• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 2 مرداد 1401
کد مطلب : 166740
+
-

رحمان قهرمانپور، پژوهشگر ارشد روابط بین الملل:

دیپلماسی همگرایی ایران باید «استمرار» داشته باشد

گزارش
دیپلماسی همگرایی ایران باید «استمرار» داشته باشد

روند تحولات در خاورمیانه شتاب فزاینده‎ای به‌خود گرفته و در این میان ایران به کانون دیپلماسی منطقه‎ای بدل شده‎است و دیپلماسی فعال جمهوری‎اسلامی در حال ایجاد نظم منطقه‎ای نوینی در برابر فشارهای غرب و به‎ویژه آمریکاست؛ رویکردی که در جریان نشست اخیر تهران با حضور روسای‎جمهور ترکیه و روسیه به‎خوبی به‎چشم آمد.
در این میان برخی کارشناسان معتقدند ایران، روسیه و چین نقشی محوری در ایجاد توازن مناسب در برابر محور غربی دارند و نقش‎آفرینی این 3کشور در زمینه تغییرات جدید امنیتی می‌تواند حتی با گرایش روزافزون کشورهای حوزه خلیج‎فارس نیز مواجه شود. ازسوی دیگر، سفر منطقه‎ای رئیس‎جمهور آمریکا به غرب آسیا نشان داد واشنگتن اکنون باید بیش‎از گذشته نگران از دست رفتن هژمونی خود در این منطقه باشد؛ چراکه بسیاری از اهداف ترسیمی برای این سفر محقق نشد و ناظران بین‎المللی معتقدند بایدن با دست خالی از خاورمیانه به کشورش بازگشت. بایدن در جریان این سفر تأکید داشت که آمریکا اجازه نمی‎دهد منطقه به‌دست چین، روسیه و ایران بیفتد؛ این درحالی است که حضور رئیس‎جمهور روسیه در تهران نشان داد تهران و مسکو درحال برداشتن گام‎های بلندی برای همگرایی منطقه‎ای هستند و این موضوع نگرانی بیش‎از پیش واشنگتن را نیز به‎همراه داشته است. در چنین شرایطی اما تحقق دستاوردهای این همگرایی برای ایران، بیش‎از هرچیز نیازمند استمرار مراودات و ایجاد زیرساخت‎های کارآمد با هدف بهره‎گیری مؤثر از نتایج چنین همگرایی‌هایی است؛ موضوعی که رحمان قهرمانپور، پژوهشگر ارشد روابط بین‎الملل نیز بر آن تأکید دارد و معتقد است نباید اجازه داد اراده برای همگرایی هرچه بیشتر منطقه‎ای به یک‎سری رفت‌وآمدهای دیپلماتیک بدون دستیابی به نتیجه مشخص خلاصه شود. وی بر این نکته تأکید دارد در شرایطی که منطقه همچنان با مشکلات ساختاری عدیده‎ای مواجه است، نباید تلاش‌های دیپلماتیک ایران برای ایجاد همگرایی دچار افول شود و باید تفاهم‎نامه‌ها و قراردادهای همکاری اخیر را تا رسیدن به نتیجه عملی پیگیری کرد. گفت‎وگوی همشهری با رحمان قهرمانپور را در ادامه می‎خوانید.

تحولات منطقه‎ای در خاورمیانه، به‎ویژه بعد از رویدادهای اخیر، ازجمله سفر بایدن به تل‎آویو و ریاض و همچنین برگزاری نشست تهران با حضور روسای جمهور روسیه و ترکیه، چه سمت‎وسویی به‌خود گرفته است؟
در این زمینه 2دیدگاه عمده وجود دارد که با استدلال‎ها و منطق خاص خود روند تحولات منطقه‎ای را مورد بررسی قرار می‎دهند. دیدگاه نخست معتقد است تحولات اخیر که به 2نمونه عمده آن اشاره کردید، دارای جهت‎گیری‎های مثبتی است و می‌توان آنها را به‎عنوان نشانه‎ای برای افزایش ثبات منطقه‎ای و همکاری‎ هرچه بیشتر کشورها با یکدیگر دانست که می‌تواند نتایج مثبت بسیاری به‎همراه داشته باشد و دیدگاه دوم اما بر این اعتقاد است که این تحولات، فصلی و موقتی است و پس‎از مدتی کشورها در این منطقه به سمت رقابت خواهند رفت و به‎نوعی تضادها ادامه‎دار خواهد بود.

تحلیل خود شما چیست؟
من به دیدگاه دوم معتقدم؛ چراکه بر این باورم رویدادهای اخیر برای اینکه از عمق بیشتری برخوردار باشد، نیازمند ایجاد استمرار و همچنین پدید آوردن زیرساخت‎های کارآمدی است تا به‎صورت ملموسی به کاهش تنش‎ها منجر شود. اکنون به‎نظر می‎رسد تحولات جاری در منطقه بیشتر تاکتیکی است و برای اینکه از سطح رفت‎وآمدهای دیپلماتیک فراتر رود، اقدام‎های گسترده‎تری نیاز است. آنچه اکنون به‎چشم می‎آید، این است که هنوز منطقه در شرایطی نیست که به سمت کاهش تنش‎ها حرکت کند.

تلاش‌های اخیر ایران برای ایجاد همگرایی هرچه بیشتر در منطقه را چطور ارزیابی می‎کنید؟
شاید در اینجا نگاه‌ها کمی فرق داشته باشد. اگر بخواهیم علمی‎تر تحولات جاری را مورد بررسی قرار دهیم، باید به تعریف مفاهیم در حوزه سیاست بین‎الملل بیش‎از پیش توجه کنیم. براین اساس باید توجه داشت که «همگرایی» صرفا رفت‎وآمدهای دیپلماتیک نیست و اصولی دارد و باید زیرساخت‎های لازم برای گسترش همکاری‎ها فراهم شود. پیچیدگی‎های موجود در خاورمیانه، تغییر معادلات منطقه‎ای را سخت کرده‎است؛ بنابراین باید توجه داشته باشیم آنچه بیش ‎از توضیح مواضع اهمیت دارد، برداشتن گام‎های عملی برای همگرایی است که البته با دشواری‎هایی همراه است؛ به‎عنوان مثال شاهدیم ایران و عربستان مدت زیادی است که درحال گفت‎وگو برای رفع مشکلات فی‎مابین هستند، اما هنوز این روند به نتیجه قطعی نرسیده‎است؛ موضوعی که بیش ‎از هرچیز نشان‎دهنده وجود مشکلات ساختاری جدی در منطقه است. با توجه به این موضوع، با وجود گام‎های مثبتی که ایران با هدف ایجاد همگرایی منطقه‎ای برداشته است، نمی‌توان انتظار داشت که این تلاش‌ها به سرعت به ثمر بنشیند.

مشکلات ساختاری منطقه که به آنها اشاره کردید، شامل چه مسائلی می‌شود؟
خاورمیانه با چند مسئله مهم مواجه است؛ نخستین چالش مداخله قدرت‎های خارجی است که از مقطع جنگ جهانی اول ازسوی حکومت بریتانیا شکل جدی‎تری به‌خود گرفت و پس‎از آن، با ورود آمریکا شکل نوینی پیدا کرد و مشکلات بسیاری را برای کشورهای منطقه به‎همراه داشت که مثال‎های زیادی برای آن می‌توان بیان کرد. موضوع دیگر این است که منطقه هنوز فاقد ساختارهای قوی و کارآمد برای پیشبرد همکاری‎ها و همچنین رفع اختلاف‎هاست. اختلاف عراق و کویت که با حمله صدام به این کشور همراه شد، نمونه‎ای از چنین چالشی است که مداخله آمریکا را به‎دنبال داشت. حمله آمریکا به عراق یا محاصره قطر ازسوی برخی کشورهای عربی مثال‎های دیگری است که نبود سازوکار کارآمد منطقه‎ای باهدف رفع اختلاف‎ها، دخالت بیگانگان را به‎همراه داشته‎است. وجود چنین چالش‌هایی حرکت به‎سوی همگرایی منطقه‎ای را بیش‎از پیش ضروری کرده‎است. اکنون شاهدیم میزان همکاری‎های اقتصادی کشورهای منطقه با بیرون از خاورمیانه بیشتر است؛ موضوعی که نشان‎ می‎دهد منطقه همچنان آسیب‎پذیر است.

دیپلماسی همسایگی که دولت در پیش گرفته است و نشست تهران نمودی از آن بود را می‌توان گام مثبتی درجهت همگرایی منطقه‎ای در خاورمیانه دانست؟
در این مسیر حرکت‎های خوبی انجام شده‎ که ضرورت پیشبرد آن در شرایط کنونی بیش‎از گذشته پدیدار شده ‎است، اما نکته اینجاست که در وهله نخست، این حرکت‎ها باید استمرار داشته باشد و براساس یک خط سیر مشخص حرکت کند تا به نتیجه قطعی و مورد دلخواه برسد. درواقع معتقدم « عدم استمرار» پاشنه آشیل رویکرد «دیپلماسی همسایگی» است. باید در داخل اجماع‎نظر قطعی پیرامون جهت‎گیری‎های کلان حوزه سیاست‎خارجی به‎وجود آید. رویکردی که در دولت سیزدهم درپیش گرفته شده، نباید دچار افول شود. آنچه مهم است، اینکه قراردادهایی که در این مسیر منعقد می‌شود، باید تا رسیدن به نتیجه نهایی پیگیری شود. متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد انعقاد انبوهی قرارداد با همسایگان‎مان و همچنین روسیه بوده‎ایم که نتیجه روشنی به‎همراه نداشته است. معتقدم مهم‌تر از رفت‎وآمدهای دیپلماتیک، استمرار آن است تا منجر به نتایج مشخصی شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید