• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 3 مرداد 1401
کد مطلب : 166777
+
-

گفت‌وگو با پدر محسن حاجی‌حسنی کارگر؛ قاری مشهدی که در حادثه منا به شهادت رسید

انس با قرآن از کودکی

گزارش
انس با قرآن از کودکی

فرنیا عرب‌امینی - روزنامه‌نگار

قرائت قرآن را از کودکی شروع کرد. جلوی تلویزیون می‌نشست و مثل قاریان قرآن سوره‌ای که تازه یاد گرفته بود را تکرار می‌کرد. پسرک دوست داشتنی دنیای زیبایی ساخته بود برای خودش. انگار هیچ نوایی جز صوت قرآن روح لطیفش را آرام نمی‌کرد. به‌جای هیاهو در کوچه و بازی با همسالان خود بیشتر وقتش را به این کار می‌گذراند؛ زمزمه کلام خدا. بزرگ‌تر که شد همراه پدر و برادر بزرگ‌ترش در جلسات قرآن شرکت می‌کرد. استعداد عجیبی در یادگیری علوم قرآنی داشت و همین باعث شد زمینه آموزش او نزد استادان برجسته فراهم شود. محسن حاجی حسنی کارگر هنوز پا به دوره جوانی نگذاشته بود که بارها در مسابقات شرکت کرد و هربار موفق به کسب مقام برتر شد. او حتی از قاریان و موذن‌های حرم رضوی شده بود. این قاری نامی کشور سرانجام سال 94در حادثه منا به شهادت رسید. با محمدمهدی حاجی حسنی، پدر شهید گفت‌وگو  کرده‌ایم.

2‌ماه از پاییز گذشته بود که محسن به دنیا آمد. فرزند آخر خانواده بود. از همان بچگی علاقه زیادی به خواندن قرآن داشت چرا که مرتب همراه پدر یا برادر بزرگ‌ترش در جلسات قرآن شرکت می‌کرد. با اینکه سنی نداشت اما شنیدن صدای قرآن او را به وجد می‌آورد. 3ساله بود که همراه پدر به محفل قرآن رفته بود در آنجا سوره کوثر را خواند. آنقدر زیبا و با احساس این سوره را قرائت کرد که حضار تا چند دقیقه او را تشویق می‌کردند. همین کودک شیرین‌زبان را سرشوق آورد و در مسیری انداخت که پدر و مادر آرزوی آن را داشتند. همان روز استاد یک نوار کاست قرآن به او داد؛ هدیه‌ای ارزشمند که به مذاق قاری کوچک خوش آمد. او به جای بازی کردن گوش دادن به این نوار کاست رویه‌اش شده بود. انگار خسته نمی‌شد. برای اینکه خودش را شبیه قاریان کند؛ روسری سفید مادرش را روی دوش خود می‌انداخت و حرکات آنها را انجام می‌داد. مادر که از علاقه او برای یادگیری قرآن خبر داشت؛ خودش زمینه یادگیری را برای محسن 3ساله فراهم کرد.

باورش نمی‌شد نفر اول کشور شده
محسن مرتب با پدر و برادرش در محافل قرآنی حضور داشت او که حالا پا به دوره نوجوانی گذاشته بود بارها در مسابقات شرکت کرد و هر بار مقام برتر را از آن خود کرد. او در سال 81برای نخستین بار در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه شرکت کرد و موفق به کسب رتبه اول کشوری شد. بعد از آن هم به عربستان رفت تا با حضور در مسابقات بین‌المللی نام ایران را پرافتخار کند. شنیده بود که هر کس برای نخستین بار نگاهش به خانه کعبه بیفتد هر آرزویی داشته باشد برآورده می‌شود. محسن هم در دل دعا کرد که خدا در راه قرآن او را یاری کند تا بتواند از قاریان بین‌المللی شود. با اینکه همه توانش را برای این مسابقه گذاشته بود اما به‌دلیل کم لطفی‌های صورت گرفته از کشور میزبان؛ اتفاقات خوبی نیفتاد. پدر تعریف می‌کند؛«بعد از مسابقات عربستان محسن در هیچ مسابقه دیگری شرکت نکرد تا سال 93.دلایل شخصی خودش را داشت. همین سؤالات زیادی را در ذهن اطرافیان ایجاد کرده بود که شاید محسن می‌ترسد یا اینکه اصلا قاری نیست. سال 93استادان نامی قرآن او را تشویق کردند تا در مسابقه بین‌المللی مالزی حضور پیدا کند.» محسن به مالزی رفت؛ سفری که می‌توانست یک‌بار دیگر کشورش را صدرنشین کند. محسن وقتی در جایگاه قرار گرفت و آیات قرآن را تلاوت کرد حال خوشی داشت. یک حس سبکبالی. مسابقه تمام شد و همه قاریان منتظر برای اعلام نتایج. درکمال ناباوری شنید که رتبه نخست را به‌دست آورده است. البته تعجبش به این دلیل نبود که توانمندی خود را کمتر از دیگر قاریان می‌دید بلکه شنیده بود در کشور مالزی مرسوم است مقام اول فقط از آن قاریان بومی آنجا می‌شود. انس با قرآن باعث شده بود رفتار محسن قرآنی شود. حسن‌خلق و چهره بشاش او هیچ وقت از یاد خانواده و اقوام نمی‌رود. تفریح و سرگرمی‌اش با دیگر همسالانش فرق می‌کرد. بیشتر وقتش به تحقیق در امور قرآنی سپری می‌شد و اگر می‌خواست کمی تفریح کند سراغ ورزش می‌رفت. 

این خبر را به اشتراک بگذارید