آنچه در ادامه از نظر میگذرد، گفتاری از آیتالله محیالدین حائری شیرازی(دامعزه) است که در کتاب «تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر» به چاپ رسیده است. این کتاب از سوی انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) منتشر شده است. آیتالله حائری(ره) در آسیبشناسی نظام تربیتی آموزش و پرورش میگویند:
باید جایگاه علم و دین را در آموزشوپرورش مشخص کنیم. دین نیامده است علم را تخطئه و تکذیب بکند. شما باید بگویید اینها علل مادی قضیه است و علت فاعلی، علت صوری و علت غایی آن چیز دیگری است. وجود مسائل و کشفیات علمی در علل مادی، تنگنایی برای اعتقاد به تصرفات الهی بهمنزله علت فاعلی ندارد. دین ناظر بهعلت فاعلی و علم ناظر بهعلت مادی است. منتها ما برای جوان امروز این مسائل را تحلیل نمیکنیم. در نتیجه، او امور را تکعلتی میبیند؛ وقتی فقط بعد علمی موضوع را برای او گفتید، علت خدایی را ابتدا در سایه قرار میدهد، بعد آن را کنار میگذارد و در ادامه آن را ضدعلمی میخواند و حتی اجازه طرح آن را هم دیگر نمیدهد. اینها هرجا در علت مادی کم آوردند، پای علت فاعلی را به میان کشیدند. حالا که دوره کشف علل مادی است، پس دیگر جایی برای طرح علت فاعلی وجود ندارد. از اول غلط بود؛ خدا را برای کمبود علل مادی مصرف کردند. هرجا علت پدیدهای را نمیدانستند میگفتند خدا کرده است و هرجا چرایی و علل مادی آن را خوب فهمیدند، دیگر نیاز به طرح خدا نبود. خدایی که بهخاطر نقص علل مادی باشد، با کشف علل مادی منتفی میشود. چطور وقتی آب یک جا جمع میشود، بعد بهتدریج تبخیر میشود و از بین میرود. خدا تبخیر شد و رفت. اینطوری میآید و اینطوری میرود. پس باید مسائل را مرحلهبهمرحله بررسی کنیم تا بهعلت پیدایش آن برسیم.
باید علت کفر را در علت دین جستوجو کنید تا آن را بیابید. اینها وقتی علم پیشرفت کرد و علل مادی را کشف کردند، دیگر نیازی به مطرحکردن خدا نداشتند. در نتیجه، خدا را حذف کردند؟ علت آن اشکال در توحیدشان بود؛ زیرا خدا را برای کمبود علل مادی مطرح کرده بودند. هرجا که دلیلش را نمیفهمیدند میگفتند اذنالله. شیخ بهایی در کشکول درباره اینکه چگونه مغناطیس، آهن را جذب میکند میگوید فلاسفه میگویند این خاصیتش است. بعد میگوید هر وقت یک چیزی را نفهمیدند، میگویند این خاصیتش است. بعضی وقتها هم میگویند جلالخالق، خدا چه کار کرده است؟ بعد که آن را پیدا کردند، سجده سهو بجا میآورند و آن را عوض میکنند. کفر از داخل دین متولد شده است. وقتی کسی توحید غلط پیدا میکند، مانند زنی است که نطفه در او منعقد شده است؛ ۹ماه دیگر شکم جلو میآید و پس از مدتی موقع وضع حمل است. ورود کفر مثل نطفه است، ظهور کفر مثل بچهای است که کامل شده و به دنیا میآید. نطفه کفر کجا منعقد شده است؟
شنبه 17 اردیبهشت 1401
کد مطلب :
159782
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/5yB4x
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved