دو کانال تلویزیون، از صبح تا شام
ثبت لحظههای تاریخی
آنچه در پی میآید بخشی از گزارشی است که به پوشش تلویزیونی مراسم تشییع پرداخته و در شماره ۷۸ ماهنامه فیلم(تیر 1368) منتشر شده است. در این گزارش، به حضور خبرنگاران خارجی هم در این مراسم اشاره شده و سوالاتی درباره گزارشهای ارسالی آنها از این واقعه مطرح شده است.
مراسم تودیع و تشییع و تدفین به طور مستقیم پخش شده است، پخش مستقیم بیهیج ترفندی و صرفا نشاندهنده واقعیت است و این واقعیت، ثبت تاریخ است. بهواقع هیچ وسیلهای جز فیلم نمیتوانست عظمت این حادثه را بنمایاند، سیل عظیم مردم به گرد و دنبال رهبر بزرگ انقلاب، حرکتی تاریخی است. طبیعی است که فیلمبرداری در چنین فضایی مشکل شود و گزارشگر و فیلمبردار جزیی از این سیل عظیم عزادار شود. حادثه آنچنان بزرگ است که زاویه دید و حرکات دوربین تابعی از حرکت سیلآسای مردم میشود و غیرقابلکنترل، اما با این حال، دوربین در لحظاتی هشیارانه عمل کرده است، از جمله در صحنهای که درهای حسینیه جماران به روی مردم باز میشود و آنان به داخل حسینیه میآیند. حالات مردم عزادار کاملاً نمایان است و اعتقادات آنان نیز، چرا که به سرعت به جایگاه امام هجوم میبرند... . نیز صحنههای عزاداری در مصلای تهران است بر گرد پیکر مطهر حضرت امام که با ابتکاری جالب در آن محفظه شیشهای قرار داده شده بود. این صحنهها تاریخ مستند انقلاب است و این فیلمها، سندی بر علاقه مردم به رهبرشان، صحنههای دیگر نیز به همین ترتیب هریک از ارزش و اعتبار تاریخی برخوردار است و در تاریخ فیلمهای مستند ماندگار. صحنه تدفین از این قبیل است. امام محور است و مردم دایرههایی که به گرد آن حلقه زدهاند و با ایمانی پاک، آهنپارهها را به دلیل قرار گرفتن در مجاورت انسانی مقدس، تقدس میبخشند و به آن عشق میورزند. این فیلمها باید محققان مردمشناس و جامعهشناس و دینشناس را به تفکر وادار و در علل جوشش آن کاوش کنند و ریشه ایمان مردم را دریابند. در میان فیلمهایی که تکهتکه پخش شده است، لحظهای کوتاه، دوربین در چهره امام پس از وفات مکث میکند. چهره آرام و باوقار امام دیدنی است و یادآور و اثبات کننده این جملهها از وصیتنامه امام است که گفته : «من با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا، از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم ...». بهراستی چه وسیلهای جز دوربین فیلمبرداری میتوانست اینچنین سخن امام را به اثبات برساند و نشان دهد که امام همانگونه که پیشبینی کرده بود، به سوی «جایگاه ابدی» سفر کرده است.
به سوی ارتباط با خبرنگاران خارجی
در روزهای عزاداری و بزرگداشت به مناسبت رحلت رهبر کبیر انقلاب، برنامهای جالب و ابتکاری از تلویزیون پخش شد. این برنامه گفتوگویی بود با چند تن از خبرنگاران خارجی شرکتکننده در مراسم تشییع و تدفین این برنامه، بیآنکه محتوایش ارتباطی با اقتصاد داشته باشد و در گروه اقتصاد سیمای جمهوری اسلامی تهیه شده بود. به نظر میرسد، گروه اقتصاد از دیگر گروههای تلویزیون فعالتر و مبتکرتر است که اقدام به تهیه چنین برنامهای کرده است. ارتباط با خبرنگاران خارجی و انعکاس نظرهای آنان راجع به مسائل گوناگون کشور و بررسی دیدگاههای آنان کاری مفید و سازنده است. این کار، هم ارتباط ما را با گروهی که به هر حال نقشی در انعکاس مسائل کشور ما به خارج دارند، قوی میکند و هم به درک ما از دیدگاه آنان و فراهم آوردن ارتباط بیشتر با آنها، کمک میکند، نتیجه این ارتباطها و ردوبدل کردن مطالب و شنیدن دیدگاههای مختلف به نزدیکی بیشتر و با برنامهریزی، به جذب خبرنگاران خارجی کمک میرساند. یکی از نکات جالب در گفتوگویی با خبرنگاران خارجی این بود که آنها با دیدی واقعبینانه به مسئله نگاه کردهاند. آنها سعی میکردند، آنچه را که دیدهاند بیان کنند و نشان میدادند که تحتتاثیر عظمت حادثه قرار گرفتهاند. اما آیا همین دید و واقعیات در گزارشهای آنها منعکس شده است؟ نمیدانیم، در همین جا بگوییم که تهیهکنندگان این برنامه میتوانستند با بهدستآوردن گزارشهای این خبرنگاران به مقایسه بپردازند و حتی با خبرنگاران فوق مطرح سازند. تفاوت بین گزارشهای تهیه شده و حرفهای این خبرنگاران از دو علت میتواند ناشی شود: یکی اینکه خود این خبرنگاران در گفتوگوی خود با سیمای جمهوری اسلامی ایران صادق نبودهاند و دیگر اینکه مسئولان آژانسها و نشریات و رسانههایشان در گزارش اینان دخل و تصرف کردهاند و حالت دوم بیشتر قابلقبول است تا حالت اول، گرچه قبول داریم که همه خبرنگاران صادق و متعهد نیستند.
نکته دیگر اینکه تعداد خبرنگاران مصاحبهشونده انگشتشمار بوده است، در حالی که تعداد خبرنگاران اعزامی آنطور که در مصاحبه مطبوعاتی رئیس مجلس شورای اسلامی مشاهده شد، بسیار بیشتر بود. اگر امکان گفتوگو با تعداد بیشتری از آنها فراهم میشد، بر ارزش این برنامه میافزود. به این نکته هم اشاره کنیم که مسلماً همه خبرنگاران خارجی بویژه آنان که ریگی به کفش دارند، حاضر به چنین گفتوگوهایی نیستند و محدودیت افراد برنامه فوق شاید ناشی از همین مطلب باشد. در گفتار یکی از خبرنگاران خارجی، آمده بود که مسئولان مانع ارسال فیلمهای این خبرنگار به خارج از کشور شدهاند. این مطلب بدون هیچ توضیحی و به صورت گذرا مطرح شد و ابهامی در ذهن تماشاگر برنامه باقی گذاشت. بهتر بود خبرنگار تلویزیون، علت را جویا میشد و حتی با مسئولان امر مطرح میکرد و علت ممانعت را به اطلاع تماشاگران این برنامه میرساند. همین که آن خبرنگار خارجی با تلنگری که زده است، ذهن تماشاگران را مغشوش کند به هدف خود رسیده است و به همین دلیل میبایست این مطلب پیگیری و روشن میشد.
به هر حال، از برنامهای که به سرعت و آن هم ابتکاری تهیه شده است، نمیتوان انتظار زیادی داشتند. بهعنوان آغاز، کار خوبی بوده و ادامه اینچنین برنامههایی بسیار باارزش و مفید است.