تورم موتور
حامد فوقانی؛ دبیر گروه شهری
چند روزی است ویدئویی در شبکههای اجتماعی دست بهدست میشود که میگویند مربوط به شهرهای برزیل است؛ ویدئویی که چنین شرحی «دولت برزیل بهدلیل سرقت بیش از اندازه موتورسواران از مردم، قانونی را وضع کرده که به مردم اجازه داده شده تا آنها را بکشند!» به آن پیوست شده است. در این ویدئو چند نمونه سرقت توسط موتوریها از شهروندان به نمایش درآمده که خودروهایی ناغافل از راه میرسند و آنها را زیر میگیرند؛ حتی در یکمورد سرنشین خودرویی با اسلحه، سارق را از پا درمیآورد. اینکه چنین ویدئویی واقعیت دارد یا خیر یا اصلا مربوط به شهرهای برزیل است یا شهرهای دیگر جهان، بحثی جداست، اما سؤال اینکه آیا واقعا چنین تصمیمی علاج کاهش سرقت از شهروندان است؟ خب، قطعا نظرات مختلفی وجود دارد. با این حال به ضرسقاطع میتوان گفت که اگر اینگونه سرقت کاهش پیدا کند، به یقین هرج و مرج به شکل دیگری رواج پیدا میکند؛ یعنی اینکه اگر سیاستگذار بخواهد تنها یکمشکل را حل کند، نباید چشمش را بر پیامدها و دیگر مشکلاتی که بهوجود میآید، ببندد. کاهش سرقت در شهر یکموضوع است و اجازه هرگونه برخورد با سارقان از سوی هرکسی، موضوعی دیگر. سؤال دیگر اینکه وظیفه پلیس در این میان چیست؟ آیا با راکبان موتورسیکلتهای متخلف یا مجرم میتوان به هر شکلی رفتار کرد؟
حال بد نیست مروری بر وضعیت تردد موتورسیکلتهای تهران داشته باشیم. طبق آمار معاونت عملیات پلیس راهور تهران بزرگ، ۴۳درصد تصادفات فوتی پایتخت مربوط به موتورسیکلتهاست؛ آماری دهشتناک. در این میان چند وقتی است کمتر سختگیری در قبال موتورسیلکتهای متخلف دیده میشود؛ موتوریهایی بدون کلاهکاسکت که هیچ، موتوریهایی که مسیر خلاف جهت را طی میکنند، موتوریهایی با پلاک مخدوش (حدود 30درصد موتورسیکلتهای تهران، پلاکشان یا مخدوش شده یا ناخواناست)، موتوریهایی که عمود بر یکمعبر، هرطور شده جلوی خودروها را میگیرند تا از یکجهت تردد به جهت مخالف بروند و برخی هم از گذرگاههای عابرپیاده، رفیوژهای میانی خیابانها و... برای تردد استفاده میکنند.
نکته اینجاست که برخی از شنیدههای غیرموثق بازگو میکنند سختگیریها در برابر تخلفات موتورسیکلتها کم شده؛ علت؟ بهخاطر سختیهای اقتصادی و تورم؛ بهعبارتی با افزایش هزینههای زندگی طی 5-4 سال اخیر، تخلفات موتورسیکلتها هم دچار تورم شده است. اما آیا این دلیل میشود که با تخلف موتورسیکلتها بااغماض برخورد شود؟ اصلا مشخص است که چند درصد موتوریها از این وسیله برای کسب رزق و روزی خود استفاده میکنند و چه تعداد هم تنها برای دور زدن ترافیک و رسیدن به محل کار؟ آیا در میان آنها، کسانی که دستشان به دهانشان میرسد و موتور، سوار میشوند تا همچون بسیاری از شهروندان از وسایل حملونقل همگانی استفاده نکنند، وجود ندارند؟ و سؤال مهمتر اینکه آیا نظارت کافی بر فروشندگان اقساطی موتورسیکلت وجود دارد؟
سخن آخر اینکه سهم موتورسیکلتها از کل حجم آلودگی هوای تهران، 10درصد در تولید ذرات معلق (ذرات زیر 2.5و 10میکرون) و 18درصد در تولید سایر آلایندههاست. تا اوایل ماه جاری در همین امسال 43درصد فوتیها و 63درصد جرحیها از کل تصادفات پایتخت هم مربوط به موتورسیکلتهاست. این آمار یعنی اگر جلوی تخلف موتورسیکلتها گرفته نشود، خسارت مالی و جانی هنگفتی به مردم، شهرداری، پلیس و دولت تحمیل میشود. حال این توجیه که موتوریها برای کسب رزق و روزی در شهر تردد دارند، پس تا حد امکان روی تخلفات آنها چشمها بسته باشد، یعنی رشته کردن هر آنچه شهرداری برای فرهنگسازی و ایجاد مسیر خاص برای تردد موتورسیکلتها بافته است (نمونهاش تونل امیرکبیر) و همینطور مطالعات انجام شده در زمینه ساماندهی آنها. تورم اگر بوده باشد برای همه بوده و جهت جلوگیری از تخلف باید قانون برای همه به اجرا درآید؛ بنابراین اگرچه کلمات تشکیلدهنده تورم و موتور یکی است (م-و-ت-ر) اما اولی نباید دلیلی برای تورم و افزایش تعداد دومی و میزان تخلفاتش شود.