دختران عزتمند
تربیت دختران دارای عزت نفس، از آنها زنان و مادرانی سالم و توانمند خواهد ساخت که نسل آینده را نیز توانمند و با عزتنفس رشد خواهند داد
دختــــران، زنان و مادران آینده هستند و هر کدام تربیتکننده نسلی دیگر. تربیت صحیح و برخورد درست با آنها آنگونه که مطابق روحیات و ویژگیهای نهاده شده در وجودشان است میتواند به خوبی آنها را در مسیر موردانتظار قرار داده و به زنان و مادرانی توانمند، شاداب، سالم و دارای عزتنفس تبدیل کند؛ عزتنفسی که لازمه هر انسان در هر سن و سالی است و آنها را به افرادی با شناخت و احترام به اهمیت و ارزش خود تبدیل کرده و همین دیدگاه، بر نوع و کیفیت رابطه دیگران با آنها تأثیرگذار خواهد بود. پرورش این خصیصه بهخصوص در مورد دختران، دارای اهمیت بسیار بالایی است و آنها را افرادی توانمند بار آورده که میتوان تا حدودی امیدوار بود از بسیاری از مسائل و مشکلات مصون خواهند ماند. به جز توصیه متخصصان روانشناسی برای حفظ و افزایش عزتنفس، احادیث و روایات متعددی از اهلبیت(ع) نیز در اینباره نقل شده است. امیرالمومنین علی(ع) میفرمایند:«آن کس که بزرگی و کرامت نفس خود را باور داشته باشد آن را با گناه، پست و ذلیل نخواهد کرد.» خداوند در قرآن ضمن اشاره به خلقت انسان بر کرامت هر دو جنس زن و مرد نیز تأکید کرده است.
اعتمادبهنفس بالا نشانه عزتنفس نیست
متخصصان معتقدند شناخت کلیدهای رفتاری دختران و پسران ما را متوجه تمایلات رفتاریشان کرده و میتوانیم براساس آن در تربیت آنها برنامهریزی داشته باشیم. نیاز به توجه عمیق، حریم قائل شدن، لذت بردن از کشف شدن ویژگیها و توانمندیها، برخورداری از طبع لطیف و ظریف و... ازجمله ویژگیهای دختران است که میتواند در تربیت آنها بهعنوان افرادی با عزت نفس بالا، موردتوجه قرار گیرد. فاطمه منتظری، کارشناس حوزه خانواده ضمن تأکید بر اینکه عزتنفس با اعتمادبهنفس تفاوت دارد و دختران ما نسبت به گذشته اعتمادبهنفس و جرأت ابراز وجودشان در جوامع مختلف افزایش یافته، به همشهری میگوید: «هر کس که جرأت حرف زدن داشته یا در جوامع اعلام حضور میکند به این معنا نیست که عزتنفس هم دارد. گاهی اوقات بعضی از این عرضاندامها میتواند ناشی از پایین بودن عزتنفس باشد که خلأهای روحی و روانی و عاطفی موجب بروز آنها شده و افراد خودی نشان میدهند تا کمبودهای ناشی از دیده نشدن، توجه نشدن، به رسمیت شناخته نشدن و نادیده گرفتن هویت را از این طریق جبران کنند». او با تأکید بر اینکه الزاما هر کس که عزتنفس بیشتری دارد جسارت اعلام وجود و قرار گرفتن در معرض دید عموم را ندارد اما شخصیتی آرامی دارد، میافزاید: «ما افرادی داریم که اعتمادبهنفس دارند اما آرامش نداشته و اضطراب در رفتارشان دیده میشود. در مقابل برخی افراد به موقع اعلام وجود میکنند، آرام هستند، دنبال دیده شدن نیستند و عزتنفس بالایی هم دارند».
تربیت دختران براساس ارکان عزتنفس
منتظری با اشاره به تحقیقات جامع یکی از روانشناسان غربی در مورد عزتنفس خانمها، این خصیصه را دارای 3رکن معرفی میکند؛ عقل، شرم، نوعدوستی؛ ارکانی که در روایات مذهبی نیز به آنها اشاره شده و در روایتی که حضرت امام صادق(ع)، از حضرت آدم و دیدار ایشان با 3فرد خوشسیما که هر کدام خود را عقل و شرم و نوعدوستی معرفی میکنند، نقل کردهاند نیز مورداشاره قرار گرفته است. «اگر میخواهیم صاحب دخترانی با عزتنفس شویم باید روی این موارد سرمایهگذاری کنیم. خانمها عزتنفسی دارند که برایشان حریم میسازد، دوست دارند مستور باشند و کشف شوند و اولین نفری که باید این استعداد را کشف کند پدر است و بعد از آن برادر و دیگر محارم مرد. این لطافت و ظرافت را باید در وجود دختران کشف کرده، مورداحترام و توجه قرار داد و ابزار رشد آن را فراهم کرد تا در مسیر درست قرار گیرند تا سیراب شده و دنبال کسب محبت از دیگری نباشند.» احساس لطف و مهربانی و شفقت مادرها که جنس آن از محبتی بیدریغ و بدون ادعاست، از پایههای عزتنفس است که از دوران کودکی باید موردآموزش و تربیت قرار گیرد. این کارشناس حوزه دین و خانواده تأکید میکند: «باید از همان دوران کودکی با محبت سالم و توجه کافی و کشف استعدادها و توان دختران، این حس مهم را در آنها تربیت کرد و افزایش داد تا بدانند در کجا، چگونه و برای چهکسی باید شفقت و نوعدوستیشان را بهکار گیرند».
مکث
پدر و نقش او در حفظ کرامت دختران
مرضیه عزتی وظیفهخواه- مدرس دانشگاه و کارشناس امور بانوان و خانواده
برای حفظ کرامت دختران، پدر باید احترام مادر را بسیار زیاد نگه دارد و فرزند در طول رشد خود احساس کند که مادرش بهعنوان همجنس با خود او، دارای کرامت در خانواده است. از آن مهمتر اینکه مادر هم باید احساس خوبی نسبت به جنسیت خود و نقشهای خودش در خانواده داشته باشد تا دختر در رفتار و کردار و گفتار و حتی انرژیهایی که از مادر دریافت میکند، احساس رضایتمندی داشته باشد. کودک وقتی مادر و خواهرش را دارای کرامتی ببیند که توسط پدر حفظ شده و به سخن و احساسات آنها احترام گذاشته میشود، در این بستر به خوبی رشد خواهد کرد.
از طرفی همین که بدانیم دختر برکت و رحمت است، غمخوار و انیس و نظمدهنده و طاهر و تلطیفکننده خانواده است و بوی بهشت را در خانواده میپراکند، با او بهتر رفتار میکنیم. وقتی ما، درست رفتار کنیم او دارای اعتماد به نفس میشود. وقتی بزرگتر میشود، میتوان دلیل این احترام را نیز برای او توضیح داد که این سفارش خداوند و بزرگان دین است. تمامی اینها موجب میشود دختر در محیط خانه، بدون سرکوب ظرایفش و بدون مقایسه توانش با توان مردان، بالنده و شکوفا شود و از فرصتهای خوبی که برای او فراهم میکنیم، احساس رضایت و لذت بیشتری داشته باشد.
احترامی که در کلام دریافت میکند، محبتی را که در رفتار والدین و مخصوصا پدر دریافت میکند، صمیمیت و رازداریای که از مادر میبیند در بالندگی او بسیار مؤثر است. پدر و مادری که اشراف اطلاعاتی تربیتی دارند و نسبت به هم محترمانه رفتار میکنند دارای خانوادهای به سبک مقتدرند و دختر و پسر در این خانواده هر دو بالنده رشد میکنند.
و اما، متأسفانه از آنجا که آگاهی لازم به زنان و مردان داده نشده، از آنجا که مهارتهای رفتاری و اصول تربیت فرزند به والدین آموخته نشده، از آنجا که محتواهایی با نام علوم رفتاری از متون غیردینی و بومی دراختیار جامعه قرار گرفته، افراد از ظرایف زنان بهعنوان ضعف آنها استفاده میکنند و از آنجا که مدیریت فضای رسانهای برای کسب قدرت، نگاههای بهشدت جنس دومی نسبت به زنان در تولید محتوای خود دارند و محصولات فرهنگی اما ضدفرهنگ برای فرزندان ما تولید میشود، دختران ما به این سطح از ناهنجاری رسیدهاند و تلاش میکنند خود را عرضه کنند، یا سوپرزن شوند، یا مردواره شوند یا بیخیال شده و به لذایذ دنیوی بپردازند.