• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
چهار شنبه 11 خرداد 1401
کد مطلب : 162247
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/lYJrV
+
-

نسل‌هایی که در مکتب امام ره هویت‌ساز شدند

ساختار نظم ویژه و الگوی تمدن‌سازی‌ که امام ره دنبال می‌کردند، شامل بالا‌بردن آگاهی اجتماعی در جامعه جوان و نخبگانی بود

گزارش
نسل‌هایی که در مکتب امام ره هویت‌ساز شدند

صفیه رضایی، روزنامه‌نگار

انقلاب اسلامی ایران انقلابی فراگیر هم به لحاظ هدف‌ها و آرمان‌ها و هم به لحاظ شرکت آحاد مردم در آن‌ بود که حول یک هدف بلند و همه‌جانبه گردآمده بودند؛ یعنی در کنار اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و انسانی، دارای هدف‌های اسلامی و مذهبی نیز بود. مبارزه ملت ایران تنها قیام علیه استیلای سیاسی، استعمار اقتصادی، استبداد داخلی، فقدان توسعه، جدایی دین از سیاست، نظام طبقاتی و فرهنگ و ایدئولوژی‌های غربی نبود، بلکه انقلابی علیه همه اینها و به‌منظور استقرار نظام مستقل، اسلامی، مردمی و ملی بود و مردم در شعارهای خود، همه هدف‌ها و آرمان‌های خود را مشخص کرده، مُهر فرهنگ و هویت خود را به آن می‌زدند. ضمن اینکه تغییر نظم بین‌الملل را نیز به‌دنبال داشت.تمام آنچه گفته شد در رهبری بزرگ‌مردی رخ داده که در روندشناسی انقلاب تنها روح کاریزماتیک ایشان روشنی‌بخش رویدادها و اقدام‌ها بوده است. در واقع امام(ره) پایه‌گذار نظمی نوآور بودند که سلسله تغییرات تمدنی را در گذر ایام باعث شد. این تغییرات به‌واسطه پذیرش الگوی صدور و بازصدور توانست نه‌تنها اعجاز خود را در داخل مرزهای ما بر جا گذارد که ملل دیگر نیز از آن برخوردار شدند. در واقع انقلاب امام‌خمینی انقلابی نوآور بود؛ چرا‌که باورها و اندیشه‌ها را نسبت به آنچه باید باشد و آنچه بود، تغییر داد. الگوی نوآور تمدنی امام‌خمینی توانست نظم جهانی را به هم بزند و نظم جدیدی را شکل دهد و در واقع از همان زمان بود که جدال تمدنی بین غرب و ما بیشتر شد. ضمن اینکه خاصیت اقدام و عمل امام‌خمینی اینگونه بود که الگوی انقلابی و تمدنی در مسیر تولید و بازتولید قرار می‌گرفت و جهان از این الگو سرمشق می‌گرفت. ساختار نظم ویژه و الگوی تمدن‌سازی‌ که امام(ره) دنبال می‌‌کردند، شامل بالابردن آگاهی اجتماعی در جامعه جوان و نخبگانی و با درنظرگرفتن اولویت‌های فرهنگی بود. بدیهی است که مولفه‌های پایداری این الگوی تمدن‌ساز در عقل‌گرایی، وحدت و پیروی از اصل ولایت فقیه بود. بازتاب اندیشه‌های امام‌خمینی سال‌ها بعد در قالب بیداری اسلامی توانست بستر امت واحده را تقویت و زمینه مقابله با استبداد و استعمار را گسترده سازد. ضمن اینکه الگوی تمدنی امام‌خمینی توانست زنجیره آگاهی‌بخشی و بیدارسازی داخلی را تا به آنجا بگستراند که حالا که در دهه پنجم انقلاب پیش می‌رویم، جوانان و نوجوانان این عصر شیفته و تشنه مکتبی هستند که زمانی استبداد را نابود کرد؛ از بستر این الگوی تمدنی تربیت نسل‌هایی شکل گرفت که زمانی در جنگ تحمیلی رشادت کردند.

زنجیره الگوسازی تمدنی 
امام‌خمینی(ره) مدلی از یک مسیر تمدنی در شاکله اسلامی را پایه‌گذاری کردند که خاصیت تولید و بازتولید دارد. یکی از سناریوهای آینده الهام‌بخشی انقلاب اسلامی از منظر امام، همین بازتاب صدور انقلاب است؛ یعنی صدور ارزش‌ها، باورها و اعتقادات اسلامی که در ایران متجلی شده است. امام(ره) در این زمینه فرموده‌اند: «ما امروز دورنمای صدور انقلاب اسلامی را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش می‌بینیم و جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امیدبخش آتیه­‌ روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک‌تر می‌کند.» این فراز، مؤید تحولات و حرکت­‌های بیداری است که پیش از این امام پیش‌بینی آن را براساس قرائن و شواهد حاصل از درک روندهای جاری آن زمان، ابراز داشتند. مرتضی شکری، تحلیلگر مسائل سیاسی در این زمینه معتقد است که حضرت امام خود می‌دانستند که الگوی تمدنی که پایه‌گذاری کرده‌اند، چطور می‌تواند قلب‌ها را تسخیر کند. البته آموزه‌های فکری و فلسفی غرب و گرایش‌های شبه‌روشنفکری بیان ناکارآمدی دین و نمادهای دینی در جوامع مدرن و تعلق کارکرد دین به جوامع سنتی و اساطیری را مطرح می‌کند.

چرا نسل‌های جدید عاشق خمینی هستند؟
امام‌خمینی اندیشمندی کاریزماتیک نیست که فقط در مرزهای جغرافیای کشور ما تعریف شود و مورد الهام قرار گیرد که شخصیتی فراجهانی است. اندیشه‌‌های شخصیت‌های فراجهانی به‌دلیل ساختاربندی، نو به نو در جهان و متغیر پارادایم‌های مختلف می‌تواند در گردونه ایام مورد تولید و بازتولید قرار گیرد. از این‌رو جلوه‌های این صدور و بازصدور اندیشه‌های امام(ره) را در چندین دهه بعد از انقلاب دیده‌ایم. اگر این تأثیرگذاری نبود، هیچ‌گاه انقلاب اسلامی از ابتدا تا به الان به تغییر نظم تمدنی جهانی متهم نمی‌شد. هیچ‌گاه ساموئل هانتینگتون، اندیشمند آمریکایی تمدن اسلامی را یکی از خطر‌سازترین تمدن‌ها مقابل غرب قلمداد نمی‌کرد. از آنجا که اندیشمندان غربی به‌خوبی می‌دانند که قدرت تأثیرگذاری الگوی تمدن اسلامی که امام پایه‌‌گذار آن بوده فرامرزی و فراجهانی است، به این دلیل از آن واهمه دارند. در واقع رویکرد جدال‌انگیز آنها با ایران نیز به همین دلیل است. میراث نامدار خمینی آنها را به وحشت انداخته است. تمامی طرح‌های ضد‌فرهنگی و ضد‌عقیدتی را نیز تدوین می‌کنند که جوان‌ها و نوجوانان ایرانی را از مسیر این تمدن دور کنند. آنها از بروز و ظهور مرزهای ایدئولوژیک و فرهنگی به جای مرزهای سیاسی واهمه دارند. اندیشمندان غرب می‌گویند عصر پارادایم مذهبی و دینی به پایان رسیده است. اما اندیشه امام‌خمینی(ره) و پویایی آن نشان داد که ما در تلقی دیگری از پارادایم دینی قرار گرفته‌ایم. تحول‌خیزی و دگرگون‌سازی‌ اندیشه‌ها در قالب پارادایم دینی شیعی قابل رویت است. این تحول را می‌توان دید و احساس کرد. بدیهی است که پارادایم اثرگذار امام‌خمینی، هویتی است و بهتر است گفته شود هویت‌ساز است. خاصیت جاودانگی اندیشه و مکتب امام نیز در همین هویت‌سازی‌ است. اندیشمندان غربی هیچ‌گاه نخواهند فهمید که چگونه خمینی بزرگ پارادایمی ‌در بطن پارادایم دینی و مذهبی را جا نهاد که هویت‌ساز است و جاودانه می‌ماند.

این خبر را به اشتراک بگذارید