• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
سه شنبه 25 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 16138
+
-

پینگ‌پنگ حالا کی‌روش می‌خواهد

گفت‌وگو
پینگ‌پنگ حالا کی‌روش می‌خواهد

لیلی خرسند| سخت است که کار بزرگی کنی و کسی نبیند، سخت است که تلاش کنی و خودت را به جمع بزرگان برسانی ولی کسی متوجه نشود. دیده نشدن بخشی از ورزش ایران شده، در ورزش‌هایی که به قاب تلویزیون راه پیدا نمی‌کنند، فدراسیون‌ها تلاشی برای تبلیغات ورزش و ورزشکارانشان نمی‌کنند، بی‌انگیزگی حرف اول را می‌زند و شاید به خاطر همین است که موفقیتی هم به دست نمی‌آید ولی بعضی وقت‌ها هم همین دیده‌نشدن‌ها بهانه‌ای می‌شود تا تلاش‌ها بیشتر شود، یک عده انگیزه پیدا می‌کنند تا خودشان را ثابت کنند. تنیس روی میز سال‌هاست که روبه جلو حرکت می‌کند. حضور در المپیک در رشته‌های راکتی خیلی راحت نیست به خصوص در تنیس روی میز که از نظر آماری بیشترین تعداد ورزشکار را در جهان دارد، در مسابقات‌ جهانی‌اش حدود صد کشور شرکت می‌کنند. اما مهتر از رسیدن به المپیک، رسیدن به جمع 24 تیم اول جهان است. برای المپیکی شدن داشتن یک بازیکن نخبه کافی است اما برای این که به دسته یک جهان صعود کنی، باید یک تیم باشی، باید چند بازیکن هم رده داشته باشی.  تنیس روی میز ایران روزهای گذشته با پیروزی‌هایی که در مسابقات جهانی سوئد داشت، به جمع 24 تیم اول صعود کرد، خیلی‌ها متوجه اهمیت این موضوع نشدند، شاید برایشان دسته دو و یک تفاوت چندانی نداشته باشد اما برای جامعه تنیس روی‌میز این صعود بزرگترین موفقیت است. افشین نوروزی، کاپتیان تیم ملی که سهم بزرگی در این صعود داشت، مهمان همشهری بود از سختی‌ها و شیرینی این صعود کند و از این که چه کار باید کرد تا این جایگاه حفظ شود. نوروزی به همراه پیمان حسنی از مربیان این رشته مهمان همشهری بودند.  
  رسیدن به دسته یک تنیس روی میز جهان چقدر مهم است. این یک اتفاق است، یک تیم را شانسی بردیم و صعود کردیم یا واقعا تنیس‌روی میز ایران به سطح یک جهان رسیده؟
 قطعا اتفاق نبود، ما  با برنامه‌ریزی و هدف به مسابقات رفتیم. سالهاست من این آرزو را داشتم که به این جایگاه برسیم. به عنوان کاپیتان تیم ملی نظرم این بود که اگر قرار است تیم را به نسل بعدی بدهیم، با چنین جایگاهی این انتقال انجام شود.  کار سختی بود ولی شاید تنها کسی که قبل مسابقات می‌گفت به دسته یک صعود می‌کنیم من بودم ، بقیه دوستان و حتی سرمربی هم صراحتا نمی‌گفتند. من هم پیش بینی می‌کردم کار دشواری داریم ولی با شناختی که از خودم، آمادگی و انگیزه بچه‌ها داشتم، این اطمینان را داشتم که می‌توانیم از این فرصت استفاده کنیم و به دسته برتر جهان برسیم. 
  ماندن در دسته یک کار سخت‌تر از رسیدن به این دسته است. مثل تنیس که سال‌هاست بین دسته دو و سه مدام در حال رفت‌وآمد است. برای ماندن چه کار باید بکنیم؟
تنیس روی میز با تنیس متفاوت است. ما در یک مسابقه جهانی که شرکت می‌کنیم، حداقل 80 کشور در این مسابقات حضور دارند. قرار گرفتن در 24 تیم اول کار خیلی دشواری است. در دوره قبل مسابقات جهانی اگر اشتباه نکنم حدود صدو‌بیست‌سی کشور شرکت کرده بودند. از امسال اعلام کردند جهانی‌ها با 72 کشور برگزار می‌شود. حتی صعود به جمع 24 تیم، جایگاه خوبی است. تیم‌های قدرتمند اروپایی و آسیا در این رشته هستند. حریف‌هایی که در این دسته داشتیم، تیم‌هایی مثل آمریکا، اسپانیا، ایتالیا،‌ اسلواکی، دانمارک، یونان و ... بودند که همیشه در سطح جهانی حرف برای گفتن داشتند. یا خود مجارستان که بعد از چین پرافتخارترین تیم جهان است. دانمارک بازیکنی داشت که سومی  جهان را دارد، ولی در همین مسابقات دانمارک به اوکراینی که ما بردیم، باخت. دورنمای صعود ما این است که به جمع 24 تیم رسیده‌ایم و با سکو خیلی فاصله داریم، ولی واقعا کار رشته‌های راکتی خیلی سخت است. در کشور ما بعد از چند رشته‌ای که معمولا مدال‌های المپیکی می‌آورند، بقیه جایگاه مناسبی در سطح جهانی ندارند، به خصوص رشته‌های راکتی. تنیس، بدمینتون، اسکواش را مقایسه کنید، می‌بینید که تنیس روی میز چقدر تلاش کرده و چقدر کار کرده تا به این جا رسیده. حتی قهرمانانی که ما در این رشته داشتیم، جز ورزشکارانی بوده‌اند که در جامعه شناخته شده بودند. شاید مردم قهرمانان رشته‌های دیگر را خیلی نشناسند ولی حداقل ورزشکاران تنیس روی میز را به اسم می‌شناسند. من خودم که کوچک بودیم، تا می‌گفتی تنیس‌روی میز می‌پرسیدند مجید احتشام‌زاده را می‌شناسی؟ به نظر من یک تفاوت‌هایی در تنیس‌روی با بقیه رشته‌ها وجود دارد. این موفقیت‌ها را هم نمی‌شود گفت فقط مربوط به یک فدراسیون بوده. همه مکمل بوده‌ایم. حتی نمی‌توانم بگویم این نسل این موفقیت را آورده. زمانی که من، مهران احدی و‌ شاهین اخلاق‌پسند فیکس تیم ملی بودیم و آقای فواد کاسب سرمربی تیم ملی بود، آروزیمان بود که به این جایگاه برسیم. این روند را همیشه رو به جلو طی کردیم تا امروز با یک ترکیب توانستیم صعود کنیم. 
   حرف‌هایتان درست ولی برای ماندن در دسته یک باید برنامه داشت، فدراسیون و شما به این برنامه و کارهایی که باید انجام بدهید، فکر کرده‌اید؟
با امکاناتی که ما داریم و کارهایی که می‌کردیم، به بالاترین نقطه‌ای که می‌توانستیم نگاه کنیم همین صعود به دسته یک بود. شاید ما کار خیلی بزرگ‌تر از امکانات و شرایطمان انجام دادیم. تیم‌های رقیب ما امکانات بهتری دارند، بازیکنانشان در لیگ‌های اروپایی معتبر بازی می‌کنند، اسپانسر دارند،‌ مسابقه زیادی شرکت می‌کنند. قطعا اگر بخواهیم در دو سال آینده با برترین‌های دنیا رقابت کنیم،  نیاز است تفکر جدید و شرایط جدید به وجود بیاید و نگاهمان نگاه سنتی نباشد، با تمام احترامی که برای آقای  لطف‌الله نسب، سرمربی تیم ملی دارم،‌ من فکر می‌کنم به مربی خارجی خوبی که علم روز را منتقل کند، نیاز است. اولین نیاز برای حضور پرقدرت در دسته یک جهانی حضور یک مربی درجه یک خارجی است. مثل رشته‌های دیگر که مربی خارجی خوب آوردند و موفق هم بودند. مثل فوتبال که ما مربی خوب کم نداریم ولی وقتی کی‌روش، سرمربی شد کلاس فوتبال ما تغییر کرد، در والیبال هم به همین شکل. در فوتبال آقای منصوریان مربی خوبی است اما  در استقلال مربی خارجی خوب آمده و با همان بازیکنان و با همان امکانات تغییراتی به وجود آورده. به نظرم کاری که فدراسیون باید انجام دهد این است که هم از تجربیات آقای لطف‌الله نسب استفاده کند و مربی خارجی در کنار او باشد. دوم این که  ارتباطمان را با دیگر تیمها بیشتر کنیم حالا چه در قالب اردوها و مسابقات و یا حضور در پوروتورهای سطح بالا باشد، دیگر  نباید بترسیم  که در فلان تورنمنت بازیکنن سطح بالاست و شکست می‌خوریم. باید مسابقه بدهیم تا ترس و فاصله را کمتر کنیم. یکی دیگر از کارهایی که تاثیر دارد حضور در دیگر لیگ‌های معتبر جهان است. این شرایط ما را می‌تواند از شرایط و دید سنتی خارج کند و ما را به جایی برساند که همه به ماندن در لیگ یک فکر کنیم و هم بازی‌های آبرومندانه در این سطح داشته باشیم. 
   فکر می‌کنید مربی آسیایی به سبک بازی ایران می‌خورد یا مربی اروپایی؟
اصولا سبک بازی ما به اروپایی‌ها خیلی نزدیک‌تر است، هم سبک رفتاری و خلق و خویمان وهم سبک بازی‌مان. اما در حال حاضر قدرت اول جهان شرق آسیایی‌ها هستند. اگر مربی سطح بالای  شرق آسیایی بتوانیم بیاوریم، مربی چینی، کره‌ای یا ژاپنی خیلی خوب کار می‌کنند چون برای مسوولیتشان ارزش قائل هستند. ما تجربه حضور این مربیان را هم داریم. در زمان ریاست شاهرخ شهنازی در فدراسیون، تغییر نسل و ایده‌های نوینی به وجود آمد. با حضور شهنازی دیدگاه‌ها تغییر کرد. صاحب کمپ خوب شدیم، آکادمی خیلی خوبی داشتیم که بعد از رفتن شهنازی آکادمی را از دست دادیم و تاثیرات منفی روی ما گذاشت. اگر آن آکادمی را داشتیم ما الان بهتر از این بودیم. آن دوره ما سه سال مربی کره‌شمالی داشتیم. ما بزرگسالان بودیم و نوشاد عالمیان بچه‌های دیگر در تیم پایه با این مربیان کارشان را شروع کردند. الان دوباره نیاز است که وارد تغییرات جدید و اساسی شویم. با مربی خارجی و حریفان تمرینی خارجی می‌شود دوباره تغییرات جدید ایجاد شود. یکی از مشکلاتی که ما تا الان داشته‌ایم، این است که کادر فنی ما یک نفره است. ما یک سرمربی داریم که مربی ندارد. سرمربی زمانی سرمربی است که کنارش مربی، کمک‌مربی، بدنساز و آنالیزور باشد. حتی فیزیوتراپ و ماساژور باشد. وقتی می‌گویم دید جدید ومدرن باید باشد، منظور ایجاد این تغییرات است. 
   این تغییرات بستگی به وضعیت مالی فدراسیون دارد با این قمیت دلار و بودجه فدراسیون می‌شود این کارها را انجام داد؟
قطعا سختی‌های خاص خودش را دارد. الان آقای قارداشی(رئیس فدراسیون) و آقای نظری(دبیر فدراسیون) تلاش زیادی کرده‌اند و اسپانسر گرفته‌اند. قبلا اعزام‌ها از بودجه دولتی بود ولی برای همین مسابقات بانک دی اسپانسر فدراسیون بود. وقتی اسپانسر باشد، فدراسیون می‌تواند بودجه دولتی را در کارهای اساسی و پایه استفاده کند و در اعزام‌ها از بودجه اسپانسر‌ کمک بگیرد. همه این‌ها مکمل هم می‌شوند. ما اگر لیگ خوب داشته باشیم، پخش تلویزیونی بگیریم، اسپانسر هم می‌تواند کنار فدراسیون باشد و کمک کند. حالا ما نمی‌خواهیم کادر فنی‌مان مدلی باشد که من گفتم، الان معقول نیست که بگوییم ما ماساژور، پزشک، بدنساز و کمک داشته باشیم ولی اینطور هم نباشد که کل کادر فنی فقط یک نفر باشد. 
  در پینگ‌پنگ بازیکن بزرگ کم نداشته‌ایم، چرا هیچ وقت در لیگ‌های معتبر لژیونر نداشته‌ایم؟
هم من و هم آقای اخلاق‌پسند پیشنهاد داشتیم، فکر می‌کنم آقای احدی هم پیشنهاد داشت. من خودم هم از لیگ آلمان و هم از لیگ دانمارک و هم از پرتغال پیشنهاد داشتم. همین الان هم اگر بخواهیم می‌توانیم در لیگ‌های آلمان و فرانسه بازی کنیم. موضوع این است که سال اول حضور در این لیگ‌ها، از نظر مالی تامین نمی‌شوی. یک سال دو سال باید بازی کنی، بازی‌های خوبی داشته باشی و خودت را نشان بدهی تا بتوانی در بحث مالی تامین شوی. در لیگ‌های خوب تنیس‌روی میز، بازیکنان شرق آسیا تعدادشان زیاد است و کار را برای بستن قرارداد خوب سخت می‌کنند. اما الان شرایط خوب شده و با توجه به جایگاهی که پیدا کرده‌ایم، امسال می‌توانیم لژیونر داشته باشیم. پیشنهادهایی که به ما می‌شد خیلی وسوسه‌انگیز نبود که بخواهیم برویم. 
   بهتر نبود که می‌رفتید و برای آینده سرمایه‌گذاری می‌کردید؟ در فوتبال و والیبال بازیکنانی داریم که در اروپا بازی می‌کنند ولی قراردادهایی بالایی ندارند. آنها می‌خواهند دیده شوند تا به تیم‌های بزرگ‌تر بروند. 
من اگر به چند سال پیش برگردم، قطعا تصمیم دیگری می‌گیرم. افرادی که آن موقع کنارم بودند، راهنمایی می‌کردند یا خودم از افرادی که در این زمینه دید بازتری دارند مشورت می‌گرفتم، تصمیم بهتری می‌توانستم بگیرم. یک بازیکن هندی که نفر اول هند است، در مسابقات دهه فجر سال 1378 در اولین بازی به من باخت و حذف شد، به لیگ آلمان رفت و چندین سال  در یکی از باشگاه‌های خوب آلمان بازی کرد، الان اگر اشتباه نکنم جز سی‌وپنج چهل بازیکن اول جهان است، هم پول خوب می‌گیرد و هم در لیگ آلمان بازی می‌کند. من تصمیم درستی نگرفتم ولی الان نسل جدیدر لیگ‌های خارجی بازی می‌کنند. امین احمدیان پارسال در لیگ آلمان بازی کرد، پوریا عمرانی، امیر میرالماسی الان دارند بازی می‌‌کنند، برای امسال هم میعاد لطفی پیشنهاد دارد، خود نیما و نوشا دنبال باشگاه‌هایی هستند که با شرایط خوب بتوانند برایشان بازی کنند اما برای من دیگر دیر شده، هرچندامسال هم این فرصت را دارم. برنامه من این در یکی دو سال آینده برای تیم ملی بازی کنم. 
  در دوره‌ای که زارع‌پور رئیس فدارسیون بود، شما یکی از منتقدان بودید، تنها بازیکنی بودید که حرف زدید و بیشترین ضرر را هم شما دیدید. اگر آن پنج سال یک نفر کاربلد رئیس فدراسیون می‌شد، ‌الان شرایط تنیس فرقی نداشت؟
صد در صد فرق می‌کرد. ما زمان را از دست دادیم. آن سال‌ها بهترین سال‌های ورزشی خود من و خیلی از دوستان دیگرمان بود. ما به جای این که سوار هواپیما شویم با سرعت آن حرکت کنیم، سوار اتوبوس بودیم، ‌اتوبوسی که سرعتش خیلی کم بود و سر راه یا خراب می‌شد یا تصادف می‌کرد. زمانی که زارع‌پور رئیس فدراسیون بود،‌ زحماتی کشید ولی سبک مدیریتشان سبکی نبود که به رشته ظریفی مثل تنیس روی میز کمک کند. ورودش به این فدراسیون اشتباه بود، هم به خودش لطمه زد و هم به رشته ما. من وقتی به یک چیزی اعتقاد پیدا می‌کنم،‌ روی حرف خودم می‌مانم. آن موقع با محرومیت و محکومیت و جریمه سنگین، دلسرد شدم و نمی‌خواستم دیگر بازی کنم. اتفاق مهمی که الان افتاده، داشتن آرامش است. شاید تصور این باشد که ما کار مهمی نکرده‌ایم، همه مدال را می‌ببینند ولی واقعا صعود، شاهکار بود. زمان مربیگری فواد کاسب من و احدی، اخلاق پسند و نوشاد‌ سال 2010 می‌جنگیدیم که در گروهمان سوم شویم. تا قبل از آن در گروه سوم نشده بودیم. با انگلیس بازی داشتیم، سوم که شدیم همه اشک می‌ریختیم. خیلی از آن سال نگذشته. این بار در جهانی با اقتدار در گروهمان اول شدیم، در حذفی تیم قدرتمندی مثل هلند را سه بر صفر بردیم. اوکراینی را بردیم که تا قبل از بازی با ما باخت نداده بود. اوکراین دانمارک قدرتمند را برده بود. نه تنها خودمان که کشورهای دیگر هم فکر نمی‌کردند ایران یکی از شانس‌های صعود باشد. این یک کار تاریخی و ماندگار است. 
  ولی این حس به جامعه تنیس روی میز محدود بود. چرا حتی جامعه ورزشی هم متوجه اتفاق به این مهمی نشدند؟
دلیل این اتفاق عدم شناخت مردم از این رشته و سختی‌هایش است. من اگر کنار برج ایفل بروم ، فقط یک عکس می‌گیرم ولی وقتی یک آرشیتکت که آگاهی دارد و سختی ساخت را می‌داند ، شاید ساعت‌ها از تماشای برج لذت ببرد. لذت بردن بستگی به شناخت دارد. در این سال‌ها مسابقات ما خیلی انعکاس نداشته و خیلی‌ها شناخت ندارند. 
پیمان حسنی: تنیس‌روی میز در المپیک لندن انفجاری در بین علاقه‌مندان ورزش ایران ایجاد کرد. همه متوجه شدند تنیس روی میز هم هست چون همه مستقیم آن رویداد مهم را می‌دیدند. نوشاد عالمیان بازیکن هنگ‌گنگی و بازی به آن سختی را برد. تا قبل از آن ما در المپیک برد نداشتیم ولی در لندن بازیکن ما دو  برد به دست آورد. در همین مسابقات جهانی اگر مسابقه با اوکراین پخش می‌شد و مردم می‌دیدند،‌ متوجه اهمیت صعود به دسته یک می‌شدند. مالزی تیم زنانش دسته سه بازی می‌کند ولی تلویزیون مالزی مسابقات آنها را پخش می‌کردد. بعد از المپیک لندن چندهزار نفر علاقه‌مند جذب شدند. ولی چون در فدراسیون ما هیچ برنامه‌ای برای تیم ملی نبود، آن نفرات جذب نشدند. 
  راضی کردن تلویزیون کار سختی نیست. خیلی از فدراسیون‌ها این کار را می‌کنند. الان مسابقات خیلی از رشته‌ها از تلویزیون پخش می‌شود. 
پخش نشدن مسابقات از تلویزیون نقصی بود که باید مدیریت می‌شد. الان والیبال خیلی طرفدار دارد، چرا که مسابقاتشان را تلویزیون پخش می‌کند. ولی آنها که از اول طرفدار نداشتند. قدیمی‌های تنیس روی میز می‌گویند قبلا اینقدر که آنها را می‌شناختند والیبالی‌ها را نمی‌شناختند. مثل فوتبال که همه یک بار پایشان به توپ خورده در تنیس هم همه یک بار راکت دستشان گرفته‌اند. 
  خود شماها هم در تبلیغات نقش دارید. نوشاد عالمیان بعد از لندن می‌توانست از شرایطی که به وجود آمده استفاده کند و عده‌ زیادی را جذب خودش و رشته‌اش کند.  
یکی از وظایف ما همین است  که باید رشته‌مان را معرفی کنیم و ترویج بدهیم. نوشاد هم محبوب است و هم افتخارات زیادی به دست آورده اگر دراین موضع بیشتر وقت می‌گذاشت می‌توانست تاثیر را در جامعه بگذارد. اگر خود بازیکن اشتباه تصمیم می‌گیرد بهتر مشاوره داشته باشد مدیریت شود یا فدراسیون بخواهد که برای رشته تبلیغ کند
   رابطه‌تان در اردو چطور است؟ از هم انرژی می‌گیرید؟
آنجا خوب است. نوشاد خیلی دوست‌داشتنی و گرم است. خیلی اوقات بابل می‌روم خانه‌شان تمرین می‌کنم علاقه‌ زیادی به رسانه‌ها ندارد و دلیلش را نمی‌دانم. برخلاف این که پشت میز فعال است،‌ در حرف زدن فعال نیست. 
   به حضور المپیک 2020 هم فکر می‌کنید؟ 
به المپیک هم  فکر می‌کنم و می‌دانم کدام کشور برگزار می‌شود. نمی‌دانم چند سال دیگر هم هستم و فکر می‌کنم اوج بازی‌ام المپیک 2020 است. بعد از 2008 که در المپیک بازی کردم، شاید اینجوری که به المپیک 2020 فکر می‌کنم به 2016 و2012 فکر نکرده بودم. شاید این آخرین دوره مسابقه برای من باشد.
  شاید هم خداحافظی طلایی.
ان شاء الله. 

این خبر را به اشتراک بگذارید