سکانسهای ماندگار | روزگار سپریشده ستاره سینمای صامت
سانست بلوار بیلیوایلدر0591
سعید مروتی | روزنامهنگار
در یکی از تلخترین فیلمهایی که با موضوع سینما ساخته شده، ماجرای فیلمنامهنویسی جوان و بازیگری پا به سن گذاشته روایت میشود که فرجام تراژیکش امری گریزناپذیر بهنظر میرسد. در فیلم «سانستبلوار» جو گیلیس (ویلیام هولدن) به شکل کاملا اتفاقی از خانه نورما دزموند (گلوریا سوآنسون) ستاره سابق سینمای صامت سردرمیآورد. آشنایی سناریست جوان با ستاره پا به سن گذاشته که قصد بازگشت به سینما را دارد فتح بابی برای آغاز یکی از دراماتیکترین آثاری است که درباره سینما ساخته شده است. بیلی وایلدر در آخرین همکاریاش با چارلز براکت، فیلمنامهای دقیق و پرجزئیات نوشته که گفتوگونویسی درخشانش هنوز در یادها مانده است؛ مثل جایی که به نورما دزموند گفته میشود: «شما روزگاری ستاره بزرگی بودید.» و نورما در جواب میگوید: «من هنوزم بزرگم. این فیلما هستند که کوچک شدهاند».
سکانس برگزیده: درحالیکه سالهاست کسی سراغی از نورما نگرفته، یکی از دستیاران سیسل ب.دومیل کارگردان مشهور با او تماس میگیرد. نورما دزموند تصور میکند دومیل فیلمنامهاش را پسندیده و به استودیو میرود. غافل از اینکه دستیار کارگردان قصد اجاره اتومبیل قدیمی نورما برای استفاده در یکی از فیلمها را داشته. دومیل که از دیدن نورما دزموند غافلگیر شده، سعی میکند شأن و احترام او را نگه دارد. نورما ستاره سینمای صامت بوده و وقتی روی صندلی مینشیند یک بوم صدابرداری بالای سرش به حرکت درمیآید؛ بومی که نورما با حسی آمیخته به عدم شناخت و نفرت از خود دورش میکند. نمایی که یادآور این دیالوگ نورماست: «ما دیالوگ لازم نداشتیم. ما چهره داشتیم.» لحظهای بعد تکنیسین نور استودیو نورما را میشناسد و پس از او کارکنان قدیمی استودیو متوجه حضور ستاره محبوب دیروز میشوند. دومیل سعی میکند با احترام به نورما بفهماند دورهاش سپری شده و وقتی از او میخواهد فیلمبرداری صحنهای که آماده گرفتنش هستند را تماشا کند، میگوید: «نورما، فیلما نسبت به قدیم یه کمی عوض شده.» وایلدر سپریشدن روزگار ستاره پا به سن گذاشته را با پرداختی که در عین سادگی، استادانه است، به نمایش میگذارد.