• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
پنج شنبه 22 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160422
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/L9jKX
+
-

روایت امید و پیروزی نور بر تاریکی

«سووشون» بازتابی از گرایش‌های ضد‌استعماری زنده‌یاد سیمین دانشور

گزارش
روایت امید و پیروزی نور بر تاریکی

زهرا حسینی‌کیا، پژوهشگر ادبیات فارسی

یکی از دلایل ماندگاری نام دکتر سیمین دانشور در ادبیات این مرز و بوم نگارش رمان تاریخی «سووشون» و بازتولید مجموعه‌ای از مفاهیم ایدئولوژیک و تاریخی در آن است. مهم‎ترین رویکرد دانشور در این اثر مانا بازسازی مقابله مردم علیه نیروهای اشغالگر انگلیس و روس است که در خلال جنگ جهانی دوم وارد فارس شدند. در طول داستان شاهد تبیین مفاهیمی چون شجاعت، رشادت و مواجهه با استعمارگران با زبان داستانی هستیم. نوشتار ذیل در پی آن است تا با مددگیری از مضامین این رمان تاریخی به تبیین رویکردهای استعمارستیزانه سیمین دانشور و به‌طور مشخص‌تر مواضع او علیه استعمار انگلیس بپردازد.

اولین بانوی داستان‌نویس ایرانی که «استعمار» را مجسم ساخت
سیمین دانشور نویسنده‎ای است که نامش از دیروز تا امروز به سبب قلم گیرا، فصاحت بیان، طرح مفاهیم عمیق و نثری راهگشا در ذهن و یاد مخاطب ایرانی جای گرفته است. او نخستین نویسنده زن ایرانی بود که با نگارش رمان سووشون توانایی خود را در عرصه ادبیات داستانی معاصر اثبات و بعدها با ترجمه یا نگاشتن داستان‎های غنی نام خود را در جریان ادبی معاصر ایران و جهان ماندگار کرد. بی‌تردید سووشون به فتح سین، در عداد آثار فاخر زبان فارسی است و جایگاه ویژه‎ای در ادبیات قصه‌گوی معاصر دارد. این اثر همچنان بعد از سالیان دراز جایگاه خویش را در فرایند رمان‌نگاری معاصر حفظ کرده و به مثابه یک نماد و نشانه درآمده است. مهم‎ترین رویکرد سیمین دانشور در نوشته‎هایش تأکید بر آزادی‌خواهی در ملازمت با استعمارستیزی است که پررنگ‎تر از دیگر آثارش آن را در سووشون می‎بینیم.

مختصات تاریخی سووشون
تصویر‌سازی‌‎های واضح و قابل‌فهم دانشور از تأثیرات مخرب فرهنگی و اجتماعی اشغال ایران و به‌ویژه خطه فارس در جای‌جای رمان سووشون به چشم می‎خورد. او در داستان خود تلاش می‌کند تا نفود اشغالگران را در تمام سطوح فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نشان دهد و استعمار را صرفا به وجه جغرافیایی آن محدود ‎نکند. می‎توان رویکرد ضداستعماری نویسنده در این داستان را به مدد مفاهیمی چون مبارزه با ظلم حاکمان و مالکان مستبد در جهت رفع فقر و قحطی مقابله و ایستادگی مردم در برابر استعمار، شکسته شدن بت استعمار و ظلم در ذهن و دیده مردم، اتکا به قدرت تفکر و آزادی‎گرایی و ترویج آن در جامعه، رهایی از بند اشغالگران و تلقین باور خودکفایی و مبارزه با مهمانان ناخوانده و پرضرر خارجی، حفظ هویت انسانی مردم به وسیله مبارزه با دشمن، پایمردی در حفظ اعتقادات و امتناع از خود‌فروختگی دینی و مذهبی و... بازپروری و ارزیابی کرد.

پردازش شخصیت‌ها در راستای بازخوانی تاریخ
همانگونه که اشارت رفت، تبیین نگاه ضد‌استعماری نویسنده محور اصلی سووشون را شکل می‌دهد. دانشور با الهام گرفتن از محیط پیرامون خویش شروع به شخصیت‌پردازی در ذهن مخاطب می‎کند. او با استفاده از مجال این رمان، بخش اعظم اعتقادات استعمارستیزانه‎ خود علیه انگلیس را بروز می‌دهد. داستان با حضور پررنگ تمام شخصیت‌های کلیدی آن دوره فارس به‌ویژه سران و سربازان اشغالگر در جشن عروسی دختر حاکم آغاز می‎شود؛ جشنی که در آن سفره عظیمی برپاست و نان بزرگی در وسط سفره قرار داد درحالی‌که مردم شهر در فقر و قحطی به سر می‎برند و سربازان انگلیسی بیشتر محصولات کشاورزی را از صاحبان زمین‌ها و با قیمتی ناچیز می‎خرند! او اعتقادات و گرایشات اصلی خویش در این داستان را از زبان قهرمان آن یعنی یوسف باز‌می‌گوید. در تمام بخش‎های این قصه شاهد حق‌طلبی یوسف و ایستادگی او در برابر نیروهای اشغال هستیم.
سیمین دانشور با ترسیم نبرد مردم علیه اجانب، امید پیروزی نور بر تاریکی را در دل خوانندگان زنده می‎کند و با بیان تلاش‎ها و مبارزات شخصیت اصلی داستان، خبر از آینده‎ای روشن می‎دهد که در آن خیر بر شر پیروز خواهد شد؛ آینده‎ای که با مرگ حق‌طلبانه شخصیت اول داستان شروع و باعث بیداری زنان و مردان فراوانی می‎شود. تفکر ضد‌استعماری دانشور انفعال را از شخصیت‌های داستانی خویش و همچنین خوانندگان می‎گیرد و او را برای تلاش آگاهانه برای بهبود شرایط آماده می‎کند. در اصل افکار حق‌طلبانه یوسف پس از شهادت او در جسم و جان اطرافیانش نفوذ می‎کند و او با خون خود درس استعمارستیزی، پایمردی و تداوم مقاومت را به دیگر شخصیت‎های داستان انتقال می‌دهد. در ادامه به شخصیت‎های اصلی داستان نگاهی اجمالی خواهیم داشت.

نماد اصلی روایت  استعمارستیزانه دانشور کیست؟
همانگونه که اشارت رفت یوسف شخصیت اصلی داستان و از قضا متعلق به قشر مرفه جامعه و دارای تحصیلات عالیه در خارج از کشور است. او با وجود این، حضور در کنار طبقات ضعیف جامعه را بر منافع شخصی و زودگذر خود ترجیح می‎دهد و در مقابل ظلم و تعدی اشغالگران انگلیسی می‎ایستد. اعتقاد یوسف به عدالت در بخشی از داستان نمود می‎یابد که او محصولات کشاورزی را بین مردم گرسنه تقسیم می‎کند و اجازه فروش آنها را به قشون انگلیس نمی‌دهد. او معتقد است با اشغال ایران، تمامیت ارضی مملکت به خطر افتاده و باید با مقابله جدی و قاطع مانع از حضور و نقش آفرینی اشغالگران در کشورمان شد.
زری، همسر یوسف است که در مدارس انگلیسی درس خوانده. او برای حفاظت از خانواده خود و بیم از آینده یوسف را به اغماض و سکوت تشویق می‌کند درحالی‌که این رفتار با افکار و اعتقادات آزادی‎خواهانه یوسف همخوانی ندارد! طرحی که در داستان از شخصیت او شکل می‎گیرد ترکیبی از ترس و تمایل به شجاعت است که البته به موازات پیشرفت قصه از ترس او کاسته و به شجاعتش افزوده می‎شود. در این میان خسرو ثمره زندگی زری و یوسف است که بیشتر از پدرش تأثیر گرفته است و تلاش می‎کند تا در جهت آگاهی بیشتر و نیز شجاعت قدم بردارد. شخصیت خسرو خبر از نسلی آگاه می‎دهد که مبارزه و ایستادگی در برابر اشغالگران را درک کرده‎ و آموخته‌اند. در خلال داستان شاهد بروز نشانه‌هایی از تهور و شجاعت در منش خسرو هستیم که با بالغ‎تر شدن او تمایل به ایستادگی و مقابله با نیروهای استعماری نیز در وجودش رشد می‎کند.
در بخشی دیگر از داستان از مجادله یوسف با برادرش ابوالقاسم‌خان می‌خوانیم که تنها به فکر منافع خویش است و مبارزه با انگلیسی‌های غارتگر برایش معنا ندارد. او تلاش‎های یوسف برای رهایی از بند اشغال را کاری عبث و بی‌فایده قلمداد می‎کند! ابوالقاسم‌خان از سوی دیگر با سران اشغال از قبیل سرجنت زینگر در ارتباط است. در این داستان می‌توان زینگر را چهره‌ای نمادین از استعمارگران انگلیسی به‌حساب آورد که افکار بخش‌هایی از جامعه را تحت‌نفوذ قرار داده و به تبلیغ محصولات تجاری کشور خویش می‌پردازد. نویسنده درصدد بازنمایی این حقیقت است که اشغالگران از ایران در واقع به‌عنوان بازار فروش محصولات خویش استفاده می‎کنند و از این رهگذر به بهره‌برداری مالی از منابع اقتصادی کشورمان مشغول می‎شوند.

ابعاد حضور نیروهای اشغالگر در ایران در آینه یک روایت
سیمین دانشور با استفاده از تصویرسازی‌های مختلف به اشاعه فرهنگ مقاومت و مواجهه با استعمار‎ می‌پردازد. در داستان او یوسف نفوذ انگلیس در ساحت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران را برنمی‌تابد. او معتقد است که اگر توان و باور مردم به مبارزه از اهالی یک سرزمین گرفته ‎شود عزت و غرور ایشان از بین خواهد رفت و چیزی جز شکست بدون مبارزه برای ارائه به نسل‎های بعد باقی نخواهد ماند اما بی‌شک ایستادگی در برابر اشغالگران راه روشنی به‌سوی امید است. همانگونه که اشارت رفت او به ‎رغم برخورداری از زمین‎های کشاورزی متعدد از اعطای محصولات کشاورزی به بیگانگان سر بازمی‌زند و بخش زیادی از آن را به مردم گرسنه و قحطی‌زده فارس می‌دهد. این کار او باعث به خطر افتادن جانش می‎شود! در بخش‎هایی دیگر از داستان می‌خوانیم که وی از اشغالگران به‌عنوان مهمانان ناخوانده یاد می‌کند که فرهنگ و زندگی مردم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. استعمارگران مردم را به نوعی مدهوشی و خواب می‌برند که توان مبارزه و ایستادگی از آنها ستانده شود و روز به روز از حقوق اولیه و انسانی‎شان دورتر شوند. در بین این حجم از خموشی و فراموشی کسی سر‌بر‌می‎آورد که دیگران معتقدند هنوز دوره افکارش نرسیده است! یوسف دلیل سکوت دیگران را آرامش از سر فریب‌خوردگی می‎خواند و تلاش او چیزی نیست جز از بین بردن این فریب و بیداری افکار مردم.

شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه‌چین‌ها بیاید!
شاید بتوان هدف اصلی نویسنده داستان را در خوانش جمله‌ای از او مورد بازخوانی قرار داد. دانشور از زبان شخصیت ظلم‌ستیز و مبارز داستان می‌گوید: «شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه‌چین‌ها بیاید!...». این جمله بیانگر اعتقادات نویسنده است که در منش شخصیت اصلی داستان گنجانده شده. کسی که قبل از هر نفعی برای خود به فکر گرسنگان و رفع قحطی است، آن هم در روزگاری که حکام ظالم به فکر کسب جایگاه و همراهی با اشغالگران بودند.

آرمان‌های نویسنده در طریق مبارزه با استعمار
‎دانشور در سووشون به‌صورتی واضح درصدد انتقال این پیام است که وظیفه مردان و زنان یک جامعه به‌عنوان بخشی از آموزگاران فرزندان خود، تبیین مفاهیمی از قبیل استعمار، ظلم و مبارزه برای آنان است تا راهنمای فرهنگی و اعتقادی صحیحی برای آینده ایشان باشند. او با آرامش حاصل از فریب فرزندان و مردم، مخالفت و آگاهی را همراه با مبارزه عملی و ایستادگی در برابر بیگانگان تجویز می‌کند و هرگونه اغماض و نرم‌خویی در برابر استعمارگران را به منزله پیشروی گام‌به‌گام آنان برای حاکمیت مطلق بر مردم می‌داند. نویسنده با ترسیم شخصیت خسرو سعی در به تصویر کشیدن نسلی آگاه دارد؛ نسلی که مماشات و همراهی با ظلم را رد می‌کند و به‌سوی شجاعت و آگاهی بیشتر قدم برمی‌دارد. ‎ 
نگارنده در بخش‌های دیگری از داستان به بازخوانی تأثیرات آموزشی حضور استعمارگران در کشور می‌نشیند. او به شهادت اسناد تاریخی بازمانده معتقد است که حضور اشغالگران در عرصه فرهنگ و مدارس ایران باعث خمودگی و عدم‌پیشرفت مردم خواهد شد؛ چرا که آنان تمام تلاش خویش را برای تثبیت ایدئولوژی متناسب با استعمار و اشغال در فکر و ذهن دانش‌آموزان این مرز و بوم خواهند کرد. هدف اصلی آنها گرفتن اعتقادات اصیل و بومی مردم و همچنین شجاعت از ایشان است. در بخشی از داستان، یوسف وجود عنصر ترس در شخصیت زهرا را محصول تحصیل و تربیت او در مدارس انگلیسی می‌داند. در تفکر ضد‌استعماری دانشور تأکید بر شجاعت مکانتی ویژه دارد که شاید بتوان آن را به حضور کاراکتری چون جلال آل‌احمد در زندگی او ربط داد. دانشور در خلال مقابله فرهنگی با استعمارگران بر حفظ اعتقاد به مبارزه و رنگ‌نباختن آن تأکید می‌کند. یوسف در زمانه‌ای زیست می‌کند که تعداد کمی از مردم با او هم عقیده هستند اما این تنهایی باعث نمی‌شود که او از عقایدش دست بکشد و با تمام سختی‌ها دست از مبارزه نمی‌شوید. این تصویرسازی مهر تأییدی بر استحکام عقاید و شخصیت یوسف در گذر زمان است.
 ‎ 
 ‎ نویسنده مبارزه حزبی و تأکید ویژه بر همبستگی ملی
سیمین دانشور از نزدیک شاهد فعالیت‎های حزبی همسرش جلال آل‌احمد در بخشی از زندگی او بود. او تمام سختی‎ها و سرخوردگی‎های حاصل از عضویت در حزب توده را درک کرده بود و اعتقادی به عضویت در اینگونه احزاب برای نیل به آزادی و رهایی از بند اشغال نداشت. نویسنده در بخشی از داستان با بیان اوصافی از شور و هیجان خسرو برای عضویت در حزب توده، به روشنگری یوسف برای سوق دادن او به سمت طریقه‌ای برای تفکر مستقل و آزادی‎خواهی در محدوده‌ای خارج از احزاب فعال در آن دوره پرداخته است. او معتقد است عضویت در احزابی که بنیانگذارانش جماعتی وابسته به خارج و دور از اندیشه و مطالبات مردم هستند و انگیزه لازم را برای مبارزه با ظلم ندارند و در نهایت برای منافع و ترویج ایدئولوژی خود تلاش می‎کنند بی‌فایده است. او چنین القا می‌کند که عضویت در چنین احزابی نهایتا فاقد آورده‌ای قابل‌ذکر برای ملت است و تنها روشنگری و همکاری آحاد یک ملت موجب آزادی و دفع شر استعمار و عوامل داخلی آنها می‎شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید