• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
سه شنبه 10 خرداد 1401
کد مطلب : 162103
+
-

اقتصاد، حول محور کلاس‌های خصوصی

محمدرضا نیک‌نژاد، پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش

به‌نظر می‌رسد خلاف آنچه در جامعه منعکس شده، پس از بازگشت دوباره دانش‌آموزان به مدرسه، افت تحصیلی آنها و...، تقاضا برای استفاده از کلاس‌های خصوصی افزایش نداشته است. از آنجایی که هزینه‌کرد برای آموزش، چه به شکل رسمی و چه به‌صورت غیررسمی (کلاس‌های خصوصی)، در کشورهایی اتفاق می‌افتد که نگاه کمی به امر آموزش دارند. این نگاه کمی، نگاه نمره‌محور با اهمیت کنکور در چین، ژاپن و... نیز مرسوم است. اما هزینه‌هایی که خانوار برای آموزش درنظر می‌گیرد، از هزینه برای کلاس‌های فوق برنامه تا خرید کتاب و هزینه برای بهبود کیفیت درسی فرزندان با کلاس‌های خصوصی، متغیرهای وابسته به وضعیت اقتصادی خانوار محسوب می‌شوند. در گفت‌وگو با آموزشگاه‌ها، فروشگاه‌های فرهنگی و معلم‌ها به‌نظر این مراجعات با افت شدید همراه بوده است، زیرا اولویت خانوار در همه هزینه‌کردها غیراز خوراک و معیشت با کاهش روبه‌رو بوده است. این نمونه در خانواده‌های طبقه متوسط که صاحب دو فرزند هستند بیشتر دیده می‌شود. چنین خانواده‌هایی در مقایسه هزینه برای فرزند اول که شاید در دوره‌ای ممکن بود، در این سال‌ها و برای فرزند دوم با مشکل روبه‌رو شده‌اند و هزینه‌هایشان در نیازهای اولیه و ابتدایی خلاصه شده است.
در عین حال با توجه به اینکه مدارس پس از مدتی حضوری شده‌اند، خانواده‌ها نگران افت تحصیلی فرزندان خود شده و به بازارهای غیررسمی روی آورده‌اند. تمایل خانواده‌ها برای استفاده از کلاس‌های خصوصی معمولا از این نگرانی ناشی می‌شود که فرزندشان دیگر نتواند در سال‌های بعد به مدرسه و مرتبه‌ای که در ذهن دارند، برسد یا در کنکور قبول شود. همین نگرانی باعث می‌شود، خانواده مجبور به کاهش هزینه‌های خوراک خود شده و آن را در بخش آموزش هزینه کند. به همین دلیل ریشه افزایش میل به کلاس‌های خصوصی را نباید چندان در کرونا جست‌وجو کرد، بلکه تمایل به استفاده از این کلاس‌ها ریشه‌هایی چند ده ساله در کشور داشته و به باور کمینه‌نگر در آموزش مربوط می‌شود. در مقابل خانواده‌هایی که به سختی هزینه‌های اضافی آموزش را تحمل می‌کنند، خانواده‌هایی قرار دارند که هزینه زیادی را به امر آموزش اختصاص می‌دهد و جزو طبقه مرفه قرار گرفته‌اند. اما باید این را نیز درنظر گرفت که در آموزش غیررسمی (کلاس‌های خصوصی)، کمتر از 10درصد معلم‌های رسمی آموزش و پرورش فعالیت می‌کنند و اغلب دانشجویان موفق در آن رشته خاص هستند که در این راه در این‌ سال‌ها به منابع مالی مناسبی نیز دست پیدا کرده‌اند. اما با قاطعیت می‌توان گفت این بازار در میان معلم‌ها افت کرده است.
معلم‌های به‌نام کنکور نیز بیش از وجهه معلمی، وجه بیزینس و تجارت را در این میان تقویت می‌کنند. زیرا معلمی عملی فرهنگی، آموزشی و اخلاقی است، درحالی‌که این گروه تاجرند. بنابراین قادرند ذهن خانواده‌ها را به مطلوب خود هدایت کنند. از این‌رو به واقع نیز نرخ مصوبی در جایی برای چنین آموزش‌هایی تعریف نشده است. بنابراین معلم است که تعریف می‌کند خدماتی که ارائه خواهد کرد چه میزان هزینه خواهد داشت. درباره کلاس‌های خصوصی قانونی وجود ندارد چون باید مدارس چنین امکانی برای دانش‌آموز ایجاد کنند. از سویی معلم‌ها موظفند در بسیاری از مدارس این تعهد را امضا کنند که کلاس‌های خصوصی با دانش‌آموزان خود برگزار نکنند، زیرا معلم باید آنچه در توان دارد در کلاس به دانش‌آموز آموزش دهد. اما اگر خانواده‌ای نیازمند آن بود تا معلم خصوصی برای فرزند خود استخدام کند یا با معلمی قرارداد ببندد، دولت نمی‌تواند چندان در این‌باره مداخله کند.
وظیفه آموزش و پرورش است به اندازه‌ای این خدمات خود را گسترده کند که خانواده نیازمند آن نباشند چنین هزینه‌ای را در سبد خانوار درنظر بگیرد. زیرا باعث آسیب به عدالت آموزشی و عدالت اجتماعی خواهد شد. اما متأسفانه نه قانونی در این‌باره ایجاد شده است و نه مدارس در این‌باره حمایتی از خانواده خواهد کرد. خانواده نیز به‌دلیل فرهنگ آموزشی با قدمت صد سال که فقط مخصوص ایران نیست، به‌وجود آمده و بازاری را حول خود شکل داده است. این در بسیاری از معلم‌های به‌نام خصوصا برای دانش‌آموزانی که آماده امتحان کنکور می‌شوند، بازاری ایجاد شده است. وقتی در همه اقلام 60تا 300درصد افزایش رخ می‌دهد، از آن‌سو این اعداد جا به‌جا می‌شوند و خانواده‌های متقاضی به این افزایش تن می‌دهند.
نکته آسیب‌زا در این میان، باعث اتفاق‌هایی خواهد شد. نتیجه چنین رفتاری صدرنشینی گروهی در آزمون‌ها و مراحل آموزشی است که در طبقه مرفه قرار گرفته و توان هزینه کردن برای امر آموزش را دارند. بنابراین مدارس خوب، دانشگاه‌های خوب و مشاغل عالی به گروهی اختصاص پیدا می‌کند که از توان مالی خوبی بهره‌مند بوده‌اند. از سوی دیگر دانش‌آموزانی که از توان مالی چندانی بهره‌مند نیستند تا در این امور هزینه کنند و در مدارس دولتی درس می‌خوانند در شکافی طبقاتی به مرتبه‌ای که چندان شاید مطلوب‌شان نباشد، هل داده می‌شوند. این‌جاست که برای فرد در جامعه امکان پیشرفت محیا نخواهد بود. این باعث می‌شود چون اقتصادی به این شکل به‌وجود آمده است، مانند هر اقتصاد دیگری این عرصه نیز بر نظام عرضه و تقاضا پیش خواهد رفت.

این خبر را به اشتراک بگذارید