• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
شنبه 4 تیر 1401
کد مطلب : 164189
+
-

مروری بر دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری در باب نقش تکنولوژی در مشکلات امروز بشر

انقلاب صنعتی، گناه بشر نیست

گفتمان اسلام
انقلاب صنعتی، گناه بشر نیست

محمدصادق عبداللهی؛ روزنامه‌نگار

آنچه در ادامه می‌خوانید تلخیصی از نظر استاد شهید مرتضی مطهری در باب تکنولوژی و ریشه مشکلات امروز بشریت است که از کتاب «گریز از ایمان و گریز از عمل» انتخاب و خلاصه شده است. استاد شهید معتقدند ریشه مشکلات امروز بشر تکنولوژی نیست بلکه مشکل در خود انسان است.
یکی از نویسندگان خودمان نوشته بود در افسانه‌ها آمده است جن‌گیری، جنی را تسخیر کرده بود، هر کاری که به او فرمان می‌داد می‌کرد. ولی چون جن بود و قدرت خارق‌العاده داشت، وقتی که کاری نداشت آزادش نمی‌گذاشت؛ شیشه‌ای داشت، وردی هم بلد بود، این جن را در شیشه می‌کرد. بعد هر موقعی که کاری داشت جن را از شیشه بیرون می‌آورد، کارش را انجام می‌داد و دوباره در شیشه می‌کرد. آن آقای جن‌گیر، شاگردی داشت که همیشه آرزو می‌کرد کار جن‌گیری را یاد بگیرد. با خود می‌گفت خیلی خوب است، آدم همچو نوکر پرقدرتی داشته باشد. به هر کلکی بود آن ورد درآوردن جن از شیشه را پیدا کرد. آنگاه او را از شیشه درآورد. فرمان داد این کار را بکن، کرد؛ آن کار را بکن، کرد. بعد خواست جن را در شیشه بکند؛ آن وردی را که باید بخواند بلد نبود. جن بیکار بود، بعد مزاحم خودش بود.
نوشته بود آن جنی که بشر آن را تسخیر و از قدرت خارق‌العاده او استفاده کرده است همین ماشین است ولی متأسفانه بشر امروز مثل همان شاگرد جن‌گیر ماشین را گرفته و استفاده کرده ولی ماشین دیگر بر خودش مسلط شده؛ یعنی علم ابزار و صنعت ساخت برای اینکه بر طبیعت مسلط شود و بر طبیعت هم مسلط شد؛ ولی مخلوق و مصنوع خودش که نامش ماشین است بر خودش مسلط شده است، طبیعت را برایش آلوده و فاسد و خراب کرده و تمام زندگی اجتماعی‌اش را مسخر کرده است. امروز بشر مسخر ماشین است نه ماشین مسخر بشر؛ طبیعت را مسخر خودش کرده ولی خودش شده مسخر مخلوق و مصنوع خودش به نام ماشین.

تمثیل «توین بی» درباره اختراع ماشین
حدود 2سال پیش توین بی، نویسنده معروف تاریخ تمدن، طی مقاله‌ای نوشته بود در کتاب مقدس عهد عتیق [تورات] آمده است که خداوند به آدم و حوا گفت در بهشت از میوه‌های بهشت استفاده کنید، فقط یک شجره و یک میوه بود که آن میوه را منع کرد. پدربزرگ ما و مادربزرگ ما مدت‌ها در بهشت خوش و خرم بودند ولی آخر شیطان آنها را وسوسه کرد و مرتکب گناه شدند. همین که مرتکب گناه شدند خدا به آنها گفت: دیگر اینجا جای گناهکار نیست؛ شما را می‌فرستم زمین؛ اینجا راحت زندگی می‌کردید، آنجا باید با کد یمین و عرق جبین زندگی کنید. پدربزرگ و مادربزرگ ما را از بهشت بیرون کردند، آمدند روی زمین. کم‌کم بچه‌های آدم به‌کار و تسخیر کردن زمین عادت کردند و از همین زمین برای خودشان یک بهشت جدید ساختند. از چشمه‌های آب زلال و رودخانه‌ها و جنگل‌های زمین و از باران و همه‌چیز زمین استفاده کردند. ناگهان اولاد آدم مرتکب گناه و خطای دوم شدند. همچنان که وقتی گناه اول را مرتکب شدند محکوم شدند که از بهشت بیرون بروند، متأسفانه در اثر گناه دوم باز محکوم‌اند به بیرون رفتن از این بهشت. [خطای دوم] جز انقلاب صنعتی و اختراع ماشین چیز دیگری نیست.

این بحران‌ها ناشی از ماشین نیست
اما ما هرگز معتقد نیستیم این بدبختی که امروز به نام آلودگی محیط‌زیست و به نام کاهش منابع انرژی در دنیا به‌وجود آمده و این بحرانی که در اثر - به قول خودشان - ازخودبیگانگی بشر پیدا شده است، یعنی تولید و مصرف بیش از حد، بدون اینکه مورد‌نیاز باشد و اینکه انسان مسخر ماشین شده است، اینها گناه ماشین است؛ گناه ماشین و صنعت و علم نیست؛ پس گناه کیست؟
در آن مثل شاگرد جن‌گیر گفتم که یک جن قبلاً در شیشه بود، بعد آزادش کرده، حالا نمی‌تواند آن را مهار کند، و گفتند آن جن همین ماشین است. ما می‌گوییم آن جنی که در تسخیر بشر بود و بشر از وجودش استفاده می‌کرد و او را طبق آن مثل در شیشه می‌کرد و هر وقت می‌خواست بیرونش می‌آورد، آن جن خود انسان است یعنی آز انسان است، خلق‌وخوی خود انسان است، آن چیزی که در زبان دین به او «نفس اماره» می‌گویند. تنها وردی که می‌تواند این جن را مسخر کند و در اختیار بگیرد، هر وقت خواست از او کار بگیرد و هر وقت خواست او را در شیشه کند، آن ورد جز ورد الهی که نامش ایمان است چیز دیگری نیست.
چرا گناه خودتان را به گردن ماشین می‌اندازید؟! انسان آزش آزاد شده است! آن خطایی که به موجب آن انسان بار دوم محکوم شود از بهشت زمین رانده شود، انقلاب صنعتی نیست، انقلاب ضد‌ایمان و مذهب است که در دنیای اروپا پیدا شد. آن روزی که گفت ما بدون ایمان می‌توانیم زندگی کنیم. پس با وجود آنچه خود فرنگی‌ها این بحران‌های مادی را مولود ماشین می‌دانند و ماشین، صنعت، تکنیک و انقلاب صنعتی را مسئول این بحران‌ها می‌دانند و راه برگشت هم ندارد (بدیهی است که انسان نمی‌تواند به قول خودشان به عصر الاغ برگردد، هواپیما را رها کند و برود شترسواری و قاطر سواری و اسب‌سواری کند) و می‌گویند جبر است؛ اینطور نیست، مسئول ماشین نیست، مسئول باز هم انسان است. راه برگشت هم دارد. راه برگشت، بازگشت به‌سوی حق و به‌سوی ایمان است، و همه اینها از سوء‌رابطه انسان با انسان پیدا می‌شود نه از سوء‌رابطه انسان با صنعت خودش یا با طبیعت. سوء‌رابطه انسان با انسان از سوء‌رابطه انسان با خالقش و با خدای خودش پیدا می‌شود. اگر رابطه انسان با خدایش درست باشد رابطه انسان با انسان درست است. رابطه انسان با انسان که درست باشد صنعت جامد جماد مرده، می‌شود برای انسان و در دست انسان، مانند یک بیل، در هر حدی بخواهد استفاد کند می‌کند و در هر حدی بخواهد استفاده نکند نمی‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید