• یکشنبه 24 تیر 1403
  • الأحَد 7 محرم 1446
  • 2024 Jul 14
شنبه 22 مرداد 1401
کد مطلب : 168337
+
-

بحران سالمندی پشت دروازه‌های شهر

شیوا فتاحی-کارشناس مرکز مطالعات شهر تهران

روند پیری جمعیت شهر تهران، تغییر سبک زندگی و شرایط اقتصادی عموم خانواده‌ها، به‌گونه‌ای است که مراقبت و همراهی دائمی از سالمندان در طول روز برای بسیاری از خانوارها مقدور نخواهد بود. با توجه به آسیب‌پذیر بودن این گروه سنی، فراهم‌کردن بستری برای حفظ استقلال و حضور ایمن سالمندان در فضای شهری، بدون نیاز به فرد مراقب، ضروری به‌نظر می‌رسد. در غیراین صورت این قشر از جامعه به سمت خانه‌نشینی سوق داده شده و سلامت جسم و روان آنها به خطر خواهد افتاد. اگر شرایط توانبخشی و حضور مستقل سالمند در خانه و شهر فراهم نباشد، راه‌حل غالب، مراجعه به مراکز شبانه روزی نگهداری سالمندان است که آسیب‌های زیادی به همراه دارد. ایده «مدرسه سالمند» در کنار توانبخشی محیطی شهر، یک راه‌حل میانی برای توانبخشی، آموزش و مراقبت از افرادی است که با ورود به دوران سالمندی، هنوز توان حفظ روابط اجتماعی و دریافت خدمات آموزشی را دارند. در این روش سالمند توانمند می‌شود و حضور او در فضای ایمن محله افزایش و روابط اجتماعی او ارتقا پیدا می‌کند.
کاهش باروری در شهر تهران به حدود 1.2فرزند و تفاوت‌های منطقه‌ای قابل توجه آن، از مسائل اجتماعی و جمعیتی شهر تهران محسوب می‌شود. علاوه بر این موارد، تغییرات ساختار ‌سنی به سمت سالمندی و کاهش بعد خانوار مخصوصا در2 دهه اخیر، نیازمند نگرشی جدید در مدیریت شهری است. این روند موجب می‌شود تا درون خانوارها تعداد افراد کمتری برای مراقبت از سالمندان باقی بماند.
در پژوهش‌های مختلف، از سالمندان به‌عنوان قشر نامرئی و یا قربانی در پروژه‌های عمرانی و یا برنامه‌ریزی شهری یاد شده است. رویکردهای مختلفی در پی انتقادات وارده به برنامه‌ریزی شهری و اجتماعی مطرح شده است، ازجمله رویکرد «دوستدار سالمند» در نوسازی محلات، «سالمند موفق» در برنامه‌ریزی اجتماعی و «توانبخشی محیطی». توانبخشی نه‌تنها آموزش، بلکه مداخلاتی در فضای شهری به‌منظور مناسب‌سازی و تجهیز محیط، حمایت و توانمندسازی افراد کم‌توان است. هر 3 رویکرد فوق، راهکارها و ملاحظات بسیار مفیدی برای مناسب‌سازی‌ فضاهای عمومی و معابر شهری جهت حفظ حضور و حقوق سالمندان و افراد کم‌توان دارد. همچنین شهرداری تهران این توان و استعداد را دارد که به‌عنوان حلقه واسط، امر هماهنگی بین بخش‌های مختلف در این زمینه را به‌دست گیرد.
سازمان بهزیستی در زمینه اجرایی و سازمانی، تجربه انباشته شده ارزشمندی دارد و بدنه کارشناسی آن محدودیت‌های فعالیت در این حوزه را می‌شناسد. حال، سؤال این است که با توجه به این تجربه متمرکز در سازمان بهزیستی، چرا بخش خصوصی در این زمینه دست بالا را دارد و مراکز دولتی نگهداری و آموزش سالمند اغلب زیر چتر حمایتی خیریه‌ها فعالیت دارند؟ البته فعال بودن بخش خصوصی ایراد این مسئله نیست. نبود هماهنگی بین ارگان‌های خدمت‌رسان در مدیریت شهری و سپردن کلیه امور این حوزه به سازمان بهزیستی، دریافت خدمت را برای شهروندان مشکل کرده است.
مشکلات اقتصادی و تامین بودجه مراکز دولتی شبانه‌روزی نگهداری سالمندان به قدری پیچیده است که به‌جز مراکز کهریزک، تعداد انگشت شماری مرکز دولتی در کلانشهر تهران فعال مانده و در خودگردانی و جذب مشارکت عملکرد مورد انتظار را نداشته‌اند. اما تهران از تجربه موفق در این زمینه خالی نبوده است؛ به‌طور مثال از سال13۹۵ مرکزی به‌عنوان «مرکز آموزش و توانبخشی روزانه سالمندان» با اخذ مجوز از اداره کل بهزیستی شروع به‌کار کرد و تا‌کنون به فعالیت خود با همکاری شهرداری منطقه 5، شورای ملی سالمندان و دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی ادامه داده است و الهام‌بخش مراکز دیگری نیز بوده است. با توجه به سبک زندگی فزاینده شهروندان تهران، کاهش بعد خانوار در دهه اخیر و همچنین وضعیت اقتصادی، به‌نظر می‌رسد در آینده اغلب اعضای بزرگسال خانواده، شاغل یا محصل باشند. لذا سالمندان ناگزیر در ساعات کاری روز تنها خواهند ماند و این امر آسیب‌های زیادی به همراه خواهد داشت. بنابراین، پیشنهاد می‌شود سالمندانی که هنوز توانایی تعامل و آموزش در گروه همسالان را دارند، به جای سپرده شدن به مراکز نگهداری شبانه‌روزی (که تناسبی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ندارد و روند تحلیل قوای جسمی و حافظه سالمندان را نیز تسریع می‌کند)، به مدارس سالمندان مراجعه کرده و متناسب با روحیه، نیاز و توان خود در کارگاه‌های توانبخشی، خودمراقبتی و سلامت شرکت کنند.
درصورتی‌که ایده مدرسه سالمند دنبال شود، ضمن تکریم سالمندان، توانبخشی و آموزش آنها موجب کاهش هزینه‌های درمان و افزایش مشارکت آنها در اجتماع خواهد شد. به‌نظر می‌رسد این مراکز با اعمال نکات زیر با استقبال گسترده‌تری روبه‌رو شوند:

1 باتوجه به ماهیت خدمات این ایده، به‌نظر می‌رسد بهترین شیوه تامین مالی این مراکز، شیوه خودگردانی و جلب مشارکت باشد، به همین دلیل توانمندی‌های معاونت اجتماعی و سرای محلات بسیار مفید واقع خواهد شد.
2باتوجه به بین بخشی بودن فعالیت در این حوزه، پیشنهاد می‌شود تفاهمنامه‌ای بین معاونت اجتماعی شهرداری و سازمان بهزیستی منعقد شود که در آن معاونت اجتماعی در زمینه تامین فضا (ملک) و تبلیغات فرهنگی - محیطی و همچنین دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی نیز در زمینه آموزش به سالمندان (خودمراقبتی و...)، تربیت مربی و تولید محتوای خودمراقبتی و توانبخشی سالمندان همکاری داشته باشند.
3به‌علت حس تعلق سالمندان به محدوده سکونت و سهولت دسترسی، یکی از این مراکز در هر ناحیه یا محله دایر شود.
4 مناسب‌سازی‌ بوستان‌ها و معابر محلی برای حضور سالمندان با توجه به رویکرد توانبخشی محیطی صورت پذیرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید