آن پرداخته شده‌ است. شاید بتوان گفت در بیشتر آثار، به شهر به‌عنوان یک کاراکتر کمتر توجه شده‌ است. این نکته را هم درنظر بگیریم که مضمون داستان مهم است و اگر شهر، کوچه و خیابان‌ها در بیان مضمون نقش داشته باشند، نویسنده حتماً از آن بهره می‌برد. گاهی موضوع نویسنده چیز دیگری است و مکان رویدادها، صرفاً یک مکان است.
    اثر بعدی شما که باید منتظر آن باشیم چیست و چه موضوعی دارد؟
رمانی برای گروه سنی نوجوان در دست دارم که اتفاقاً در آن هم سراغ تهران رفته‌ام. داستانش حوالی میدان امام‌خمینی (ره)،
خیابان فردوسی و سی‌تیر می‌گذرد و چنین موقعیت‌ها و لوکیشن‌های زمانی را در این رمان به راحتی می‌توان مشاهده کرد و بستری شده‌اند برای روایت داستان‌هایم.
    به‌نظر شما کارگاه‌ها و کلاس‌های داستان‌نویسی چقدر برای پرورش استعدادهای نویسندگی مفید هستند؟
بستگی به نوع کارگاه‌ها و کلاس‌ها دارد. کسی که به نوشتن علاقه دارد و در آن استعداد داشته باشد، به‌طور طبیعی در مرحله بعدی باید سراغ پرورش استعدادش برود. موضوعات تخصصی که در کارگاه‌ها آموزش داده می‌شود راه را برای نویسنده هموار می‌کند. در بیشتر این کارگاه‌ها مخاطبان با تکنیک‌های داستان‌نویسی آشنا می‌شوند. البته باید درنظر داشته باشیم که رفتن به یک کارگاه نویسندگی به‌معنای نویسنده‌شدن نیست، این موضوع به استعداد و ذوق فرد هم بستگی دارد.
    نظرتان درباره استقبال مخاطبان از کتاب‌هایی که این روزها منتشر می‌شود، چیست؟
مشکلات اقتصادی بیشتر از قبل شده، کتاب هم گران شده و طبیعی است که این گرانی کار را برای علاقه‌مندان به کتاب و کسانی که شوق خواندن دارند، سخت می‌کند. نمی‌توان منکر شد که توان خرید کتاب کمتر شده ‌است اما خوشبختانه روش‌های جایگزین و شاید کم‌هزینه‌تر هم ایجاد شده است. مطالعه کتاب در فضای مجازی یا تهیه کتاب‌های صوتی با هزینه‌های کمتر یا مبادله کتاب بعضی از این روش‌هاست.

خنده را از من بگیر
نشر کتاب پارسه

این کتاب داستان 3نوجوان را در سال‌های جنگ روایت می‌کند. بستر اتفاقات این رمان در شهر کرج می‌گذرد، با اینکه کرج مستقیماً درگیر جنگ نبوده اما مردمان آن درگیر حواشی جنگ شده‌اند. 3شخصیت اصلی داستان با وجود تمام اختلافات کوچک فرهنگی‌ای که دارند می‌توانند رابطه‌ای مستحکم با همدیگر داشته باشند. تکنیک نویسنده برای شخصیت‌پردازی در این رمان بسیار کارآمد است و از همان چند صفحه نخستین، خواننده به تصویر ملموسی از شخصیت‌ها دست می‌یابد.

باغ رویان
نشر ثالث

«باغ رویان» تم سیاسی و شخصیت‌هایی محدود دارد و وقایع آن در تهران زمان پهلوی رخ می‌دهد. باغ رویان پنجمین رمان جواد ماه‌زاده پس از «خنده را از من بگیر»، «لالمونی»، «ریحانه دختر نرگس» (رده سنی نوجوان) و «وداع در ال‌مارتینو» (رده سنی نوجوان) است. در خلاصه داستان این رمان عنوان شده است: مهرداد نیمه‌شب از زندان آزاد می‌شود. ۱۵‌سال گذشته و شهر تاریک‌تر و تارتر از آنی است که باید باشد...

این خبر را به اشتراک بگذارید