ضرورت کسب بازدارندگی رسانهای
محسن محمدی خانقاهی ؛ پژوهشگر
فناوری ارتباطی و اطلاعاتی در عصر کنونی، به پیشران کلیدی طیف گستردهای از تغییر و تحولات بدل شده و رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی، در ابعاد و حوزههای گوناگون زندگی بشر رخنه کردهاند. از این جهت نقش ویژهای در پیشبرد سیاستها و تامین منافع ملی و نیز تولید قدرت و امنیت دارند و بهصورت خاص، در نبردهای ترکیبی یا هیبریدی که اکنون برجسته شده است، بهمثابه سلاح بهکار گرفته میشوند و تکمیلکننده بخشهای اقتصادی و نظامی هستند. آنگونه که در اعمال راهبرد فشار حداکثری و تحریمهای بهاصطلاح فلجکننده در پسابرجام، کلیدیترین نقش را رسانههای غربی ایفا کرده و پیوسته فشار حداکثری را در فضای روانی جامعه ایرانی و در راستای شکننده ساختن مقاومت ملی، عملیاتی میکنند. بهگونهای که میتوان مدعی شد پیامدها و اثرات تهاجم روانی رسانهای علیه ملت ایران در چند سال اخیر و در مقطع پسابرجام، بسیار هزینهزا، پیچیده و گستردهتر از فشارهای سیاسی و اقتصادی بوده است که امر دلالت بر توجه ویژه دشمنان به این حوزه و همچنین، بالا بودن میزان آسیبپذیری جامعه ایرانی در این زمینه نسبت به دیگر حوزهها دارد.
در واقع باید گفت ملت ایران با یک نبرد رسانهای بسیار پیچیده و گسترده مواجه است اما در مقابل، از یک مکانیسم دفاعی مؤثر و بازدارنده در برابر این تهاجم، محروم است و قلمرو روانی آن بهصورت پیوسته و گسترده در معرض تجاوز دشمنان قرار دارد که در بسیاری از موارد، پاسخ محکم و اثربخشی بدانها داده نمیشود. بهعبارتی، جامعه ایرانی در برابر تهاجم نامبرده در وضعیتی بیدفاع قرار گرفته و توازنی در این زمینه برای ایجاد بازدارندگی مشاهده نمیشود.
از طرفی دیگر، جبهه رسانهای داخلی فاقد توان و انسجام لازم جهت پاسداری از حریم روانی جامعه ایرانی است و ازهمگسیختگی و انفعال جدی بر آن حاکم است؛ بهویژه فضای مجازی کشور در وضعیت کاملا رهاشده قرار دارد و به بستر اصلی عملیات روانی رسانهای دشمنان بدل شده است. بهگونهای که حجم تولید و نشر اخبار منفی و شایعات در چنین فضایی، چندین برابر دیگر کشورهاست و در نتیجه، فضای روانی کشور به شکل پیوسته و بدون وقفه درگیر تنش و اصطکاک است و بیگانگان، از امکان تبدیل هر مسئله جزئی و حاشیهای به یک بحران در سطح کلان و ملی، برخوردارند.
وضعیت اشارهشده ضمن برهمزدن توازن رسانهای به سود دشمنان، میتواند در مقاومت مؤثر و فعال جامعه ایرانی در برابر فشارها، اخلال ایجاد کند. بهعبارتی درپیشگرفتن مقاومت فعال و همهجانبه در گام دوم، بدون ایجاد نوعی توازن نسبی و بازدارندگی روانی رسانهای، چندان موفقیتآمیز نخواهد بود. تجربه نیز نشان داده است که ضعف یا فقدان توازن رسانهای موجب شده تا حتی نقاط مثبت و دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران، با وارونهنمایی به ضدخود بدل شده و در فضای اجتماعی، بازتاب منفی از آن شکل میگیرد.
بنابراین ارتقای قدرت رسانهای کشور جهت پیشبرد سیاستها و تامین منافع و نیز دستیابی به بازدارندگی در مقابل تهاجم گسترده و پیچیده رسانهای دشمنان، ضرورتی راهبردی است و بدون کسب این مهم، مقاومت فعال و همهجانبه با چالش جدی مواجه است.
تحقق شبکه ملی اطلاعات در 3سطح زیرساخت، سرویس و محتوا، میتواند امکان لازم برای حکمرانی مؤثر بر فضای مجازی را فراهم آورد. در وضعیت کنونی بهدلیل فقدان چنین شبکهای، حجم گستردهای از دادههای کشور در بخشهای مختلف در دسترس بیگانگان قرار میگیرد و قابلیت خدماترسانی پایدار و مستقل از اینترنت به شهروندان و نیازهای ملی وجود ندارد. شبکه ملی اطلاعات ضمن تامین امنیت و حفظ کلاندادهها، میتواند امکان پایش، پیشگیری، دفاع و توسعه توان بازدارندگی در برابر هرگونه تهدید احتمالی در حوزه ارتباطی و اطلاعاتی را فراهم آورد.
از سوی دیگر، مرجعیت رسانه ملی بهعنوان بزرگترین رسانه کشور و تریبون رسمی نظام در یک دهه اخیر و به دلایلی چون مشکلات ساختاری و مدیریتی، رشد شتابان شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان بیگانه و...، مخدوش شده و توان نقشآفرینی آن در تحولات و جهتدهی به افکار عمومی، کاهش جدی یافته است. بازیابی و تقویت مرجعیت اجتماعی این رسانه از طریق چابکسازی و اصلاحات ساختاری، حضور جدی در فضای مجازی و تداوم فعالیتها در این حوزه، خبررسانی حرفهای و لحظهای در بحرانها، توسعه مطالبهگری و نظارت فراقوهای، بازتاب تکثرها و درک نیازهای مخاطبان و... قابل تحقق است.
با توجه به فراگیری شبکههای اجتماعی و عدمامکان کنترل مؤثر بر آنان، دیگر روشهای نظارتی سلبی برای کاهش اثرات و آسیبهای ناشی از محتوای نامناسب، پاسخگو نبوده و راهکار اصلی برای کاهش پیامدهای منفی، مقاومساختن شهروندان از طریق توسعه سواد رسانهای و تفکر انتقادی در آنان است. پایینبودن سواد رسانهای در میان بخش زیادی از شهروندان ایرانی، میزان اثرپذیری آنان از نبردهای رسانهای دشمنان را افزایش داده و تداوم این امر میتواند پیامدهایی چون: به حاشیه رفتن مسائل و اولویتهای اصلی کشور، واکنش رادیکال و هیجانی نسبت به پدیدهها و تحولات، استثناسازی از شرایط ایران و ناامیدی فراگیر و... را در پی داشته باشد. از این جهت توسعه سواد رسانهای شهروندان جهت ارتقای تابآوری ملی و کسب بازدارندگی رسانهای، موضوعی حیاتی و کلیدی است.