• پنج شنبه 9 مرداد 1404
  • الْخَمِيس 5 صفر 1447
  • 2025 Jul 31
شنبه 4 مرداد 1404
کد مطلب : 259841
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/86qol
+
-

منتظر بودم بشنوم نبودنم برایت مهم است!

داستانک
منتظر بودم بشنوم نبودنم برایت مهم است!

علی‌الله سلیمی: یونس ‌ یک‌ماه قبل بی‌خبر از خانه رفته بود و این اواخر گوشی تلفن همراه خودش را هم خاموش کرده بود و دیگر به هیچ شکلی در دسترس نبود. زری خانم هفته اول موضوع را جدی نگرفت؛ سابقه داشت که یونس هر از گاهی بی‌خبر برود و بعد هم بی‌سر و صدا پیدایش شود. زری خانم حتی کنجکاوی هم نمی‌کرد که همسرش در آن مدت کجا بوده؟ اصلا چرا رفته و بعد هم برگشته است. در هفته دوم، زری‌خانم کمی نگران شد؛ آن هم در حد این‌که، مبادا اتفاقی برای یونس افتاده باشد. هفته سوم کم‌کم داشت نگران می‌شد که برای همسرش مشکلی پیش آمده است. تا اینکه هفته چهارم به سمت کلانتری محل راه افتاد تا گزارش گم شدن همسرش را بدهد و بگوید که این بی‌خبری نگرانش کرده است. جلوی کلانتری، یونس را دید که انگار از مدت‌ها قبل منتظر آمدن زری‌خانم باشد. با بغض و هیجان گفت: «زری‌جان! چرا زودتر نیامدی؟ یک‌ماه است منتظرم تو بیایی اینجا بگویی نگران من بودی!»
زری‌خانم که انگار برای نخستین‌بار است یونس را می‌بیند، به چشم‌های او زل زد و گفت: «این چه کاری است مرد!» بعد آرام با خودش گفت: «آخه فکر نمی‌کردم نگرانی من برای تو مهم باشد.»
یونس گفت: «چرا زری‌جان، مهم است. سال‌هاست منتظرم از زبان تو بشنوم که نبودن من برای تو مهم است.» 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید