در روزگار انتقامهای اشتباه
سیدجواد رسولی، کارشناس رسانه
در جایی از رمان1984 نوشته جورج اورول که تصویری تاریک و ویران شهری (در مقابل آرمان شهری) از آینده انسانی ارائه میدهد، صحبت از پدیدهای میشود با عنوان «دو دقیقه تنفر» این پدیده در واقع آیینی جمعی است که در آن افراد در مقابل صفحه بزرگ نمایشی قرار میگیرند که در آن بهمدت 2 دقیقه تصاویری پخش میشود و همه ملزم هستند نسبت به آن تصاویر ابراز نفرت کنند. فحاشی و فریاد و عصبیت کاملا آزاد است و در طول این زمان محدودیتی در ابراز انزجار و نفرت ورزی وجود ندارد. این مراسم جمعی اگرچه مثل بسیاری از دیگر رفتارهای توصیف شده در جهان این رمان اجباری است، اما اورول در توصیف آن از زبان شخصیت اول داستان این گونه مینویسد: «مسئله وحشتناک درباره دو دقیقه نفرت این نبود که مردم مجبور بودند بهعنوان عضوی از آن عمل کنند و به تقلیدش بپردازند، بلکه این بود که پرهیز از آن غیرممکن بود. نوعی وجد خوفناکی برآمده از هراس و انتقام، میل به کشتن، شکنجه کردن، بهنظر میآمد همچون جریان برق در بین مردم جاری است.»
تصور میکنم چنین فضایی امروز برای ما که کاربران شبکههای اجتماعی هستیم بسیار آشناست. رفتار جمعی خشونت بار و پرتاب کلمات پر از کینه و نفرت به دیگری امروز بخشی از روزمره کاربران توییتر و اینستاگرام و دیگر پلتفرمهای اجتماعی را شکل میدهد. انگار که هر روز، قرعه به نام فردی، نهادی، گروهی، یا حتی رفتاری اصابت میکند و بعد سیل فحاشی و نفرت پراکنی و تخریب به راه میافتد. گاهی دلیل این هجوم بیامان، تصمیم یک دولتمرد یا اظهارنظر یک فرد سیاسی است. گاهی هم قرعه به اسم یک شهروند عادی و بیآزار در میآید که صرفا از سر ناآگاهی کلمهای یا جملهای را در زمان نامناسب نوشته است. هجوم سلحشوران مجازی با سلاح توهین، تحقیر و ناسزا و انواع خشونت کلامی و تهدید آغاز میشود و گاهی چند روز ادامه پیدا میکند.
چیزی که هر بار موقع دیدن چنین حملههایی توجهم را جلب میکند، همان چیزی است که در توصیف اورول از مراسم «دو دقیقه تنفر» میبینیم. وجد خوفناک یک جمعیت از میل به انتقام و شکنجه و آزار دادن دیگری. میلی که به سرعت تکثیر میشود، از کاربری به کاربر دیگر سرایت میکند و انگار که انجام دادن آن لذتی به آدمها میبخشد. نمیتوان منکر این شد که جامعه ایرانی زیر فشارهای داخلی و خارجی کم سابقهای زندگی میکند و این شرایط میتواند هرکسی را به سرعت عصبی و برآشفته کند. این نکته هم وجود دارد که گاهی باید با سخنان نادرست، مواضع مخرب و تحلیلهای پرخطا مقابله کرد. اما آنچه در روزمره فضای کاربران شبکههای اجتماعی فارسی زبان میبینیم، مراسم دو دقیقه تنفری است که زمان آن کش آمده و مدام طولانیتر میشود. انبوه کاربران عصبی و برآشفته بر دیگری میتازند و نفرت میورزند و افراد دیگری نیز به سرعت به این مراسم اضافه میشوند. بدون آنکه کسی توجه کند نتیجه چنین رفتاری، تنها از بین رفتن امکان گفتوگو و ایجاد شکافهای عمیق میان آدمهاست. شکافهایی که وقتی ایجاد میشوند، دیگر به این راحتی نمیشود آنها را پر کرد. دفعه دیگر که خودمان را در میان جمعیت خشمگینی یافتیم که در حال حمله و هجوم به فرد دیگری است، یاد مراسم دو دقیقه تنفر بیفتیم. کمی از وضعیت وجدناک و ترسناک حمله دور شویم و خودمان را با فاصله تماشا کنیم و از خودمان بپرسیم، پرتاب این کلمات نفرت انگیز به جز لذت انتقام از فرد اغلب اشتباه، آیا به چیز دیگری هم کمک میکند؟