سیدهزهره میرعابدینی
کارشناس مدیریت شهری
«این شهر آنقدر در حال تغییر است که نمیشود از امروز برای سال آیندهاش تصمیم گرفت»؛ «مشکلات تهران آنقدر پیچیده و عمیق است که هیچ برنامهای نمیتواند همه آنها را برطرف کند»؛ «تصمیمات این شهر و شهرداری، جای دیگری و جور دیگری گرفته میشود. برنامهها به حساب نمیآیند» و «اصلا به فرض هم که برنامهای نوشته و اجرا شد؛ مگر نظر من و شما اهمیتی دارد؟!»
اینها فقط چند نمونه از جملاتیاست که حتما شنیدهاید یا احتمالا از ذهن خود شما گذشته است؛ جملاتی انتقادی، ناامیدانه و تلخ که پشت آنها دغدغهای سرکوبشده یا سؤال و مطالبهای بیپاسخ وجود دارد.
حرفزدن از برنامهریزی در شهری که بیشتر به کالبدش پرداخته شده است نه فضا و روحش، کار آسانی نیست؛ شهری که شهروندان را از تمام ایران به خود میخواند و به آنها آموزش، شغل، درمان و مسکن میدهد اما نمیتواند آنها را از زندگی در تهران راضی و خرسند کند؛ شهری که توان زیستپذیریاش کم شده و شهروندان خود را در چالشی بزرگ، دستبهگریبان با کیفیت پایین زندگی شهری مییابد؛ تهرانی که روزی به خاطر آبوهوای مساعد و طبیعت چهارفصلش به پایتختی برگزیده شد و هنوز هم خاطره باغهای سبز، بارانها، چشمههای روحافزا و آسمان آبیاش در خاطرها زنده است.
همیشه راه نجات در صداقت است؛ صداقت با خودمان، شهرمان و آیندهمان؛ اما عرصه این رویارویی و صداقت با خود و شهرمان کجاست؟ در بسیاری از شهرهای دنیا، فرایند تصمیمگیریهای مهم و تصویب برنامههای شهری، فرصتی برای تعامل هرچه بیشتر شهروندان، شرکتها و بنگاههای فعال در عرصه توسعه شهری، مراکز مطالعاتی و پژوهشی، نمایندگان سیاسی و احزاب، انجمنهای تخصصی، تشکلهای مردمنهاد، شوراها و مدیران دولتی و شهریاست؛ زمانی برای مرور مسائل شهر، حرفزدن گروههای مختلف مدافع و مخالف راهحلها و در نهایت، تصمیمگیری؛ فرصتی که 6سال قبل در زمان تدوین برنامه پنجساله دوم شهرداری تهران ایجاد شد اما بهدرستی از آن استفاده نشد. پذیرفتهایم که هر عملی، عکسالعملی دارد و هر اقدامی ـ هرچند کوچک و ناچیز ـ پیامدی حتی بزرگ؛ مثل طوفانی که میتواند در اثر بالزدن یک پروانه در قارهای دیگر ایجاد شود. منفعلبودن، دستکمگرفتن برنامه، سکوت یا کنارکشیدن خود نیز یک عمل است که کمترین نتیجه آن میتواند بیاثرترشدن برنامه و برنامهریزی در مدیریت شهری باشد؛ در شرایطی که بهدلیل غلبه رویکردهای اجرایی و عملیاتی در مدیریت شهری، نگاه برنامهمحور و به تبع آن اقدام بر اساس برنامهریزی، همواره در حضیض بوده است.
اگرچه تدوین برنامه پنجساله دوم شهرداری تهران در سال1391 در فرایندی تعاملی آغاز شد اما با وجود تمام تلاشهای صورتگرفته در طول بیش از یکسال برای تدوین و تصویب آن، به دلایلی چون مشارکت ناکافی یا نامناسب برخی از واحدهای مجموعه شهرداری، تصور تدوین این برنامه بهعنوان پیشنهادی برای دوره بعدی مدیریت شهری، غلبه نگاه بخشی و نه تلفیقی در تدوین لایحه و در ادامه، نحوه بررسی آن در شورای اسلامی شهر تهران، سبب شد که در نهایت، برنامه تصویب و ابلاغشده نتواند به میثاق مشترک شهرداری، شورا و شهروندان تهرانی تبدیل شود و این اشکال در زمان اجرای برنامه طی سالهای 1393 تا 1397بیشتر مشهود شد. نکته این است که در هر صورت تهران در 5سال آینده نیز اداره خواهد شد اما این سند برنامه است که نشان میدهد در سال1397، شهروندان تهرانی، فعالان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نمایندگان مردم و شاغلان در شهرداری تهران، به کدام مسائل فکر کردهاند و کدامیک را مهمترین مسائل تهران دانسته و برایش تدبیر کردهاند. برنامههای شهری، آیینه تمامنمای تفکرات، احساسات و خواستههای ما برای شهرمان است.
این سند برنامه است که نشان میدهد چه کسانی مسئولیت حل کدامیک از مشکلات را بر عهده گرفتهاند؛ آیا شهروندان تهرانی پذیرفتهاند که برای آبیشدن آسمان، بیشتر، از حملونقل عمومی استفاده کنند؟ آیا شهرداری تهران پذیرفته است که توسعه حملونقل عمومی را در اولویت قرار دهد؟ آیا فعالان ساختمانی پذیرفتهاند که با رعایت ضوابط شهرسازی، تنها به سود کوتاهمدت خود نیندیشند؟ آیا نخبگان و فعالان دلسوز این شهر، به دعوت مدیریت شهری برای مشارکت در برنامهریزی پاسخ دادهاند؟ آیا مدیریت شهری صدای شهروندان، نخبگان و ذینفعان را شنیده است؟ آیا اعضای شورای شهر تهران پذیرفتهاند که شهردار را ملزم به حرکت بر مدار برنامه کنند؟ و آیا مدیران و کارشناسان شهری، نقش مؤثری در تبیین مسائل و ارائه راهحلهای مناسب و کارآمد ایفا کردهاند؟
در این زمان که مصوبه «سیاستها، راهبردهای اساسی، اولویتها و مسائل کلیدی، الزامات، ویژگیها و رویکردهای تدوین برنامه پنجساله سوم توسعه شهر تهران و برنامه راهبردی، عملیاتی شهرداری تهران (1398 تا 1402)» از سوی شورای اسلامی شهر تهران ابلاغ شده است اولویتها و مسائل کلیدی شهر و شهرداری تهران به شرح ذیل معرفی شدهاند:
الف) اولویتها و مسائل کلیدی شهر:
ـ عدالت در دسترسی به زیرساختها و توسعه متوازن مناطق و محلهها
ـ کاهش و رفع آلودگی هوا و آلودگیهای زیستمحیطی
ـ عبورومرور روان و توسعه شبکه حملونقل عمومی
ـ ایمنی و تابآوری شهر در برابر زمینلرزه و حوادث غیرمترقبه
ـ صیانت و حفاظت از باغات و توسعه فضای سبز
ـ حفاظت از بافت تاریخی شهر و ساماندهی سیما و منظر شهری
ـ سلامت اجتماعی، سبک زندگی و بهداشت روان
ب) اولویتها و مسائل کلیدی شهرداری تهران:
ـ برقراری امکان دسترسی عمومی شهروندان به اطلاعات در حوزه مدیریت شهری بهمنظور تحقق مشارکت شهروندان
ـ مسائل مالی شهری، سرمایهگذاری و کارآفرینی، منابع پایدار و کاهش هزینههای اداره شهر
ـ هوشمندسازی، شفافیت، اصلاح و بهبود نظام مدیریت یکپارچه و هماهنگ شهر
از جمله الزامات این مصوبه برای شهرداری تهران در تدوین این برنامه «بهکارگیری سازوکارهای مناسب برای تعامل و مشارکت با ذینفعان کلیدی ازجمله نخبگان و صاحبنظران، شورایاران، سازمانهای مردمنهاد و تشکلهای تخصصی و تدوین لایحه و اسناد برنامه با مشارکت فعال و بهرهگیری از نظرات آنها»ست. همچنین یکی از تفاوتهای برنامه سوم با برنامه دوم شهرداری تهران، الزام به تهیه و تصویب برنامه توسعه مناطق و محلههاست؛ ظرفیتی مناسب برای مشارکتطلبی و مشارکتجویی.
امید است با مغتنمشمردن این فرصت، فرایند تدوین برنامه سوم شهر و شهرداری تهران، به زمانی برای دوستداشتن تهران، گردهمآمدن همه ذینفعان، ذینفوذان و ذیاثران و دغدغهمندان این شهر، با هماندیشی، مواجهه فعالانه با تضادهای ذاتی توسعه شهری، بازتعریف و اولویتبندی مسائل شهر تهران، تدبیر برای حل مسائل و مشقکردن و تمرین عملی مشارکت در مدیریت شهری تبدیل شود.
چهار شنبه 26 اردیبهشت 1397
کد مطلب :
16429
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/VN9W
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved