آشنایی با کشور بوروندی که عنوان فقیرترین کشور جهان را یدک میکشد
دوچرخهدارها به بهشت میروند
بهنام سلطانی
این هم جبر جغرافیایی است که آدم در نقطهای از دنیا متولد شود که در خشکی محصورشده و به آبهای آزاد راه نداشته باشد. کشور فقیر و کوچک بوروندی که در قلب آفریقا واقع شده، چنین مختصاتی دارد و به همین دلیل سالهاست در صدر فهرست فقیرترین کشورهای دنیا جا خوش کرده است. قریب به اتفاق کشورهای آفریقایی کم و بیش با فقر دست و پنجه نرم میکنند اما بسیاری از آنها به معادن غنی یا حیاتوحش کمنظیر دل خوش کردهاند یا اینکه به واسطه دسترسی به آبهای آزاد اقتصادشان را از فلاکت نجات دادهاند. مردم بوروندی از چنین موهبتهایی برخوردار نیستند و تنها چیزی که در این کشور رشد میکند، جمعیت است؛ بهطوری که بوروندی جزو 5کشور نخست دنیا در زمینه زاد و ولد است و گویی مشکلات اقتصادی هیچ نقشی در کاهش رشد جمعیت در این کشور نداشته است. در مورد اینکه سودان فقیرترین کشور جهان است یا بوروندی اتفاق نظری وجود ندارد اما در اصل ماجرا هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند. بوروندی کشوری عجیب در قلب آفریقاست و سؤالات بسیاری حول آن مطرح میشود. مثلاً اینکه چرا نام این کشور همواره در صدر فهرست فقیرترین کشورهای جهان قرار دارد یا ماجرای جنگهای داخلی و قتلعامهای گسترده در این کشور چیست و چرا بوروندی برخلاف سایر کشورهای آفریقایی از حیاتوحش غنی و پایداری برخوردار نیست و چنین کشوری اساساً جای دیدنی دارد یا نه. اینها سؤالاتی است که پاسخ آنها فقط با مطالعه درباره تاریخ و سبک زندگی مردم این کشور امکانپذیر میشود.
محصور در خشکی
بوروندی یکی از کوچکترین کشورهای آفریقاست که به آبهای آزاد راه ندارد اما سرچشمه رود نیل که یکی از مهمترین منابع آبی جهان است، در غرب این کشور قرار گرفته و از طریق دریاچه ویکتوریا به آبهای بالادستی رود نیل اتصال پیدا میکند. قرارگرفتن در مسیر رود نیل شاید تنها ویژگی جغرافیایی بوروندی باشد، اما چهکسی است که قدر این موهبت بزرگ را بداند؟ شاید بوروندی با بهرهبرداری مناسب از آبهای رود نیل میتوانست یکی از کشورهای مهم آفریقا در زمینه صادرات محصولات کشاورزی باشد اما افزایش جمعیت بیرویه در این کشور موجب فرسایش خاک و نابودی زمینهای کشاورزی شده است. بوروندی تا سال1950میلادی چیزی حدود 5/2میلیون نفر جمعیت داشت، اما حالا به 12.5میلیون نفر رسیده است. نرخ رشد جمعیت در بوروندی 2/5درصد در سال است؛ یعنی هر مادر بوروندیایی بهطور متوسط 6فرزند دارد که تقریباً 3برابر میزان باروری بینالمللی است.
زیرسلطه بلژیکیها
تقریباً تمام کشورهایی که در جایگاه اول تا دهم فقیرترین کشورهای دنیا واقع شدهاند در قاره آفریقا قرار دارند و علت این اتفاق را میتوان اقتصادهای وابسته به کشاورزی و استعمار خارجی دانست. این ماجرا درباره کشور بوروندی که معمولاً عنوان فقیرترین کشور دنیا را بهخود اختصاص میدهد هم اتفاق افتاده است. بوروندی تا چند دهه مستعمره بلژیکیها بود و تحت نظارت سازمان ملل اداره میشد اما در سال1962به استقلال دست یافت. نظام سیاسی این کشور در بدو استقلال، پادشاهی بود و گروههای سیاسی برای خلع پادشاه از قدرت به ترور و کودتا متوسل میشدند. بوروندی از همان سالها به کشوری مستعد در زمینه قتل، ترور و کودتا بدل شد و در همه این سالها این رویه را حفظ کرده است. ماجرا از این قرار است که جمعیت این کشور را 2قوم «توتسی» و «اتوی» تشکیل میدهند و هر دو قوم ادعا دارند که به تنهایی باید کشور را اداره کنند. دعوای این دو قوم بر سر قدرت برای نخستین بار در سال1970بالا گرفت که خیلی زود به جنگ داخلی منجر شد. اما کشمکش توتسیها و اتویها در سال1990به نسلکشی منجر شد و در این بین حدود 300هزار نفر جانشان را از دست دادند.
باسواد و دوستدار ادبیات
اگر در بوروندی دنبال جاذبههای طبیعی بگردید، وقتتان را تلف کردهاید. چراکه این کشور فقیر اساساً هیچ برنامهای برای جذب گردشگران خارجی ندارد و جاذبه گردشگری در این کشور معنایی ندارد؟ اگر از مسیر رود نیل که بخشی از آن در استان «بوروری» واقع شده بگذریم دیگر هیچ جاذبه طبیعی و غیرطبیعی در این کشور یافت نمیشود و به همینخاطر بوروندی برخلاف بسیاری از کشورهای آفریقایی از نعمت جنگلهای سرسبز و حیاتوحش کمنظیر در مناطق حفاظتشده بیبهره است. این کشور روی فلات تپه ماهوری مرکز آفریقا واقع شده و طبیعی است که کشوری با این شرایط جغرافیایی فاقد جاذبههای طبیعی باشد. البته در مورد بوروندی باید به نیمه پر لیوان هم نگاه کرد و آن هم نرخ بالای باسوادی در یکی از فقیرنشینترین کشورهای جنوب صحرای آفریقاست. با اینکه امکانات آموزشی بوروندی فقط به یک دانشگاه عمومی محدود میشود نرخ سوادآموزی در این کشور 80درصد است که بهخاطر وقوع جنگهای داخلی و افزایش مشکلات اقتصادی روند نزولی دارد. مردم بوروندی علاقه خاصی به ادبیات و روایت شفاهی رویدادهای تاریخی دارند و پدر و مادرها حتی پندهای تاریخی را از طریق شعر و ترانه و داستان برای بچهها بازگو میکنند.
زیر خط فقر
با توجه به گزارشهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و بسیاری از دیگر نهادهای اقتصادی، کشور بوروندی طی 60سال اخیر عنوان فقیرترین کشور جهان را بهخودش اختصاص داده و در چنین شرایطی باید پرسید مردم این کشور از چه راهی امرار معاش میکنند؟ طبق شاخص جهانی، متوسط درآمد ماهانه هر شهروند بوروندی حدود 15دلار است و با توجه به بالابودن نرخ بیکاری در این کشور، اگر فردی خوششانس باشد ماهی 15دلار کار میکند تا خرج یک خانواده 8نفره را بدهد! بنابراین در مورد کشوری حرف میزنیم که معنای واقعی زندگی در آن از بین رفته و عبارت معروف «بخور و نمیر» در مورد مردم این کشور مصداق عینی دارد. شدت فقر در بوروندی به حدی بالاست که مردم این کشور در سال2022 از داشتن تلفن همراه محروم ماندهاند و 90درصد مردم این کشور از راه کشاورزی امرار معاش میکنند. در این کشور از هر 20نفر یک نفر جان خودش را بهخاطر سوءتغذیه از دست میدهد و یک دلار آمریکا با 2هزار فرانک بوروندی برابر است. در بوروندی داشتن دوچرخه بهمثابه داشتن شغل است. شغل دوچرخهسوارها این است که محصولات کشاورزی را با دوچرخه حمل میکنند و در ازای این کار دستمزد ناچیزی میگیرند. آنها گاهی اوقات با پای برهنه مسافتهای 100تا 150کیلومتری را در یک بازه زمانی 10تا 12ساعته رکاب میزنند تا 90سنت دستمزد بگیرند و روزشان را به شب برسانند. دوچرخهسوارها گاهی 200کیلوگرم بار را با سرعتی بالغ بر 80کیلومتر در سرازیری مسیرهای کوهستانی طی میکنند. این هم حکایت زندگی فقیرترین مردم جهان است.