سینما در ایران اوایل سده چهاردهم خورشیدی، چنان جذاب و جادویی به شمار میآمد که همچون بسیاری دیگر از رهاوردهای فرنگ، بسیاری از ایرانیان را فریفته خود کرده بود. سینما در واقع بخشی از فرایند نوسازی ایران در روزگار معاصر برشمرده میشد. این رهاورد فریبنده تمدن غرب، نخست با واکنشها و ایستادگیهای جامعه سنتگرای ایران روبهرو شد اما آرامآرام بخشهایی از جامعه را به خود جذب کرد؛ هرچند بسیاری از خانوادههای ایرانی تا دههها در آن حضور نمییافتند و همچنان آن را پدیدهای ناخوشایند میدانستند. نخستین فیلمهای سینما در جهان غرب، بیصدا بودند و صدا در سینما رفتهرفته به تصویر پیوست. نخستین فیلمهای سینماها در ایران نیز اینچنین بودند. مرحوم مرتضی احمدی ـ بازیگر، پیشپردهخوان و صداپیشه پرآوازه ـ در کتاب خاطرات خود با نام «من و زندگی» درباره چگونگی نمایش فیلمهای صامت در سینماهای ایران در نخستین دهههای آشنایی ایرانیان با این پدیده فریبنده تمدن نوین جهانی، خاطرهای جذاب روایت کرده است که نشان میدهد ایرانیان، سنت دیرینه روایتگری خویش را به روشی جالب به سینمای صامت افزودند. او در اینباره مینویسد: «نمایش فیلمهای صامت (غیرناطق) هم داستان شیرینی دارد. موقع نمایش ،مردی بهعنوان بازگوکننده صحنهها در حالی که چوب بلندی در دست داشت با اشاره همان چوب به روی پرده با صدای بلند قصه و همچنین وضعیت صحنه فیلمبرداریشده را برای تماشاچیها توضیح میداد. درواقع میشود گفت این هم نوعی ترجمه قصه بود». آن گوینده و راوی تا اندازهای اهمیت داشت که گویی بخشی از فیلم به شمار میرفت و این جایگاه، نفوذی بسیار به وی میبخشید. احمدی نیز در خاطرات خود به اهمیت و جایگاه این راوی اشاره میکند؛ «همین گوینده در سینما از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار بود و اگر به دلیل بیماری یا گرفتاری خانوادگی و یا به صورت قهر از حضور در کنار پرده خودداری میکرد میتوان گفت فیلم برای تماشاچیها فاقد قصه میشد و چیزی از آن سردرنمیآوردند و پس از پایان نمایش فیلم با غرولند و لنترانی سالن سینما را ترک میکردند و اگر مسئولین سینما فکری برای سئانسها و روزهای بعد نمیکردند سالن از تماشاچی خالی میماند». این خاطره مرتضی احمدی که روایتی نو از تاریخ سینما و فیلمهای صامت در ایران را بازمیگوید به جزئیات و حاشیههای حضور این راویان و گویندگان فیلمهای صامت هم اشاره دارد؛ «این گویندگان، فوقالعاده خودخواه، بداخلاق و بدتر از همه بددهن بودند. اگر یک تماشاچی سروصدا میکرد با اعتراض و نثار فحشهای رکیک آنها روبهرو میشد. گاه نیز اگر تماشاچی خاطی را میشناخت دستور میداد از سالن بیرونش کنند. همینطور هم میشد و اگر دستش به طرف میرسید با همان چوبی که در دست داشت سهچهارتایی به سر و شانه طرف میزد. از شما چه پنهان، من هم یکبار با دریافت چند فحش آبدار مورد نوازش او و اخراج از سینما قرار گرفتم». آنگونه که احمدی روایت کرده است، پیدایش و رواج فیلمهای ناطق، به حکمرانی این راویان خودخواه در قلمروی بیرقیبشان پایان داد و «با پایانیافتن فیلمهای صامت و جایگزینی فیلمهای ناطق ،دوران یکهتازی این گویندهها به پایان رسید».
گویندگان نخستین فیلمهای بیصدای سینما در تاریخ ایران چه کسانی بودند
راویان خودخواه سینمای صامت
در همینه زمینه :