کمتر از یک هفته پس از اصلاحات اقتصادی در کشور و حذف ارز دولتی کالاهای اساسی، گروهک منافقین تلاش زیادی کرد تا با به انحراف کشیدن محدود اعتراضات خیابانی و تبدیل آن به اغتشاشات، ساختار سیاسی کشور را تهدید کند. پیوند این گروهک با حلقههای سلطنتطلب و سایر گروههای برانداز یکبار دیگر ائتلاف حداکثری و پرشمار در مواجهه با رویدادهای داخلی ایران را دنبال میکرد. تاکتیک آنان این بار نیز با 2روش برگزاری نشستهای دورهای و دعوت از چهرههای باسابقه سیاسی آمریکایی و ایجاد کارزارهای براندازانه در شبکههای مجازی بهویژه توییتر و شبکههای ماهوارهای دنبال شد. سیر تحولات و امور عادی زندگی مردم اما یکبار دیگر حکایت از فاصله کهکشانی مطالبات آنان با اهداف کینهجویانه و ضدایرانی این گروهک مورد حمایت برخی کشورهای غربی داشت.
هویت وابسته و انگلوار این گروهک در ارتزاق از شبکهها و سرویسهای ضدامنیتی مستقر در خارج از کشور بهدنبال سلسله ناتوانیهای خود در حرکتهای براندازانه، متمرکز بر موجسواری در رویدادهای داخل ایران مانده است. روش آنان در کنار برخی نسخهپیچیهای چهرههای درمانده سلطنتطلب خارج از کشور قبضه کردن افکار عمومی در ایران را دنبال کرده است. در عین حال آگاهی چنددههای عمومی از اقدامات تروریستی این گروهک و قربانیان چنددههزار نفری آنان در کشور فرصت هرگونه جولان و عرضاندام را از این گروهک گرفته است. نشست اخیر منافقین در آلبانی تلاش دیگر آنان برای جلب توجه معترضان و هدایت آنان به سمت اقدامات پرخاشگرانه در داخل ایران بود. سُرخوردن روی افزایش قیمت روغن در ایران و حمایت متظاهرانه از انتقادات معیشتی مردم، شاهکلید منافقین در بازگشایی اتاق تاریک اغتشاشات و حرکتهای کور احتمالی در سطح خیابانها بود. دیدار مایک پمپئو، وزیر خارجه دولت ترامپ با مریم رجوی، سرکرده این گروهک در آلبانی نیز با هدف جلب حمایت و دیده شدن چهره منفور منافقین در میان معترضان بود. تقدیم چند جمله تیز و تند علیه ساختار سیاسی و رئیسجمهور ایران در کنار تعریف و تمجید از منافقین نیز دستخوش او به خاصهخرجی منافقین در این دعوت و محفل و بزم آنها بود؛ حتی اگر نیاز باشد در دیدار با رجوی خود را عضوی از منافقین بخواند و درخواست کند از ظرفیت آنها علیه جمهوری اسلامی استفاده شود!
نفرتپراکنی منافقین این بار نیز زیر سقف همان نشست آلبانی دفن شد و نتوانست پرده فراموشی بر سابقه اقدامات وحشیانه آنان در اذهان عمومی بیندازد. نشست آلبانی آنها به همان اندازه محل بیتوجهی اعتراضات قرار گرفت که موج توییتری لشکر مزدوران و کاسه به دستهای آنها در سطح توییتر برای اعتراضات سراسری نیز هیچ دنبالکنندهای در کشور و در پاسخ به دعوت آنها نداشت. بررسی ترند توییتری منافقین (که بوی فیک بودن آن از کیلومترها دور به مشام میرسد) برای اعتراضات سراسری در ایران حکایت از همان لشکر اشباح بینام و نشان قعر تاریخ در پیوند با گرایشهای رادیکال براندازانه و مرتجعانه سلطنتطلبانه داشت. صدای آنها دهههاست شنیده نمیشود و اگر همین مختصر آشنایی جمعیت هزار تا هزار و 500نفره و تجهیزشان به شبکههای اجتماعی نبود، سمبلشان هم به فراموشی سپرده شده بود. رفتارهای پرخاشگرانه و در دست گرفتن پرچم رادیکالیسم مقابل مهمترین مقرهای رفتوآمدهای سیاسی و دیپلماتیک و حتی رویدادهای فرهنگی در اروپا و آمریکا تنها چهره فحاش و خشونتطلبانه آنها را پررنگتر کرده است؛ چهرههایی که خیلی وقت است رسم و مرامشان به زیرزمین بایگانی جریانات سیاسی ایران سپرده شده است.
شکست مزدوری اعتراضات درآلبانی
در همینه زمینه :