صفیه رضایی؛ روزنامهنگار
قدرتهای نوظهور و روندهای جدید در معادلات بینالملل نشان میدهد که عمر تکجانبهگری و هژمونی آمریکا به پایان رسیده است. زنگ خطر این افول را بسیاری از نظریهپردازان به صدا درآوردهاند. ضمن اینکه آمریکا در صف این معادلات نوظهور یا عقب میماند یا دست و پا خواهد زد. به این روند از افول، موج بیاعتمادی را میتوان افزود که از جانب کشورهای دیگر در شاکلهای تاریخی مثالزدنی است. در کشور ما به آمریکا اعتمادی نیست چون آمریکا، 25سال از حکومت دیکتاتوری و فاسد شاه در ایران حمایت کرد، از ابتدای انقلاب اسلامی آمریکا به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بود، در دوران تجاوز به ایران، آمریکا و غرب تکنولوژی و مواد سلاحهای شیمیایی را در اختیار صدام حسین گذاشتند، در زمان تجاوز عراق به ایران، آمریکا هواپیمای مسافربری ایران بر فراز آبهای خلیجفارس را سرنگون کرد و 290مسافر بیگناه ازجمله 66کودک را به شهادت رساند، از ابتدای انقلاب تاکنون آمریکا با جایگاه طبیعی و منافع مشروع ایران در منطقه مقابله کرده است، آمریکا با صدور بیسابقه تسلیحات به کشورهای عربی منطقه، منطقه را میلیتاریزه کرده درحالیکه ایران را مورد تحریم کامل تسلیحاتی قرار داده است، آمریکا از گروههای تروریستی مخالف ایران حمایت میکند، از ابتدای انقلاب، آمریکا به حقوق مشروع هستهای ایران تعدی کرده و با آن مخالفت کرده است و صدها نمونه و شاهدی که میتوان برای بیاعتمادی به آمریکا مثال زد، اما باید درنظر داشت که رویه بیاعتمادی به هژمون، خاص کشور ما نیست که کشورهای دیگر نیز در گرداب فریب و نیرنگ آمریکا گرفتار شدهاند.
جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با همشهری در زمینه چرایی بیاعتمادی به آمریکا گفت: تفکر بیاعتمادی به آمریکا تنها در جمهوری اسلامی بهوجود نیامد. آمریکا در زمان رژیم شاه هم غیرقابل اعتماد بود. با سیری در رویدادهای تاریخی، عمق این بیاعتمادی را میبینیم؛ بهعنوان نمونه علی امینی با وجود تمام خوشخدمتیها به آمریکا نتوانست ره به جایی ببرد. یا در زمان مصدق یا در زمان سقوط محمدرضا شاه پهلوی که چگونه حاضر نشدند او را به کشور خود راه دهند و در نهایت در یک بیمارستان روانی بستریاش کردند. وی افزود: آمریکا عمق بیاعتمادی را برای کشورهای دیگر نیز به نمایش گذاشته است. این روند بیاعتمادی در ماجرای حمله صدام به کویت به وضوح دیده شد. همچنین کرهشمالی نیز از فریب آمریکا ضربه خورد تا جایی که بعد از مدتها از آمریکا کنارهگیری کرد و برنامه تسلیحاتی خود را ادامه داد. روند برجام و مذاکرات هستهای در کشور ما نیز کاملا تأییدکننده شاکله بیاعتمادی به آمریکا بود. این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: مثالهای بسیار عینی از تجربه بیاعتمادی به آمریکا وجود دارد. مثالهایی که فقط مربوط به کشور ما نیست. کافی است که به سرنوشت برخی مهرههای آمریکایی همچون بن علی و حسنی مبارک مراجعه شود.قنادباشی تأکید کرد: سیاست خارجی آمریکا کاملا براساس منافع شرکتهای بزرگ تنظیم میشود. تا جایی که موضوعاتی همچون تمهیدات دینی، اخلاقی یا حتی ملیگرایانه در آن دیده نمیشود. همچنین در سیاست داخلی و خارجی آمریکا رگههای ناسیونالیستی را هم نمیتوان دید چراکه مناسبات در این کشور کاملا براساس سود پایهگذاری شده است. بسیاری از جنگهایی که آمریکا به راه انداخته و میاندازد تنها در جهت منافع شرکتهای بزرگ اسلحهسازی است. در واقع میتوان گفت تنها سودآوری و تامین منافع آنها مهم است. این تحلیلگر مسائل سیاسی افزود: بسیاری از جنگهای تاریخ را آمریکا به راه انداخته است؛ مثلا جنگ ویتنام در جهت تضعیف اروپا بود یا گفته میشود پشت صحنه جنگ جهانی دوم آمریکا بوده است. البته اینها نظریاتی است که مطرح میشود؛ با این حال باید دانست رویه بیاعتمادی به آمریکا تنها در کشور ما نیست و این بیاعتمادی را بسیاری از کشورها به آمریکا دارند.
چرا به آمریکا اعتماد نداریم؟
در همینه زمینه :