• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
سه شنبه 21 تیر 1401
کد مطلب : 165732
+
-

حجاب؛ فریضه‎ای واجب ولی غفلت‌شده

یادداشت
حجاب؛ فریضه‎ای واجب ولی غفلت‌شده

حسن رشوند؛ دبیر گروه سیاسی

اوایل دهه70بود که رئیس بنیاد «هریتیج» که یک اندیشکده محافظه‎کار آمریکایی است، گفته بود که «اکنون دیگر تسخیر زمین ارزش ندارد بلکه تسخیر فاصله بین دو گوش انسان یعنی مغز انسان‎ها مهم است، چراکه با تسخیر آن می‎توان بر کشورها و مردمان آن مسلط شد». 24تیرماه 71هنوز بیشتر از 3سال از زعامت حکیم فرزانه انقلاب نگذشته بود که معظم‎له درخصوص تهاجم فرهنگی که کمتر علائمی از تغییر ذائقه و نفوذ فرهنگ غرب در آن مقطع در جامعه دیده می‎شد، فرمودند: «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشا – سعی می‎کند جوان‎های ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‎کند، یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل‎عام فرهنگی» است. امروز دشمن این کار را با ما می‎کند.»
این درحالی بود که در آن مقطع هنوز کشور حال و هوای دوران دفاع‌مقدس را داشت و ارزش‎های آن دوران در جامعه حاکم بود. مگر چه اتفاقی در کشور رخ داده بود یا چه علائمی از حرکت دشمن در حوزه فرهنگ را رهبرانقلاب رصد کرده بودند که طراحی دشمن را برای آینده کشور چنین خطرناک می‎دیدند و هشدار می‎دادند. گوش‎های مسئولان اجرایی و فرهنگی کشور در دولت سازندگی آنچنان درگیر نسخه‎های پیچیده‌شده توسعه عاریتی غرب شده بود که نمی‎توانست رخنه دشمن در حوزه فرهنگ را که به آرامی درحال تسخیر ذهن مردم و تغییر ذائقه فرهنگی جامعه بود، ببیند. تازه در تریبون‎های رسمی با وقاحت تمام نسخه‎ای را برای فرهنگ جامعه می‎پیچیدند که نتیجه‎ای جز بی‎هویتی در فرهنگ اصیل دینی و انقلابی نداشت.
یک سال پس از این هشدار در سال‌72بود که رهبرانقلاب به اتفاقی که در دوران تلألو مسلمانان در آندلس افتاد، اشاره کردند و بار دیگر فرمودند: «تهاجم فرهنگی، مثل خود کار فرهنگی، اقدام آرام و بی‌سر و صدایی است. یکی از راه‎های تهاجم فرهنگی، این بوده است که سعی کنند جوانان مؤمن را از پایبندی‎های متعصبانه به ایمان که همان عواملی است که یک تمدن را نگه می‎دارد، منصرف کنند. همان کاری را که در اندلس، در قرن‌های گذشته کردند؛ یعنی جوانان را در عالم، به فساد و شهوت‌رانی و میگساری و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام می‎گیرد.» امروز که وضعیت فرهنگی کشور، به‎ویژه در حوزه حجاب را می‎بینیم، مسئولان برای این همه تغافلی که داشته‎اند نه‎تنها باید خود را سرزنش کنند، بلکه اگر انصاف داشته باشند، آنهایی که زنده‎اند باید خویش را برای این همه غفلت محاکمه کنند و آنهایی هم که دست‎شان از این دنیا کوتاه شده امیدواریم بتوانند پاسخی در پیشگاه الهی داشته باشند.
فرانتس فانون در کتاب «الجزایر و مسئله حجاب» می‎نویسد: «هنوز رؤیای رام‌کردن جامعه الجزایری به کمک زنان بی‎حجاب که شریک جرم اشغالگرند، بیرون نرفته است. هربار که زن الجزایری کشف حجاب می‎کند، در واقع، به این معناست که الجزایر انکار وجود خویش را از جانب اشغالگر پذیرفته است.» دراین کتاب، تعبیرهایی به‌کار رفته که نقش زن در جامعه‎های دینی را نشان می‎دهد. در واقع می‎توان گفت جامعه دینی را با نوع پوشش زنان آن می‎توان شناخت.
آن چیزی که دشمن همواره در کشورهای اسلامی از گذشته تاکنون دنبال کرده، این بوده که بی‎حجابی را در این کشورها نهادینه کند. این همان اتفاقی است که اکنون در کشورهای تونس، الجزایر، ترکیه و ده‎ها کشور مسلمان دیگر دیده می‎شود. برای نهادینه‎سازی، گسترش و حفظ فرهنگ عفاف و حجاب باید از همه توانایی‎ها، اختیارات و امکانات موجود در نهادهای کشور بهره گرفت و این وظیفه‎ای است که آموزش و پرورش، حوزه‎ها، دانشگاه‎ها، نهادهای فرهنگی و حتی اقتصادی کشور در آن نقش بسزایی دارند. دشمن برای اینکه بتواند فرهنگ برهنگی خود را بر کشورهای دیگر غلبه دهد، 2گام مهم «گسترش و رواج مفاهیم فرهنگی که ترویج‌دهنده بی‎بندوباری در جامعه باشد و مرزهای محرم و نامحرم را جابه‎جا کند و الگوی جدیدی را به جامعه معرفی کند» و همچنین «نهادینه‎سازی فرهنگ دلخواه از طریق به خدمت‌گرفتن همه ابزارها و روش‎ها با نفوذ به نهادهای تأثیرگذار فرهنگی یک جامعه که آغاز این حرکت از مراکز آموزشی و تغییر در نگاه تصمیم‎سازان فرهنگی صورت می‎گیرد» را دنبال می‎کند و جالب اینکه در نقطه مقابل برای اینکه یک جامعه بتواند فرهنگ اصیل دینی و حجاب خود را حفظ یا گسترش دهد، لزوما باید همین راه‌ها و گام‎ها را طی کند.
با بررسی ماجرای «کشف حجاب» که حکومت پهلوی با به‎کارگیری همه نهادها و سازمان‎های دولتی و مردمی این حرکت ضدفرهنگی را در سال‌1314اجرا کرد، روند حرکت و برنامه‎ریزی مسئولان آن دوران را برای دستیابی به موقعیت یادشده می‎توان به خوبی تحلیل کرد. در کتاب «تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد»، به سندی درباره کشف حجاب اشاره شده‎ که قابل توجه است. جلوگیری از ورود خانم‎های باحجاب به مکان‎های عمومی، ممنوع‌بودن همسران افسران در استفاده از چادر در مهمانی‎ها و پرداخت مساعده به افسران برای تهیه لباس‎های مخصوص برای خانواده‎های آنان، بخشی از این سند است.
نکته قابل توجه در این زمینه، هماهنگی نهادهای مهم کشوری و لشکری برای ساماندهی این حرکت ضدفرهنگی است. وزارت کشور پهلوی برای جلوگیری از استفاده چادر، بخشنامه صادر می‎کرد و کارمندان مجبور بودند این قانون را بپذیرند. وزارت جنگ به ستاد ارتش درباره جلوگیری از ورود زنان باحجاب به مکان‎های عمومی نامه می‎فرستاد. در مجلس شورای ملی نیز برای کشف حجاب، جشن برپا می‎شد و زنان بدون حجاب در آن شرکت می‎کردند و حکومت پهلوی برای رسیدن به هدف‎های باطل و ضددینی خود، از هر ابزاری بهره می‎گرفت.
سؤال اینجاست؛ رژیمی که به‌خود جرأت می‎داد با وجود 98درصد مسلمان در کشور و بیش از 90درصد جامعه شیعی، دستورالعمل صادر کند که زنان در اماکن دولتی و حتی عمومی حجاب ازسر بردارند، چگونه است در نظامی که انقلاب کرده و حکومت ضد‌دینی مغایر با ارزش‎های ذاتی مردم را ساقط کرده و نظام دینی متأثر از ارزش‎های انقلاب را جایگزین کرده، نمی‎تواند رعایت حجاب در مراکز دولتی، نهادهای آموزشی، شرکت‎های وابسته و حتی مجامع عمومی را الزام‎آور کند. امروز 21تیرماه به‎عنوان «روز حجاب و عفاف» در تقویم کشور نامگذاری شده‎است. می‎توانیم همچون سنوات گذشته به یک نامگذاری صرف بسنده کرده و مسئولان کشور باز هم خود را به غفلت زده و با حضور در همایش‎هایی با نام حجاب و برگزاری چند برنامه کلیشه‎ای، احساس کنند تکلیف خود را انجام داده‎اند یا این روز را مبنای همه کارهای نکرده خویش در طول این 43سال قرار دهند و از «آندولسی‌کردن» جامعه ایران تا دیرتر از این نشده، جلوگیری کنند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید