• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
چهار شنبه 18 خرداد 1401
کد مطلب : 162641
+
-

انسانی راست کردار

آقای محمدرضا پارسایار یکی از مترجمان معاصر، ترجمه خود از کتاب «بینوایان» اثر جاودانه ویکتور هوگو را این چنین آغاز کرده است: در سال 1815 آقای شارل فرانسوا بین ونو میریل، اسقف شهر دینی، پیرمردی بود تقریبا هفتاد‌و‌پنج‌ساله که از 1806بر مسند روحانیت دینی تکیه زده بود. با آنکه در اصل، این جزئیات به هیچ عنوان با آنچه می‌خواهیم حکایت کنیم ارتباطی ندارد، دست‌کم برای اینکه همه‌‌چیز را بازگو کرده باشیم. شاید بی‌فایده نباشد که به حرف‌ها و شایعاتی اشاره کنیم که از بدو ورود وی به قلمروش رواج یافت؛ چه بسا شایعات، راست یا دروغ، در زندگی و به‌ویژه در سرنوشت انسان به اندازه اعمالش تأثیر بگذارند. آقای میریل پسر یکی از مشاوران پارلمان اکس و نجیب‌زاده کسوتی بود. درباره وی این را می‌دانیم که پدرش می‌خواست او وارث مقامش شود. از این رو، بنا بر سنت رایج خانواده‌های حکومتی، خیلی زود در 18یا 20سالگی، برایش زن گرفت. می‌گویند با این ازدواج، شارل میریل موجب برانگیختن شایعات بسیاری درباره خودش شده بود. او با آنکه نسبتا ریز نقش بود متشخص، آراسته و خوش‌ذوق بود و بخش نخست زندگی‌اش سراسر صرف محافل و توجه به زنان شده بود. انقلاب که شد، روند رویدادها شتاب بیشتری گرفت. خانواده‌های حکومتی خلع و رانده شدند، تحت تعقیب قرار گرفتند و پراکنده شدند. از همان نخستین روزهای انقلاب آقای شارل میریل به ایتالیا مهاجرت کرد... .  بعدا بر سر آقای میریل چه آمد؟

این خبر را به اشتراک بگذارید