سهم آبخیزداری و ویلاسازی در شدت تخریب سیل
دلایل وقوع سیل تابستانی استان تهران که باعث تخریب و بروز خسارات فراوان به مردم شد
حسین آخانی- استاد دانشگاه تهران
سیلی که مرداد سالجاری در غرب تهران جاری شد، خسارات زیادی به زیرساختهای موجود وارد کرد و برخی نهادها را بر آن داشته که درباره جزئیات و زمینههای بروز آن نگاه کارشناسانهای داشته باشند. در این زمینه 20مرداد 6تن از محققان و کارشناسان از سوی سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح برای ریشهیابی سیلهای اخیر به امامزاده داوود، مزداران و حبلهرود رفتند.
نتایج کارشناسی این بازدید که در اختیار نهادهای دستاندرکار نیز قرار گرفته است، امروز برای نخستینبار در روزنامه همشهری منتشر میشود.
منطقه امامزاده داوود(ع)
در منطقه امامزاده داوود در محل صحن و بخش شمالی آن، تخریب شدیدی رخ داده که نشان از انرژی بسیار بالای مواد سیلابی است. این مشاهدات نشان میداد که منشأ تخریب، فقط آب نبوده و بسیاری از ستونهای بزرگ ساختمانها آسیب دیده و حتی گاهی مچاله شده بود.
براساس تصویرهای ماهوارهای حدود 20سد کوچک آبخیزداری در بالادست امامزاده داوود ساخته شده که همه این سدها از رسوب پر شده و در 40متری دهانه تونل آب، بقایای یک سازه آبخیزداری وجود دارد. نخستین بند آبخیزداری در محل تخریبشده اما حجم بالای آب در محل بند تخریبشده وجود نداشت. حتی پلی که قبل از تونل عبوری از امامزاده و در فاصله حدود 260متری آن قرار دارد، تخریب نشده بود. مردم محلی گفتند که میزان آب فقط تا یکسوم این پل رسیده و حتی سنگ دستی که هنگام ساختوساز در کنار رودخانه بود، توسط سیل جابهجا نشده بود.
شواهد نشان میدهد، حجم بسیار بالای رسوب سنگریزهای 2متر کف رودخانه را بالا آورده بهطوری که حتی بند دوم آبخیزداری در فاصله 350متری از دهانه تونل را تقریبا محو کرده بود. در بند سوم که تقریبا در فاصله 170متری بند دوم قرار دارد، دیوارهای عظیم با 4متر ارتفاع و حجم بسیار بالای رسوب در پشت آن دیده میشد. ارزیابی و تفسیرها نشان میدهد که این بندهای آبخیزداری باعث بروز 2 اتفاق ناگوار شده است؛ نخست آنکه با انباشتهکردن رسوبات، عمق رودخانه را کاهش دادهاند و طبیعی است که هنگام سیل حجم بالایی از مواد فرسایشی حاشیه رود را با خود همراه کرده است. دوم آنکه رسوباتی که اغلب درشتدانه و قلوهسنگی است، به همراه انرژی زیاد ناشی از بندهای آبشاری، به طرف امامزاده داوود حرکت کرده و جریان تند این رسوبات باعث کندهشدن درختان حاشیه رود شده و وقتی این موارد وارد تونل شدهاند، احتمالا با سایر وسایل و خودروهای پارکشده مانع عبور آب شده و خود بر میزان خسارتهای سیل افزوده است. این حوضه آبخیز در یک دره بسیار عمیق و با شیب بالا با فرسایش شدید واقع شده که بهدلیل چرای بیرویه و تغییر کاربریهای فراوان در بالای امامزاده به آوارسازی اطراف رود کمک کرده است. عکسهای ماهوارهای قبل از سیل نیز نشان میدهد که همه بندهای آبخیزداری پر از رسوباتی شده است که در جریان شدید سیل مانند ترکش عمل کرده و بر شدت تخریب سیل افزوده است. نتیجه آنکه عملیات سازهای آبخیزداری در بالادست امامزاده داوود غیرعلمی و اشتباه بوده و یکی از عوامل فاجعه اخیر است. بنابراین از دستگاههای نظارتی انتظار میرود که قبل از آنکه این آثار از بین برود، حتما نسبت به مستندسازی و مشخص کردن سهم قصور دستگاه مربوطه اقدام قانونی صورت گیرد.
مزداران، حبله رود و زریندشت
در منطقه مزداران عوامل درگیر در بروز حادثه متعدد و متنوع بود. در جاده مزداران در یکی از انشعابات فرعی رودخانه نمرود، 2 سد آبخیزداری وجود داشته که در سیل تخریب نشده بودند ولی با توجه به حجم بالای رسوبی که پشت آنها جمع شده بود، یک جریان خروشان و بسیار پرانرژی حاوی قطعات سنگ از ارتفاع آبشاری این سدها به جریان افتاده و کف رودخانه بعد از سد را تا حدود 10متر کنده و تخریب کرده است. درصورتیکه دور از محل این دو سد رژیم آبی بهصورت طبیعی جریان داشته و پوشش گیاهی متناسب با بستر رودخانه دیده میشد. این بندها بهعنوان جمعکننده رسوبات مخرب در پشت سد و ایجاد کانون عمیق بعد از سد عمل کردهاند. این اتفاق در بند سومی در روستای انزها دقیقا تکرار شده بود. براساس گفتههای مردم محلی و تصویرهای ماهوارهای یک معدن شن و ماسه احداثشده که یکی از عوامل ویرانی سیل بوده است. معدن باعث ناپایداری و تشدید فرسایش شده و جادهای که برای حمل شن و ماسه ساخته شده بود نیز با تغییر مسیلها منجر به زمینلغزش و سرازیرشدن حجم بالای گل و لای هنگام سیل شده است. در روستای مزداران پدیده بسیار عجیبی هنگام سیل رخ داده بود. عامل اصلی آسیب سیل، ریزش سیلاب همراه با حجم بالای سنگ و سنگریزه از آبشاری مشرف به روستا بوده که تا شعاع بسیار بزرگی روی منازل مردم باریده است. همچنین در حاشیه حبلهرود مسئله بسیار بغرنج است؛ در جای جای امتداد رودخانه صدها و هزاران باغ و ویلا ایجاد شده بود. توسعه گسترده باغها و ویلاها و دخالتهای شدید در امتداد رودخانه، تغییرات شگرفی در مسیر ایجاد کرده بود. در چند نقطهای که بررسی شده، عملا فاصله ویلاها و باغها با رودخانه صفر بود. بیتوجهی دستگاههای دولتی، بهخصوص وزارت نیرو و جهادکشاورزی موجب شده بدینگونه به حریم رودخانه تجاوز شود. بدینترتیب مشخص است که بهجای دستکاری غیراصولی در مسیر آبراههها باید ساماندهی منابع خاک در دامنهها انجام شود تا پوششهای طبیعی مستقر و فشار دام کنترل شود و اجازه چرای بیرویه داده نشود تا بتوان سرعت و میزان رواناب را کاهش داد. همچنین پتانسیل سیلخیزی منطقه با توجه به شیبهای تند بسیار بالاست لذا باید همواره آماده سیل بود و از ایجاد هرگونه مانع در بستر رودخانه حتی در فصول و سالیان خشک بهشدت جلوگیری کرد.