• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
دو شنبه 2 خرداد 1401
کد مطلب : 161411
+
-

محمد مهدی اسعدی، پزشک جانبازی که برای طبابتش حق ویزیت تعیین نمی‌کند

ایثار؛ دیروز در جبهه‌ها، امروز در مطب

گپ
ایثار؛ دیروز در جبهه‌ها، امروز در مطب

وقتی به جبهه رفت از پزشکی و طبابت چیزی نمی‌دانست. البته الفبای کمک‌های اولیه را کمی بلد بود اما نه آنقدر که بشود نامش را بهیار گذاشت. در کنار جنگیدن اگر کسی نیاز به کارهای درمانی داشت تا جایی که یاد گرفته بود انجام می‌داد. او بارها مجروحانی را دید که بر اثر نبود پزشک جان خود را از دست داده بودند؛ همین آزارش می‌داد. از اینکه نمی‌توانست کاری انجام دهد. همین انگیزه‌ای شد که با خودش تصمیم بگیرد حرفه پزشکی را دنبال کند تا شاید وسیله‌ای شود برای نجات همنوعانش. این کار را هم کرد. درس طبابت خواند. بعد هم با خدای خود عهد بست که بی‌منت و از روی رضا تمام وقتش را برای خدمت به مردم درنظر بگیرد. او گاهی بیماران نیازمندش را مداوا می‌کند بی‌آنکه ریالی دریافت کند. دکتر محمد مهدی اسعدی، پزشکی است که سال‌ها از عارضه شیمیایی رنج می‌برد، بی‌توجه به جانباز‌بودنش سعی می‌کند در جبهه دیگری فعالیت کند؛ جبهه سلامت.

مطب دکتر اسعدی بیشتر به موزه جنگ می‌ماند؛ گوشه‌ای از سالن انتظار را با وسایل به یادگار مانده از دفاع‌مقدس آراسته و در میان قمقمه خاکی و سربند و پلاک و... عکس علی برادر شهیدش را گذاشته است. اسعدی اصالتا مازندرانی است؛ اهل بهشهر. کودکی سختی را پشت سر گذاشته؛ آن هم به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی پدرش. چه روزهایی که ساواک به خانه‌شان یورش نمی‌آورد و با فشارهای روحی خاطرشان را آزرده نمی‌کرد. این پزشک عمومی خاطرات آن روزها را یادآور می‌شود؛ «پدرم حاج ذبیح‌الله مهندس برق بود. اما به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی، ساواک اجازه استفاده از مدرکش را به او نمی‌داد. ناچار پدرم در کارخانه‌ای کارگری می‌کرد. برای همین وضع مالی‌مان خیلی رو به‌راه نبود. پدرم حامی قشر مستضعف بود. هر از چند گاهی مراسم روضه برگزار می‌کرد و آخر برنامه درباره فساد رژیم پهلوی سخنرانی می‌کرد. به کارگرها سواد یاد می‌داد تا شرایط زندگی‌شان بهتر شود.» اسعدی از همان دوران با فعالیت‌های سیاسی آشنا بود و هر جا پدرش می‌رفت او در کنارش بود. یکی از مجالسی که زیاد حضور داشت منبر آیت‌الله کوهستانی بود. از این روحانی عالیقدر خیلی چیزها یاد گرفت که سرلوحه زندگی‌اش شدند.
با آغاز جنگ او هم مثل صدها جوان بسیجی داوطلبانه به جبهه رفت. تا پایان جنگ هم حضور داشت. فرمانده گردان بود و در یکی از عملیات‌ها شیمیایی شد که هنوز عوارضش را با خود دارد. اسعدی تمایلی نشان نمی‌دهد درباره مجروح‌شدنش حرفی بزند و فقط به برادر شهید اشاره می‌کند؛ «علی هم با من در جبهه بود اما یک جا نبودیم. او در عملیات کربلای 4در شلمچه مفقوالاثر شد و پیکرش بعد از 11سال به وطن بازگشت.» دکتر خاطرات زیادی از جنگ دارد؛ از شب‌هایی که برای شناسایی می‌رفته و حوادثی که به چشم دیده. یکی از آنها را بازگو می‌کند؛ «همراه با چند تن از رزمنده‌ها برای شناسایی رفتیم. عملیات حور بود. من جلوی همه حرکت می‌کردم. از میان آب گذشتم اما ناگهان متوجه شدم دوستانم عقب مانده‌اند. تصمیم گرفتم برگردم. چشم‌ام به بلمی افتاد که گوشه رودخانه بود. به‌سوی آن رفتم تا سوار شوم در این حین سرباز عراقی به‌سویم شلیک کرد. حس کردم تیر اصابت کرد. شوکه شده بودم. به‌خودم آمدم دیدم تیر به بلم خورده است. جای درنگ نبود خیلی سریع مجروحانی که کنار رودخانه افتاده بودند را سوار بلم کردم و به پشت خط انتقال دادم.»

دکتر همیشه در خدمت
او در همان شرایط آشوب و تنش جنگ، زیر بارش ترکش خمپاره درسش را خواند چون هدفی والا داشت. دلش می‌خواست لباس سفید پزشکی بپوشد تا بتواند به مردم کشورش خدمت کند. محل درس خواندن او سنگر باریک و تنگی بود که باید نگهبانی می‌داد. سال 67هم در آزمون سراسری شرکت کرد و در رشته پزشکی قبول شد. بعد از فارغ‌التحصیلی هم خود را وقف خدمت به مردم کرد. اغلب همسایه‌ها شماره تلفن او را دارند هر جا نیاز باشد با خبرش می‌کنند که برای طبابت خود را برساند. ارتباط اسعدی با مردم آنقدر صمیمانه است که به جای تماس با اورژانس به او تلفن کرده و راهنمایی می‌خواهند.

دکتر معتمد آیت‌الله خوشوقت
دکتر اسعدی، بزرگ‌ترین افتخارش را آشنایی با آیت‌الله عزیزالله خوشوقت می‌داند و معتقد است که بزرگ‌ترین تحول درونی‌اش از زمان هم‌صحبتی با این روحانی پیش آمده است. می‌گوید: «دانشجوی پزشکی بودم توسط یکی از دوستان به اسم دکتر سیدصدرالدین نبوی با آیت‌الله خوشوقت آشنا شدم. در نخستین دیدار مهرش به دلم نشست. پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها پای منبر ایشان بودم. بعد از مدتی مورد اعتماد او واقع شدم. به‌گونه‌ای که کارهای درمانی‌اش را به من می‌سپرد». در مطب او حق ویزیت مشخص نیست و هر کس بنا به وضعیت معیشتی‌اش هزینه درمان را پرداخت می‌کند. به‌گفته خودش با توجه به شرایط مالی اهالی، هزینه درمان از 30تا 100درصد تخفیف داده می‌شود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید