تحول سیاست خارجی اتحادیه اروپا زیر سایه جنگ اوکراین
اتحادیه اروپا در واکنش به جنگ اوکراین تا حد زیادی نشان داد که میتواند قاطعانه و متحد عمل کند اما نمیتوان انکار کرد که بروکسل عموما در مدیریت سیاست خارجی جاری خود فاقد انسجام کافی است. جنگ اوکراین این فرصت را برای اتحادیه اروپا فراهم آورده تا در سیاستهای خارجی، دفاعی و امنیتی اروپا، برای خود نقشی بزرگتر قائل شود. بهنظر میرسد اتحادیه اروپا به بهانه حل بحران اوکراین پا به قلمرویی جدید گذاشته است؛ قلمرویی که میتواند به خلق سیاست خارجی جسورانهتر و ماندگارتری برای اروپا منجر شود. اما پیش از هرچیز، اروپا ابتدا باید چالشهای پیچیده و قدیمیای که بحران اوکراین آنها را به حاشیه رانده، برطرف سازد.
تصمیم اروپا برای بهکار گرفتن بودجه صندوق صلح اروپا جهت ارسال سلاح و مهمات به اوکراین، یکی از اصلیترین تحولات سیاست خارجی اروپا تحتتأثیر جنگ اوکراین بوده است. صندوق صلح اروپا در اصل با هدف کمک رساندن به کشورهای شریک برای مقابله با آشوبها یا درگیریهای مسلحانه ایجاد شده نه برای مداخله در جنگی بزرگ و خارج از اتحادیه اروپا. اتحادیه اروپا هیچ تجربهای در مدیریت خطرات ناشی از چنین همکاریهای نظامیای ندارد اما با آغاز بحران اوکراین، بلافاصله با نادیده گرفتن نگرانیهای قدیمی خود مبنیبر تبعات ناخواسته کمکهای نظامی، یکمیلیارد یورو از این صندوق برای تامین سلاح و تجهیزات اوکراین هزینه کرد؛ اقدامی که نشان داد اتحادیه اروپا قدم در مسیر تغییر گذاشته است.
تمرکز بر قدرت سخت
برخی تحلیلگران معتقدند جنگ اوکراین تحولاتی بزرگ را رقم زده و در آینده، احتمالا نقش دفاعی اتحادیه اروپا را تغییر خواهد داد؛ حتی شاید بتواند توانایی نظامی اتحادیه اروپا را بهعنوان بازیگری مکمل ناتو افزایش دهد. این تحولات میتوانند میزان تمرکز بر قدرت سخت را در اروپا تقویت کنند؛ روندی که جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، همواره خواهان آن بودهاند اما آلمان چندان تمایلی نسبت به آن نداشته است. تغییر رویکرد ناگهانی برلین در پی جنگ اوکراین یکی از نشانههای شکلگیری این روند است. آلمان در مواجهه با این جنگ، در عرض چند روز رویکرد خود را از بیمیلی مطلق برای تامین سلاح به ارسال هزار موشکانداز ضدتانک، 500موشک ضدهوایی استینگر و 500موشک استرلا به اوکراین تغییر داد. آلمانها بعد از آن هم به تامین سلاح برای اوکراین ادامه دادهاند. تغییر رویه 180درجهای آلمان میتواند تبعات بلندمدتی برای اتحادیه اروپا داشته باشد. زیرا اکنون بهنظر میآید آلمان دیگر مانع ایده اتحاد دفاعی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و متمرکز شدن آنها بر قدرت سخت، به جای قدرت نرم نشود.
استفاده از ابزار تحریم
اروپا تا پیش از آغاز جنگ، دائما روسیه را با پیامدهای عظیمی که حمله به اوکراین برایش خواهد داشت تهدید میکرد. اما سرعت و مقیاس این پیامدها، یعنی تحریمهای گسترده مالی و تجاری علیه روسیه به اندازهای بالا بود که موجب شگفتی همه، حتی رهبران اروپایی شد. حال اروپا باید بتواند راهی برای بهرهبرداری مناسب از فشارهایی که به روسیه وارد کرده هم پیدا کند. اروپا همچنین باید راهی هم برای کاهش پیامدهای جهانی تحریمهای روسیه، ازجمله اختلالات تجاری و تأثیر بر قیمت انرژی و کالاهای اساسی پیدا کند. در گذشته اتحادیه اروپا در واکنش به برخی بحرانها، از ابزار تحریمهای هدفمند استفاده کرده اما معمولا در موارد معدودی این تحریمها به تغییر رویه طرفهای درگیر منجر شده است. با این حال، در جهانی که رقابتهای ژئوپلیتیک در آن رو به افزایش است و احتمال تقابل طولانیمدت غرب و روسیه وجود دارد، احتمال استفاده بیشتر اروپا از ابزار تحریم هم زیاد خواهد شد. مرکز بینالمللی بحران در واشنگتن طی گزارشی در اینباره نوشته است که تحریمها در بیشتر مواقع بهدلیل بیمیلی کشورها در لغو آنها در نهایت با شکست مواجه میشوند. از اینرو اروپا باید با شرکای خود بر سر شرایط لغو تحریمها هم به توافق برسد. تعیین شرایط خاص برای لغو تحریم، بیش از آنکه تحریمها صرفا بهعنوان اقداماتی تنبیهی وضع شوند، کارایی و اثرگذاری خواهد داشت.
گسترش اتحادیه اروپا
تحولات اخیر اوکراین بحثهای قدیمی درباره ارزشهای استراتژیک سیاست گسترش اتحادیه اروپا را زنده کرده است؛ سیاستی که بهدلیل بیمیلی اعضای اتحادیه به عضوگیری جدید و کندی کشورهای خواهان عضویت در انجام اصلاحات مورد نیاز برای عضویت، اجرای آن را تقریبا متوقف ساخته است. اما شوک جنگ اوکراین برخی از دولتهای اتحادیه اروپا را بر آن داشته تا از بنبست توسعه خارج شوند. این دولتها از کمیسیون اروپا درخواست کردند تا درخواستهای اوکراین، مولداوی و گرجستان برای پیوستن به اتحادیه را به سرعت ارزیابی کند. بورل بهتازگی به کشورهای حوزه بالکان سیگنالهای مثبت برای عضویت داده است. با این حال، بعید است روند الحاق به اتحادیه اروپا سرعت بگیرد. چراکه بهنظر میرسد جنگ اوکراین برای غلبه بر مقاومت کشورهای اروپایی که نسبت به گسترش اروپا بدبین هستند کافی نیست و این کشورها مضرات گسترش اروپا را بسیار پررنگتر از مزایای آن میدانند.