در ایام عید نوروز دو مصداق جدید برای دلخوری استقلالیها از تلویزیون پیدا شد؛ یکی شوخی داور مسابقه عصر جدید با اسم استراماچونی بود و دیگری پخش یک مستند از برنامه نوروز فوتبالی در مورد تاریخچه لغو مسابقات حرفهای در ایران. در این مستند از خسروانی، بنیانگذار استقلال بهعنوان بر هم زننده فوتبال حرفهای ایران یاد میشد. این مسئله استقلالیها را شاکی کرد و حتی باعث شد فرهاد مجیدی مجوز حضور مهدی قائدی در این برنامه را لغو کند.
بهطور کلی دلخوری هواداران تیمهای مختلف از صداوسیما اصلا جدید نیست و مدام تکرار میشود. همین حالا تراکتوریها میگویند اگر مسابقات لیگ برگزار میشد، به دوربینهای صداوسیما اجازه حضور در ورزشگاه یادگار را نمیدادند. پرسپولیسیها هم قبلا مثلا در ماجرای پرداخته شدن به داستان محرومیت طارمی پیش از بازی با الهلال از تلویزیون دلخور شده بودند و قطعا این داستان حالا حالاها ادامه خواهد داشت.
شاید تنها راه نجات از این وضعیت، رفتن به سمت نسخه طلایی و نهایی تلویزیون خصوصی باشد؛ مثل همه جای دنیا. اگر یک شبکه کابلی خصوصی رفتاری مغایر با خواست و احساسات هواداران یک تیم انجام بدهد، آنها بدون فحش و فحشکاری میتوانند شبکه مزبور را تحریم کنند و به منافع اقتصادی آن ضربه بزنند. مثلا هیچوقت شنیده نمیشود هواداران اینتر نسبت به شبکه اسکای اسپرت موضع داشته باشند، چون همهچیز مشخص و حسابشده است؛ شکایت داری، نگاه نکن! در شرایط فعلی اما با این استدلال که صداوسیما بودجه دولتی و عمومی دارد، هر باشگاهی بهخودش حق میدهد با کوچکترین برنامه انتقادی، درست یا غلط شاکی شود.
آنچه میگوییم نسخهای است که در حوزه باشگاهداری هم جواب میدهد. تا وقتی باشگاههای ما دولتی باشند و مثلا وزیر ورزش هیأتمدیره را مشخص کند، مدام جا برای اعتراض و غرولند وجود دارد، اما وقتی باشگاهها خصوصی شدند، دیگر شائبه «تیم حکومتی» هم به افسانهها خواهد پیوست. این از انبوه مواهب خصوصیسازی واقعی است که البته در ایران جدی گرفته نمیشود.
باشگاه خصوصی تلویزیونخصوصی
فقط یک راه برای خلاصی از غرولندهای همیشگی وجود دارد
در همینه زمینه :