• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
چهار شنبه 11 خرداد 1401
کد مطلب : 162234
+
-

نگاهی به تأسیس دانشگاه در ایران

تاریخ دانشگاه
نگاهی به تأسیس دانشگاه در ایران

رضا جلالی، کارشناس ارشد مدیریت رسانه

نهاد دانشگاه در تاریخ اروپا ریشه دارد. نخستین دانشگاه‌های اروپا با هدف تربیت مؤمنان مسیحی و گسترش دین مسیح تأسیس شدند؛ به‌عبارت دیگر، ایده اولیه دانشگاه، خدمت به مسیحیت بود. به‌تدریج با ورود اروپا به دوره دولت- ملت‌ها، مسیر حرکت دانشگاه تغییر کرد. در دوره دولت-ملت‌ها، وظیفه دانشگاه از خدمت به مسیحیت به سمت گسترش هویت ملی ملت‌ها معطوف شد. معنای این تغییر آن است که همراه با بحران‌ها و تحولات جدید اروپا، ایده اصلی دانشگاه نیز تغییر می‌کرد. با ورود اروپا به قرن نوزدهم میلادی، دوره سوم تاریخ دانشگاه در اروپا آغاز شد. در این دوره، رویکرد اثبات‌گرایانه و عینیت‌گرایانه بر فضای اروپا حاکم بود و در نتیجه دانشگاه نیز در پاسخ به نیاز جامعه اروپا، وظیفه خود را در خدمت به این رویکرد قرار داد. از تاریخ دانشگاه در اروپا چنین برداشت می‌شود که دانشگاه همواره با ایده‌ای مشخص و همگام با تحولات تاریخی و اجتماعی جامعه به راه خود ادامه می‌داده است؛ به‌عنوان مثال در قرن اخیر روند غالبی که در اروپا و غرب دیده می‌شود که سبب صنعتی شدن و توسعه اقتصادی آنان شد، شکل‌گیری علم بر اساس نیازهای صنعتی و تولیدی در راستای پیشرفت اقتصادی بود؛ یعنی بسیاری از علوم مکتوب و دانشگاهی حاصل حل یک مشکل صنعتی بودند، پس بخشی از علومی که در آن زمان شکل گرفت براساس نیازهای آنان بود؛ چون بستری وجود داشت به اسم صنعت که مملو از مشکلات مختلف بود و دانش به‌شدت در آنجا به‌کار گرفته می‌شد و هر یک از دانشگاه‌ها در غرب براساس رفع یکی از نیازهای جامعه شکل گرفت. فلاسفه و متفکران اروپایی از قرن هجدهم میلادی شروع به ایده‌پردازی درباره ماهیت، مسئولیت و ساختار دانشگاه کردند. مهم‌ترین ایده‌پردازی‌ها درخصوص دانشگاه از کانت، فیلسوف آلمانی، آغاز شد. کانت با نگارش رساله «نزاع دانشکده‌ها» سعی کرد تا حدودی فعالیت دانشگاه و مسیر حرکت آن را روشن کند.
تاریخ دانشگاه در ایران مسیر متفاوتی با اروپا داشت. دانشگاه به‌عنوان یک نهاد مدرن در دوره پهلوی اول در ایران تأسیس شد. این نهاد در بطن برنامه‌ای توسعه‌محور که از پیش تعیین شده بود، بنیان نهاده شد. دانشگاه ایرانی از همان ابتدا بدون ایده‌ای مشخص و صرفاً برای تربیت نیروهای متخصص اداری مانند ادارات اروپا ایجاد شد.
مسئله ما با دانشگاه از همان زمان تولدش در کشورمان وجود داشت. دانشگاه نیامده بود که به درد جامعه ایرانی بخورد، یعنی متناسب با تأمین نیروی انسانی و دانش و راهکارهای مورد‌نیاز کشور طراحی نشده بود؛ بلکه آمده بود تا سهم خود را در تکمیل پازل کپی‌برداری سطحی از غرب ایفا کند. دانشگاه از همان ابتدا با فرش قرمز توهم توسعه جامعه ایرانی به سبک غربی آمده بود. مؤسسان دانشگاه در ایران در راستای برنامه توسعه و به‌صورت تقلیدگونه دست به تأسیس دانشگاه زدند و فرصتی برای تأمل نظری و فلسفی درباره این نهاد در ایران را ندادند؛ به‌عبارت دیگر، فرایند واردات نهادهای مدرن بر تأمل درباره ایده فلسفی آنها تقدم داشت. از ابتدا مشخص نبود که دانشگاه ایرانی باید برای ترویج دین بکوشد، شهروندان دولت- ملت‌ها را تربیت کند یا به تحصیل حقیقت بپردازد. به همین‌خاطر از آن زمان تاکنون دانشگاه در ایران بدون داشتن ایده‌ای مشخص به راه خود ادامه داده است و امروزه دانشگاه ایرانی با بحران بسیار بزرگی دسته‌و‌پنجه نرم می‌کند و آن هم این است که دانشگاه ایرانی حتی نمی‌تواند ساده‌ترین نیازهای جامعه خویش را برطرف کند و پژوهش‌های صورت‌گرفته در دانشگاه در راستای رفع نظام مسائل کشور نیست.
امروزه پس از گذشت بیش از 4دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان دانشگاه ایرانی نتوانسته افق حرکت خود را با آرمان‌های شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی همسو کند و حتی ایده جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با ایده دانشگاه در ایران نامشخص است! سؤال بسیار مهم این است که چرا دانشگاه‌های اروپایی دارای ایده و برنامه مشخصی بودند و چرا ایرانیان تاکنون به یک ایده منسجم درباره ماهیت دانشگاه نرسیده‌اند. نهاد دانشگاه در ایران باید تبدیل به نهادی شود که با توجه به جامعه ایرانی و در راستای رفع نیازهای آن و با معرفت‌شناسی توحیدی بیندیشد و تولید علم و فناوری کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید