امان از بیآبی
فاطمه عباسی
طی 2هفته اخیر، بعد از گذشت ماه گرم و بیآب فروردین و نیمی از اردیبهشت، بالاخره آسمان سخاوت به خرج داد و چهره قدیمی بهار با رگبارهای گاه و بیگاهش نمایان شد. با این همه اما هنوز اوضاع سدهای کشور بحرانی است و مشکل کمبود آب همچنان پابرجاست. بارندگیهای اخیر هم نتوانست جبران بیآبیهای ماههای گذشته را بکند و تنها ۵۳درصد از مخازن سدهای کشور پر شده و هنوز ۴۷درصد آن خالی است.
با توجه به سدهای خالی، تالابهای خشک، رودهای بیرمق، افت شدید آبهای زیرزمینی، فرونشست، گرد و غبار، بیابانزایی، آتشسوزی و مرگ جانداران، باید اعتراف کرد که کشور ما دچار ورشکستگی آبی شده است. یعنی چه باران ببارد و چه نبارد، ما آب کم میآوریم. چرا؟ چون خرجمان(مصرف آب) بیشتر از دخلمان(میزان آب تجدیدپذیر) است. وقتی کم میآوریم هم از پساندازمان(آب زیرزمینی) میخوریم. بنابراین نمیتوان همه مشکلات بخش آب را بر گردن خشکسالی و تغییر اقلیم انداخت و بخش عمده این مشکلات به دلیل مدیریت غلط در حوزه آب است. بد نیست بدانید که همین طرحهای سدسازی متعدد و هزینهبر در برخی استانهای کشور، بدون توجه به اقتضائات آب و هوایی و ساختار خاک، خود موجب از دست رفتن بخشی از ذخایر آب به دنبال وقوع تبخیر شده است. حفر چاههای متعدد، فرونشست زمین را در پی داشته و ندادن حقابه به تالابها، گرد و غبار و ریزگردها را به سمت شهرها روانه کرده است. بههرحال ایران با دارا بودن فقط یکسوم میانگین بارش در سطح دنیا، کشوری خشک و کمآب محسوب میشود اما گذر از آنچه امروز بهعنوان بحران خشکسالی و تغییر اقلیم مطرح است، نیازمند مدیریت درست، اصلاح ساختارها و بهروزرسانی راهکارهای بومی و قدیمی در مدیریت منابع آب در کشور است. بهروز کردن شیوههای آبیاری و مدیریت منابع آب اصل فراموششدهای است که این روزها با توجه به وضعیت منابع آبی باید به آن توجه شود و اگر به سمت این اصل حرکت نشود، کمآبی بهعنوان یک چالش جدی برای آیندگان تداوم خواهد داشت و مانع از تحقق طرحهای توسعهای در بخشهای مختلف خواهد شد.