• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
یکشنبه 12 تیر 1401
کد مطلب : 165087
+
-

وقتی کلید حریم شخصی کودکان را به جامعه می‌دهیم

نسرین امیری*

یکی از توانمندی‌های مهمی که والدین باید به فرزندان خود آموزش بدهند، این است که یاد بگیرند زندگی راحت و آرامی برای خود داشته باشند و همچنین پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های خود را پیدا و آن را تقویت کنند. اگر قبل از اینکه چنین روندی در یک کودک تکمیل شود، او را در معرض دیده شدن قرار بدهیم، در واقع به کودک و مسیری که برای این تکامل طی می‌کند صدمه زده‌ایم.
فرض کنید کودکی نقاش خوبی شده و مهارت و توانایی لازم را در این زمینه به‌دست آورده است؛ توانایی این کودک در وقت مناسب خود، نمود و جلوه بیرونی هم پیدا خواهد کرد. اما اگر این اتفاق تنها در ذهن ما کامل شده باشد و هنوز بچه به آن مرحله از رشد و توانایی نرسیده باشد، با بزرگ‌نمایی و تأکید بیشتر روی این موضوع بار زیادی روی دوش بچه گذاشته می‌شود. در چنین شرایطی یک نقطه ایده‌آل در ذهن بچه ساخته‌ایم که فکر می‌کند باید به او برسد و در نتیجه این کودک دچار نارضایتی می‌شود.
نکته دیگری که در چنین شرایطی باید به آن توجه کرد، این است که گاهی بزرگ نشان دادن توانایی خاصی در کودک توسط والدین، باعث تغییر در مسیر زندگی این فرد می‌شود ؛ در حالی که ممکن است مسیر انتخابی خود کودک نباشد. چنین افرادی در بزرگسالی با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند که یکی از آنها نارضایتی از کار و حرفه‌شان است.
شهرت، قانون ثابتی دارد؛ جامعه‌ای که یک روز با توجه زیاد به یک فرد او را بزرگ کرده و به شهرت رسانده‌است، یک روز هم ممکن است او را زمین بزند و مورد نقد قرار دهد. برای همین درست این است  فردی که مسیر شهرت را انتخاب می‌کند، باید فردی بالغ باشد و براساس انتخاب فردی، خود را در معرض دیده شدن قرار بدهد. آسیب‌های روحی و روانی چنین کاری در کودکان بسیار سخت‌تر و بزرگ‌تر از افراد بزرگسال است چرا که آگاهی‌ نسبت به این شرایط ندارند. جامعه وقتی شهرتی به یک فرد می‌بخشد، خود را در ازای او طلبکار می‌داند. مثال مشخص این موضوع بازیکن کلمبیایی بود که بعد از گل به‌خودی در مسابقات جام جهانی، توسط هواداران خشمگین کشته شد.
آسیب‌های کودکان از شهرت بدون آگاهی، زمینه ای گسترده  دارد.  یکی دیگر از این آسیب‌ها، این  است که رفتار کودکان با افزایش  سن، همچنان کودکانه باقی بماند چرا که آنها یاد گرفته‌اند از این طریق توجه‌ها را به‌خود جلب کنند. توک زبانی حرف زدن، یکی از این رفتارهاست و وقتی کودک بزرگ می‌شود انتظار می‌رود صحبت کردن درست را آموزش دیده باشد. اما او برای جلب توجه، همچنان تلاش دارد تا در صحبت کردن به روش و زبان کودکانه سخن بگوید و درواقع توجه به ناتوانی کودک باعث جلوگیری از رشد او شود.
یا شاهد مواردی هستیم که بچه در کودکی فحشی را به زبان آورده که حتی معنای آن را هم نمی‌داند. افراد زیادی ویدئو این فحش‌دادن‌ها را دیده‌اند و کودک را با چنین ادبیاتی به‌خاطر می‌آورند و می‌شناسند. حالا مدتی از آن دوره گذشته. آن کودک فردی با ادب است اما جامعه از او انتظار مودب بودن را ندارد و چنین شخصیتی را از او نمی‌پذیرد!  دردسرهایی که شهرت و دیده شدن برای افراد درست می‌کند بر کسی پوشیده نیست. بیایید به این فکر کنیم آیا کودک و نوزادی که با تصمیم پدر و مادرش در معرض شهرت قرار می‌گیرد و احتمالا از این شهرت هیچ ذهنیتی ندارد، از اینکه در معرض قضاوت دیگران قرار بگیرد راضی است؟ آیا توان مواجهه با چنین قضاوت‌هایی را دارد؟ درستش این است که از نظر قانونی ما این اجازه را نداریم فضایی را ایجاد کنیم که خود کودکمان از ما شکایت کنند و حریم شخصی‌شان را به خطر بیندازیم. برای مثال، ممکن است کودکان در سنین کم داروهای خاصی را مصرف کنند و بعدها تمایلی به افشای این موضوع نداشته باشند، چون حس می‌کنند دیگران ممکن است آمادگی فکری مناسبی برای مواجهه با این موضوع نداشته باشند. بچه می‌تواند این انتظار را داشته باشد که والدین و خانواده مسائل شخصی مربوط به او را حتی در جمع‌های خانوادگی هم مطرح نکنند. از طرف دیگر، می‌دانیم اغلب این تصاویر برای تبلیغ و یا بالا بردن فالوئرها در صفحات مجازی منتشر می‌شوند و در نهایت در پی درآمدزایی هستند. اما این درآمد به چه‌کسی می‌رسد؟ کودکانی که در معرض نمایش قرار گرفته‌اند؟ یا والدین و بزرگسالانی که به نوعی از جلب توجه به سمت این کودک سوءاستفاده کرده‌اند؟ بیش از نیم قرن پیش، وقتی دوربین عکاسی وارد خانه‌ها شد و مردم کم کم امکان ثبت تصاویر شخصی خود را پیدا کردند، عکس انداختن از کودکان به‌صورت برهنه کار رایجی بود. بسیاری از افرادی که چنین تصاویری از آنها گرفته شده بود در بزرگسالی از این موضوع گله‌مند بودند. برخی که می‌خواستند همسر خود را از میان اقوام انتخاب کنند با مشکلات پیچیده‌تری روبه‌رو می‌شدند. از آن زمان تا‌کنون بیش از نیم قرن گذشته و ما تجربه و آگاهی بیشتری به این مسائل پیدا کرده‌ایم. حداقل کاری که می‌توان در این زمینه انجام داد این است که قبل از تصمیم به انتشار چنین تصاویری، حتما به‌احتمالات فکر کنیم. ما کلید ورود به حریم شخصی خود و فرزندمان را به‌دست عموم مردم داده‌ایم و باید آمادگی عواقب آن را داشته باشیم.
*فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
 

این خبر را به اشتراک بگذارید