آبی دلچسب
سارا کریمان
اگرچه امروزه از حوض تنها خاطره و نوستالژی بهجا مانده است و عملا در نوسازی شهرها و آپارتماننشینی این عنصر معماری ایرانی حذف شده است اما حس دلپذیر و مأنوس در مواجهه با این آینه زلال خصوصا در تابستان انکارناپذیر است. گویی همه ما لحظهای بهغایت خوش را در فضایی که حوض در آن طراری کرده است، در گذشته جا گذاشتهایم. این آبی گاه کوچک و بزرگ سبقهای طولانی در تاریخ معماری ایرانی دارد. حوض در معماری ایرانی مانند بسیاری دیگر از عناصر علاوه بر کارکرد عملی جنبههای زیباییشناختی و نمادین دارد. نخست آنکه از دیرباز آب عنصری حیاتی نزد ایرانیان بوده است و ساخت معابد آناهیتا (الهه) نگهبان آب گواه قداست و اهمیت آب است. بهعلاوه در باورهای کهن و دین اسلام، آب مایه پاکی و حیاتبخشی است. جایگاه و باور به جنبههای نمادین آب و همچنین درنظرگرفتن کاربرد آن بهعنوان فضایی برای نگهداری آن بهگونهای است که رد پای وجود حوض در معماری ایرانی را به پیش از اسلام برمیگرداند. در آثار باقیمانده از پاسارگاد و معماری هخامنشی چندین نمونه از آن مشاهده میشود که گمان میرود از این حوضها و آبریزها در مراسم مذهبی مانند تطهیر استفاده میشده است. اما حوض در معماری دوره اسلامی تکامل یافت و بخشی از شاکله اصلی آن را تشکیل داد بهگونهای که در انواع بنا اعم از کاخها، مساجد و خانهها میتوان نمونههای بینظیری از آن را یافت. رفتهرفته حوض جایگاه و فرم خود را در معماری ایرانی چنان تحکیم کرد که در طراحی و جانمایی از اسلوب خاصی پیروی میکند و همواره محلی برای هنرورزی طراحان، هم در فرمها (چندضلعی، مستطیل، بیضی و...) هم تزئینات مانند کاشی بوده است. حوض خاصیت آینگی به فضا میبخشد که معمار ایرانی هوشمندانه با قراردادن آن مقابل بنا، ساختمان را در این آینه تکرار میکند و به عظمت و گیرایی آن میافزاید که در این میان کاخ چهلستون اصفهان مثالزدنی است. تا پیش از هجوم بلندمرتبهسازی و آپارتمانسازی در بیشتر خانهها میشد نمونههای کوچکی از حوض را یافت که بیاغراق نماد حال خوش و اصالتی مطلوب است. با این تفاسیر در بسیاری از خانههای تاریخی که امروزه به نوعی کاربری فرهنگی پیدا کردهاند، میشود نمونههایی از این آبی دلچسب را به شکلی موزهای و نمادین تماشا و تجربه کرد.