• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
چهار شنبه 29 تیر 1401
کد مطلب : 166392
+
-

حیوان‌نوازی یا مردم‌آزاری

سید محمدرضا واحدی - کارشناس فرهنگی

چندی پیش در حال پیاده‌روی عصرانه، یادداشت بزرگی که بر دیوار خانه‌ای چسبیده بود توجهم را جلب کرد: «لعنت خداوند بر پدر و مادر کسی که در این مکان به گربه‌ها غذا بدهد.» فکری شدم که لابد این بنده خدا آن‌قدر به گربه‌نوازان تذکر داده و آنها توجه نکرده‌اند که دیگر به ستوه آمده و آنها را به لعنت خدا سپرده است.
بدون تردید کسانی که در کوچه و خیابان‌ها و گاه حتی در بیرون شهرها به حیوانات غذا می‌دهند، انگیزه‌ای جز مهربانی و دلسوزی ندارند و می‌خواهند آن زبان‌بسته‌ها گرسنه نباشند اما باید پذیرفت که با این کار، ناخودآگاه و بدون سوء‌نیت، به محیط‌زیست و به حقوق انسان‌ها و حتی حیوانات دیگر ستم می‌شود. تغذیه‌ بی‌رویه‌ حیوانات باعث به هم خوردن چرخه‌ طبیعی زندگی می‌شود؛ چه آنکه نظام طبیعت به‌گونه‌ای طراحی و تنظیم شده که حیوانات به‌طور غریزی دنبال غذا بروند و شکم خود را سیر و متناسب با غذایی که می‌خورند زاد و ولد کنند. این طبیعی است که تعدادی‌شان هم در اثر گرسنگی یا خورده شدن توسط حیوانات دیگر یا بیماری و سایر عوامل طبیعی از بین بروند تا غلبه‌ جمعیتی پیدا نکنند و چرخه‌ طبیعت را بر هم نزنند. نظام طبیعت به‌طور خودگردان و خودمدیریتی همه‌‌چیز را کنترل می‌کند و شرایط زیست حیوانات را به‌گونه‌ای فراهم می‌آورد که تعادل موجودات زنده حفظ شود. بنابراین هرچند قصد ما خیر است و می‌خواهیم به یک حیوان زبان بسته که شاید از نظر ما گرسنه است و نیازمند کمک، غذا بدهیم اما غافل از آنیم که ما داریم عملاً نظام طبیعت و شرایط زیست‌محیطی را خراب می‌کنیم؛ یعنی می‌خواهیم ابرو را درست کنیم ولی چشم را هم کور می‌کنیم. دقیقاً مثل امروزه که گربه‌ها به‌دلیل وفور نعمت و غذای راحتی که در اختیارشان است، از مبارزه با موش دست برداشته‌ و زحمت آن را به‌خود نمی‌دهند.
ما همه‌روزه با چشم خودمان موش‌های بزرگی می‌بینیم که در جوی‌های کوچه و خیابان‌ تردد دارند و حتی دیگر از انسان هم نمی‌ترسند. دیگر طعمه‌گذاری‌ها و تله‌گذاری‌ها هم جمعیت آنها را که تا چند‌ده‌میلیون تخمین زده می‌شود مهار نمی‌کند. دیگر داستان قدیمی موش و گربه برعکس شده و این موش‌های قدرتمند نه‌تنها از گربه‌ها نمی‌ترسند که حتی گاه دنبال آنها می‌کنند. خب چرا؟ دلیلش کثرت دورریز مواد غذایی توسط شهروندان است. مواد آلی در سطل زباله‌های شهری آن‌قدر فراوان است که هم موش‌ها تغذیه می‌کنند و زاد و ولدشان افزایش می‌یابد و جمعیت‌شان بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و هم گربه‌ها تغذیه می‌کنند و چون سیر می‌شوند، کلاً شکار موش را فراموش کرده‌‌اند و دیگر تنازع بقا انگار وجود ندارد تا جمعیت حیوانی متعادل شود. میزان غذایی که خانوارهای ایرانی طی یک سال دور می‌ریزند، ۵‌میلیون‌و۸۸۴ هزار تن برآورد شده و سرانه‌ دورریز غذا در ایران طی هر سال ۷۱کیلوگرم است. خب ما به موش و گربه‌ها غذا هم ندهیم همین مقدار دورریز غذایمان آنها را فربه‌تر و فراوان‌تر می‌کند. به‌خاطر همین است که سبک زندگی ما انسان‌ها و موش‌ها و گربه‌ها عوض شده و همه به حسب ظاهر با مسالمت در کنار هم زندگی می‌کنیم. اما از این غافلیم که وقتی جمعیت موش‌ها زیاد شود به انبارهای نگهداری مواد غذایی نفوذ می‌کنند و موجب آلودگی و بیماری انسان‌ها خواهند شد. در کنار آن افزایش گربه‌ها و سگ‌های ولگرد هم موجب شیوع بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان خواهد بود که اخیراً دامپزشکان کشور در این‌باره هشدار داده‌اند.
برگردیم به سخن اصلی یعنی نارضایتی بسیاری از مردم از غذا دادن به گربه‌های خیابانی که باعث شده آن شهروند مورد مثال اینان را به لعنت خداوندی واگذار کند. حتماً اضافات غذا و آلودگی محیط و نیز به‌خاطر تجمع گربه‌ها جلوی خانه‌اش این واکنش را داشته است. البته این مطلب خیلی از شهروندان دیگر را هم می‌آزارد؛ زیرا گربه‌ها به‌خاطر فراوانی غذاهایی که در معابر برایشان گذاشته‌اند، سیر هستند و آن را نمی‌خورند و گوشه‌گوشه‌ پیاده‌روها پر می‌شود از باقیمانده غذاهایی که در هوای گرم تابستان بهداشت محیط را به خطر می‌اندازد. بسیار دیده‌ایم که اضافه‌های گوشت‌ و شیر و ماست و خامه که گربه‌ها نخورده‌اند بوی تعفن گرفته و مردم و ساکنان محله را اذیت می‌کند.
ماجرا در مورد سگ‌های ولگرد هم همین است. کسانی هستند که از روی دلسوزی هزینه می‌کنند و روزانه به سگ‌های ولگرد غذا می‌دهند. خب قطعاً نیت اینان خیر است اما غافلند از اینکه دارند سگ‌ها را بدعادت می‌کنند. بعضی از رفتارشناسان حیوانات می‌گویند اینکه انسان به سگ‌های ولگرد غذا بدهد، باعث بدعادتی سگ‌ها می‌شود و کم‌کم از همه‌ انسان‌ها انتظار چنین کاری دارند و درصورتی که کسی از کنارشان رد شود و به آنها محبت نکند و غذا بهشان ندهد بر او خشم می‌کنند و حالت تهاجمی به‌خود می‌گیرند. البته سگ‌های ولگرد اهلی که در آبادی‌ها و کنار خانه‌های مردم هستند، معمولاً توسط اهالی سیر می‌شوند و وجود این دسته از حیوانات برای امنیت روستاها و مقابله با گرگ و کفتار و سایر حیوانات مزاحم ضروری است و در طول تاریخ بشر جریان داشته است اما این مقوله بی‌شک با تغذیه بی‌حساب و کتاب حیوانات فرق می‌کند.
بنابراین بیاییم به طبیعت کاری نداشته باشیم و برای نظام خلقت دایه‌های دلسوزتر از مادر نشویم. بیاییم بیهوده در محیط‌زیست دست نبریم و بگذاریم اکوسیستم محیط کار خودش را بکند و ما هم همراه با نظام طبیعت، به مسئولیت‌های انسانی و مراقبت از حقوق انسان‌ها در کنار حمایت منطقی از حیوانات همت کنیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید