• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
پنج شنبه 26 خرداد 1401
کد مطلب : 163421
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Kr0B8
+
-

گفت‌وگو با امیر ایلیاوی که از نسل اول بسکتبالیست‌های

افتخار می‌کنم که مفسر بسکتبال بودم

افتخار می‌کنم که مفسر بسکتبال بودم

مهرداد رسولی

در کشورهای صاحب ورزش رسم بر این است که مناصب مهم ورزشی را بین افراد متمول و با نفوذ تقسیم می‌کنند تا این افراد پول و اعتبار را توأمان به تشکیلات ورزشی تزریق کنند. این رویه در ورزش ایران رعایت نمی‌شود وگرنه امیر ایلیاوی، کاپیتان سال‌های نه چندان دور تیم ملی بسکتبال که دست بر قضا در تجارت هم فرد موفقی است، از تشکیلات فدراسیون بسکتبال دور نمی‌شد. امیر ایلیاوی یکی از بهترین بسکتبالیست‌های دهه‌های 50و 60بود که خودش را جزو نسل اول و دوم بسکتبال ایران می‌داند. او این روزها به‌شدت مشغول کارهای تجاری است، اما هرگز از بسکتبال دور نیست و به قول خودش بسکتبال به بخش جدا نشدنی زندگی‌اش بدل شده؛ چنان‌که در سال‌های گذشته هم و در اوج فعالیت‌های اقتصادی به‌عنوان مفسر بسکتبال 14سال با رادیو ورزش همکاری کرد و در یک برهه نسبتاً طولانی به صدایی آشنا برای اهالی ورزش به‌خصوص بسکتبالی‌ها بدل شد. با او درباره بسکتبال، تجارت و اجرای برنامه جهان بسکتبال در رادیو ورزش گفت‌وگو کرده‌ایم.

    شما به نسلی تعلق دارید که بسکتبال ایران را در میادین بین‌المللی چند پله بالا برد و در سطح آسیا مطرح کرد. خیلی‌ها شما را از نسل طلایی بسکتبال ایران می‌دانند. این نسل طلایی چگونه در بسکتبال ایران شکل گرفت؟
در دهه 40که ما بسکتبال بازی می‌کردیم امکانات سخت‌افزاری بسکتبال در ایران روزبه‌روز بهتر می‌شد. قبل از ما همه تمرینات و مسابقات بسکتبال در محیط باز انجام می‌گرفت و امکانات ابتدایی مثل سالن بسکتبال وجود نداشت. بعدها در ورزشگاه امجدیه سالن بسکتبال ساختند و مسابقات بسکتبال به این مکان منتقل شد. بسکتبال ایران به‌طور کجدار و مریز راه خودش را می‌رفت تا اینکه بازی‌های آسیایی 1974تهران از راه رسید و برگزاری این بازی‌ها در ایران خیلی به رشد بسکتبال‌مان کمک کرد. من با تیم ملی بسکتبال در بازی‌های آسیایی تهران بازی کردم. در آن بازی‌ها مقامی کسب نکردیم اما می‌توانم بگویم بازی‌های آسیایی تهران نقطه عطفی در تاریخ بسکتبال ایران بود.
    البته بازی‌های آسیایی تهران به‌طور کلی ورزش ایران را متحول کرد. مثلاً تیم ملی فوتبال بعد از این بازی‌ها به ابرقدرت فوتبال آسیا بدل شد...
بله، اما حکایت بسکتبال که در ابتدای مسیر پیشرفت قرار داشت متفاوت بود. اردوی آماده‌سازی‌ تیم ملی برای حضور در بازی‌های آسیایی با استخدام یک مربی خارجی به‌نام جورج شیرالیو برپا شد. تیم ملی قبل از شیرالیو هم مربی خارجی داشت اما این نخستین اردوی جدی تیم ملی با حضور یک مربی مطرح خارجی بود. بعد هم یک تور آسیایی برای ما ترتیب دادند و تیم ملی در ژاپن، هنگ‌کنگ، فیلیپین و کره‌جنوبی دیدارهای تدارکاتی خوبی انجام داد. این اتفاقات مثبت در نهایت به شکل‌گیری نسل طلایی بسکتبال ایران منجر شد. یادم می‌آید که حسین دستگاه یکی از بهترین بسکتبالیست‌نویس‌ها بود که در کیهان ورزشی می‌نوشت. یک روز کیهان‌ورزشی عکس تیم ملی بسکتبال را روی جلد چاپ کرد و تیتر زد؛ نسل طلایی بسکتبال که این تیتر با مقاله حسین دستگاه مرتبط بود.
    نسل طلایی در واقع همان نسل نخست بسکتبالیست‌های ایرانی بود؟
نسل طلایی بسکتبال ایران یک جورهایی تلفیقی از نسل نخست و دوم بسکتبالیست‌های ایرانی مثل مسعود‌ ماه‌تابانی، مجید توفیق، سروش نگهبان، عنایت آتشی، رضا مشحون، مظفر بنی‌هاشمی، نادر کاشانی، ایرج لارودی، آرتوش اسکندریان، امیر سبک‌تکین، جلال امجد، محسن و سعید خلخالی، مرحوم رضا اسماعیلی و... بود و من جزو بازیکنانی بودم که با هر دو نسل کار کردم. ورزشکار صرفاً با تمرین به اوج آمادگی نمی‌رسد و باید مسابقه بدهد. برای نسل ما این اتفاق افتاد. در سال 1352به مسابقات ارتش‌های جهان رفتیم و بعد از آمریکا و فرانسه مقام سوم را کسب کردیم که خیلی ارزشمند بود. این افتخار که هنوز در بسکتبال ایران تکرار نشده، قبل از بازی‌های آسیایی تهران رقم خورد.
    شکل‌گیری نسل طلایی بسکتبال محصول ورود مربیان خوب خارجی به ایران بود یا مربیان ایرانی هم در این ماجرا نقش داشتند؟
حضور مربیان خارجی یکی از دلایل معرفی نسل طلایی بسکتبال بود. در آن سال‌ها سر و کله مربیانی پیدا شد که از علم روز بسکتبال آگاه بودند و به زبان‌های خارجی تسلط داشتند. این مربیان در کشور خودمان تربیت شدند. بازیکنانی مثل سعید فتحی، مهران شاهین‌طبع، علی حاتمی و مصطفی هاشمی جزو جوان اول‌های بسکتبال ایران بودند و در یک مقطع کوتاه با ما بازی می‌کردند. آنها به زبان‌های خارجی تسلط داشتند و به همین دلیل بعد از ورود به جرگه مربیان و در قامت مربی به رشد و پیشرفت بسکتبال ایران کمک کردند. همین مربیان بودند که نسل طلایی دوم شامل بازیکنانی مثل صمد و آیدین نیکخواه بهرامی، حامد حدادی، مهدی کامرانی و... را معرفی کردند.
    خب بسکتبال یک ورزش دانشگاهی است و طبیعی است که بازیکنان و مربیان به زبان‌های خارجی تسلط داشته باشند. این موضوع چقدر به پیشرفت بسکتبال در ایران کمک کرد؟
وقتی ما بسکتبال بازی می‌کردیم مسابقات دانشگاه‌ها جایگاه ویژه‌ای داشت و همه دانشگاه‌های ایران در این مسابقات شرکت می‌کردند. کیفیت مسابقات دانشجویی گاهی از مسابقات لیگ بسکتبال هم بالاتر بود. در آن سال‌ها من دانشجوی دانشگاه تهران بودم و یادم هست که گاهی اوقات مسابقات دانشکده‌ای دانشگاه تهران چیزی حدود 3هزار نفر تماشاگر داشت. یک سالن بسکتبال در نزدیکی میدان انقلاب داشتیم و تا سال 1363که بسکتبال بازی می‌کردم و کاپیتان تیم ملی بودم، همه مسابقات دانشگاهی در همین سالن برگزار می‌شد.
    اصلاً چرا بسکتبال ورزش دانشگاهی است؟
برای اینکه بسکتبال یک مکان و یکسری امکانات خاص می‌خواهد که هر جایی نمی‌توانید پیدا کنید. مدارس و دانشگاه‌ها جزو معدود مکان‌هایی به‌شمار می‌روند که این امکان را فراهم می‌کنند. آن موقع مدارس تهران خیلی بزرگ بود و این امکان وجود داشت که بچه‌ها به‌راحتی در مدرسه بسکتبال بازی کنند. مثلاً دبیرستان رهنما در میدان منیریه تهران 8هزار متر مربع بود یا دبیرستان محمد نراقی در منظریه، محل برگزاری اردوهای تابستانی بود و من در همین مدرسه تحصیل می‌کردم. ما در مدرسه نراقی یک زمین بسکتبال درست کردیم و برای افتتاح این زمین محمود مشحون که آن موقع ملی‌پوش بود و در دبیرستان البرز تحصیل می‌کرد آمد. همین آقای مشحون بعدها مرا به باشگاه تاج سابق برد.
    شما به اتفاق عنایت آتشی جزو معدود بسکتبالیست‌های ملی‌پوش هستید که مدتی به‌عنوان مفسر با رادیو و تلویزیون همکاری کردید. عنایت آتشی سال‌ها گزارشگر بسکتبال بود و شما مدتی به‌عنوان کارشناس و مفسر برنامه جهان بسکتبال را در رادیو اجرا کردید. چرا حضورتان در رادیو تدام نداشت؟
می‌توانم بگویم 80درصد زندگی‌ام به بسکتبال اختصاص دارد و با این ورزش بزرگ شده‌ام. بنابراین نمی‌توانم از بسکتبال جدا باشم. ماجرای همکاری من با رادیو ورزش هم جالب است. یک هفته بعد از افتتاح رادیو ورزش، آقای اسکویی، مجری باسابقه رادیو ورزش و از رفقای قدیمی با من تماس گرفت و بعد از او آقای ندیری، مدیر رادیو ورزش که خودش بسکتبالیست بود، تماس گرفت و دعوت به همکاری کردند. وقتی به رادیو رسیدم، علی سیفی، سردبیر برنامه جهان بسکتبال از من خواست به داخل استودیو بروم. آن موقع چیزی از اجرای برنامه در رادیو نمی‌دانستم اما در مسیر رسیدن به استودیو خودم را پیدا کردم. وقتی پشت میز نشستم و میکروفن باز شد خودم را معرفی کردم و گفتم قرار است از امروز برنامه جهان بسکتبال را اجرا کنم. این برنامه را به‌مدت 14سال اجرا کردم و افتخارم این است که 14سال به‌عنوان مفسر با رادیو ورزش همکاری داشتم.
    همکاری شما با رادیو ورزش برای اهالی ورزش کمی عجیب بود. چطور می‌شود که کاپیتان سابق تیم ملی در کنار بیزینس و همه مشغله‌های روزمره این فرصت را پیدا می‌کند که به‌عنوان مفسر با رادیو که به هر حال مخاطب محدودی دارد همکاری کند؟
زندگی انسان‌ها را به چند دوره باید تقسیم کرد. بعضی چیزها از دوره اول زندگی تا ابد با انسان‌ها می‌ماند. بحث بیزینس به کنار، اما در بسکتبال همه مراحل و مدارج ورزشی را در حد اعلا طی کردم و تنها جای تفسیر بسکتبال در زندگی ورزشی‌ام خالی بود. دوست داشتم همه داشته‌هایم در بسکتبال را با مخاطبان رادیو به اشتراک بگذارم. این هم جزو افتخارات است که وقتی برنامه جهان بسکتبال را اجرا می‌کردم از ساعت 9تا 10روزهای چهارشنبه اهالی ورزش پای رادیو می‌نشستند. یک‌بار برای سفارش غذا به یکی از رستوران‌های خیابان ستارخان رفته بودیم که چند نفر جوان علاقه‌مند به بسکتبال از روی صدا مرا شناختند و سر صحبت را درباره بسکتبال باز کردند. از بین آن چند جوان دو نفرشان را به بسکتبال بردم و زندگی یکی از آنها دگرگون شد. برای همین همیشه می‌گویم ورزش را به بیزینس‌ ترجیح می‌دهم.
    شما در تجارت آدم موفقی هستید و به‌عنوان کارشناس و مفسر هم دوره درخشان 14ساله را در رادیو سپری کردید. چطور می‌شود این حجم کار و مشغله را مدیریت کرد؟
یک جمله معروف هست که می‌گوید: آدم‌هایی که کار ندارند به هیچ کاری نمی‌رسند و آدم‌هایی که کار دارند به همه کارها می‌رسند. همه ما کار می‌کنیم که درآمد داشته باشیم و با آن زندگی کنیم. وقتی سخت کار می‌کنیم باید یک تفریح یا به قول خارجی‌ها یک هابی هم داشته باشیم.
    الان مشغول چه کارهایی هستید؟
هر روز صبح ورزش می‌کنم و بعد از ورزش به دفتر کارم می‌روم. چند گروه بسکتبالی هم داریم و هرازگاهی با اعضای گروه دور هم جمع می‌شویم تا درباره بسکتبال صحبت کنیم. شغل من از ابتدا ساخت‌وساز بود و همان را ادامه می‌دهم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید