• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 25 خرداد 1401
کد مطلب : 163354
+
-

روایت تقلب و تغافل هواداران

یادداشت
روایت تقلب و تغافل هواداران

مهدی سعیدی؛  کارشناس مسائل سیاسی

3روز پس از برگزاری انتخابات در 25خردادماه سال1388 بود که هزاران هوادار موسوی در خیابان‌های پایتخت جمع شدند تا اعتراض خود به نتیجه انتخابات را اعلام کنند. آنان گمان داشتند در انتخابات تقلب شده و ممکن نیست نامزد موردعلاقه ایشان بازنده باشد! این تجمع بدون‎مجوز قانونی، هرچند به ظاهر برای اعتراض به نتیجه انتخابات شکل گرفته بود، اما از جانب طراحان در پازلی بزرگ‎تر، «اردوکشی خیابانی» بود که در قالب «کودتا‌های رنگی» قابل‎تفسیر بود و برای تحقق اراده سیاسی یک جریان سیاسی خاص جهت «ابطال انتخابات» طراحی شده بود. دراین زمان اذهان جامعه با 2روایت متفاوت از صحنه انتخابات، در 2جبهه مقابل هم قرار گرفته بود که یکی بر «سلامت» و دیگری بر «تقلب» در انتخابات تأکید داشت. در این میان سؤال اصلی آن است که روایت دوم که به‎نوعی خلاف عرف و قاعده 3دهه حکمرانی در جمهوری ‎اسلامی بود، چگونه در ذهن بخشی از جامعه شکل‎گرفت و دروغ‌پردازان چگونه توانستند روایت غلط خود را در میان آن بخش از جماعت بنشانند و برای چند روزی آنان را به کف خیابان آورده و به‎عنوان اهرم فشاری برای تحقق مطالبات غیرقانونی خود به خدمت گیرند؟ پاسخ را باید در کلیدواژه «انقلاب رنگین» یا «کودتای مخملین» جست‎وجو کرد.
ماه‌ها تلاش برای ایجاد ابهام در سلامت انتخابات
تلاش برای القای سناریوی تقلب مبتنی بر نسخه کودتای مخملی، در انتخابات از ماه‌های قبل از انتخابات کلید خورده بود. در تیرماه سال1387 بود که سازمان مجاهدین انقلاب طی قطعنامه کنگره دوازدهم خود موضوع «تقلب» در انتخابات پیش‎ رو را مطرح کرد. چندماه بعد، درمراسم سی‌‌امین سالگرد قانونگذاری در مجلس شورای‎اسلامی در آذرماه1387، مرحوم هاشمی رفسنجانی اعلام‎کرد: «مردم هیچ‌گاه ضدانقلاب نمی‌شوند و اگر احساس کنند رأی‌شان جور دیگری خوانده می‌شود و تأثیرگذار نیست و نیز احساس کنند نمی‌توانند نقش خود را به‌خوبی در جامعه ایفا کنند، حضورشان ضعیف می‌شود.» سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی نیز همین سخنان را به‌نحوی دیگر تکرار کرد. حجم این سمپاشی و تخریب به‎ حدی بود که رهبرانقلاب در نخستین روز سال88 درجمع زائران حرم ‎رضوی نسبت به «تلاش‌هایی برای خدشه‌دار جلوه‎دادن انتخابات» هشدار دادند، اما این توصیه‌ها و راهنمایی‌ها این جریان سیاسی را که موفقیت خود را در القای تقلب در انتخابات می‌دید، از مسیری که برگزیده بود، منصرف نکرد. چند روز بعد سازمان مجاهدین در بیانیه‌ای ادعای خود را تکرار کرد که «سلامت انتخابات به‎شدت به‎مخاطره افتاده است». تداوم این جریان موجب شد در نهم اردیبهشت‌88 نیز این موضوع در میان محورهای بیانات رهبری جای گیرد و معظم‎له تأکید کنند: «متأسفانه برخی دوستان بی‌انصاف و کسانی که جزو ملت هستند و توقع دارند مردم به آنها توجه کنند، با ناسپاسی علیه ملت حرف می‌زنند و با تکرار حرف دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زیر‌ سؤال می‌برند.» اقدام جنجالی دیگر در این راستا راه‌اندازی کمیته‎ای با عنوان «صیانت از آرا» بود که رسما تهدید و تخریب‎کننده شورای ‎نگهبان بود. این مجموعه «غیرقانونی» با صدور بیانیه‌های مکرر قبل و پس ‎از برگزاری انتخابات، نقش عمده‌ای در صحنه‌آرایی رخدادهای تلخ انتخابات دهم ایفا کرد. در روز برگزاری انتخابات نیز این ادعا بارها از سوی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب تکرار شد و طبیعی بود فردای برگزاری انتخابات، این ادعای دروغ که چندماه به‎طور مستمر تکرار شده و توسط رسانه‌های مختلف داخلی و بیگانه ضریب خوره بود، در اذهان بخشی از هواداران موسوی مورد قبول واقع شود و آنها را در روز 25خرداد به خیابان آزادی تهران بکشاند.

     ***
زمان بسیاری لازم بود تا امثال مصطفی تاجزاده اعتراف کند: «بنده که تجربه انتخابات رو دارم، می‌دونم که در انتخابات تقلب نشده، ممکنه که یکی دو میلیون عقب جلو شده باشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم. حالا به‎جای 25میلیون و 14میلیون شده باشه 24میلیون و 15میلیون مثلاً، ما انتخابات رو باختیم.» و سعید حجاریان ادعای تقلب را به ادعای تدلیس تغییر دهد و ذهن‌های مخدوش‌شده و قلب‌های جریحه‌دار شده هواداران بپذیرند که ادعای تقلب در انتخابات دروغ بوده و عواطف و احساسات هواداران بازی داده شده‎ است.

این خبر را به اشتراک بگذارید