• یکشنبه 11 شهریور 1403
  • الأحَد 26 صفر 1446
  • 2024 Sep 01
یکشنبه 8 خرداد 1401
کد مطلب : 161958
+
-

عقده اعداد؛ می‌دوم و می‌شمارم

وقتی از دو حرف می زنیم
عقده اعداد؛ می‌دوم و می‌شمارم

جواد نصرتی

یکی از شخصیت‌های رمان دارالمجانین مرحوم محمد علی جمالزاده، جوانی است که به‌خاطر عقده دیوانه‌وارش به اعداد، کارش به دیوانه‌خانه کشیده شد. رحیم، چنان درگیر اعداد است که برای هر عدد شخصیت تراشیده و بعضی آنها را از دیگر اعداد بیشتر دوست دارد. این عقده نسبت به اعداد، یک ویژگی مشترک بین تمامی دوندگان هم هست، چه حرفه‌ای و چه آماتور. تکلیف دوندگان سرعت که مشخص است؛ هر دونده سرعتی، بیشتر از خودش یا رقبایش، با زمان مسابقه دارد. مسئله، صدم و دهم ثانیه است. در دوهای استقامت و نیمه استقامت، اعداد درشت‌تر هستند اما عقده اعداد، در دوهای سرعت و چه بسا بیشتر از آن بزرگ است. رابطه دوندگان با عدد رقم، به شروع کار برمی‌گردد. شما یا تصمیم می‌گیرید همینطور از روی علاقه گهگاهی بدوید، که احتمالا چندان درگیر اعداد نمی‌شوید، و یا تصمیم می‌گیرید دونده باشید. آن وقت همه‌‌چیز زندگی‌ ورزشی‌تان عدد 
و رقم می‌شود.
رابطه دویدن و اعداد، چه به‌صورت مسافت و چه به‌صورت زمان، در طول تاریخ مورد توجه بوده است. معروف‌ترین مورد تاریخی، همین دوی ماراتن است. در دوران صفویه، در همین ایران خودمان ما شاطری و شاطردوانی را داشته‌ایم، آیینی که برخی افراد برگزیده، در یک روز نزدیک به 80 کیلومتر را یک نفس می‌دویدند تا به‌اصطلاح شاطر شوند و راهشان به دربار و مناسک دولتی باز شود.
در دوران مدرن، که دویدن صرفا برای دویدن است، برخی رکوردها راهگشای عبور از محدودیت‌های ذهنی بشر بوده‌اند. تا سال‌ها اینطور گمان می‌رفت که بدن انسان، برای اینکه بتواند یک مایل را زیر 4 دقیقه بدود ساخته نشده و سال‌ها تلاش دوندگان برای عبور از این رکورد افسانه‌ای ناکام ماند. اما راجر بنیستر دانشجوی 25ساله دانشکده پزشکی دانشگاه آکسفورد، در بهار سال 1954 این رکورد را شکست و یک مایل را در3دقیقه و 59.4 ثانیه دوید. انگار که یک سد روانی شکسته شده باشد، بلافاصله دونده‌های زیاد دیگری هم یک مایل را در کمتر از یک دقیقه دویدند.
در ماراتن هم سد دویدن 42 کیلومتر و 195متر در کمتر از دو ساعت، مدت‌ها انسان را به‌خود مشغول کرده بود تا اینکه الیود کیپچوگه، یکی از بهترین دونده‌های استقامتی که دنیا به‌خود دیده است، در یک مسابقه ویژه که با هدف رکوردگیری برگزار شده بود، از این سد عبور کرد و  2سال پیش ماراتن را در یک ساعت و 59دقیقه و 40.2 ثانیه دوید.
فکر کردن به اعدادی که این نابغه‌ها ثبت می‌کنند، برای دونده‌های آماتور چیزی جز عقده‌های بیشتر به همراه نخواهد داشت. اما دونده‌های آماتور هم سدهای ذهنی و عقده‌های خودشان را دارند. دویدن یک ماراتن زیر 4ساعت و یا دویدن 10کیلومتر زیر 40دقیقه، بزرگ‌ترین هدف‌های عمومی و نسبتا در دسترس دوندگان آماتور دنیاست که خواب و راحتی را از صدها هزار نفر در سراسر دنیا گرفته است.
برای دوی اولترا، که روزبه‌روز محبوبیتش در دنیا و ایران بیشتر می‌شود، عقده اعداد، زمانی نیست، بلکه بیشتر مربوط به مسافت است. در همین تهران، دونده‌هایی در پردیسان و یا بوستان ولایت می‌بینید که خیلی راحت می‌گویند هدفشان این است صد کیلومتر را یک نفس بدوند. این یعنی دو ماراتن پشت سر هم، به اضافه 16کیلومتر بیشتر. یا به‌عبارتی دیگر، فاصله کرج تا قزوین. حتی فکرش هم دیوانه‌کننده است.
اما دونده‌ها، میزانی از جنون را با خود حمل می‌کنند. آنها شاید به اندازه رحیم، نسبت به اعداد عقده نداشته باشند اما هر دونده‌ای، درگیر اعداد است و به‌دنبال یک عدد می‌دود. بدبختی دونده‌ها این است که اعداد تمامی ندارند، وقتی به یک عدد، که همان هدف است می‌رسی، عدد بعدی از دور می‌درخشد.‌

این خبر را به اشتراک بگذارید