• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
یکشنبه 4 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 158996
+
-

وحدت آیینی موسیقایی

زیبایی‌شناسی در موسیقی اقوام ایرانی

محمدعلی مرآتی؛پژوهشگر موسیقی

موسیقی از سه رکن اساسی تشکیل شده است: صوت، نظام ریتمیک و عوامل ربط‌دهنده محتوایی که این نوشتار آن‌را محتوای انسان‌شناسانه می‌نامد. به‌نظر می‌رسد این سه، از ازل تا‌کنون در هر اثر موسیقایی توسط خالق آن چه به‌صورت آگاهانه‌ یا حتی ناآگاهانه وجود داشته است. در این مقوله، کشفیات موسیقی قرن بیستم در باب موسیقی‌های مفهومی و کانسپچوال، به‌نحوی دخیل بوده چرا که ما در رکن سوم موسیقی با نام اثری مواجه هستیم که بار معنایی آن را به دوش می‌کشد.
موسیقی آیینی در اقوام رنگارنگ ایران ریشه در فرهنگ داشته و باورهای مربوط به آن مربوط به رکن سوم موسیقی یا در واقع محتوای انسان‌شناسانه مربوط می‌شود. بنابراین موسیقی اقوام براساس باورهای مذهبی و دینی، محتوای انسان‌شناسانه خود را به نمایش می‌گذارد. در واقع صوت و نظام ریتمیک تابع رکن سوم خواهند بود و دارای کاراکتر مخصوص به‌خود. برای روشن‌تر شدن موضوع سه آواز مور، امیری وسیتک را که هریک دارای دو عنصر اولیه صوت و نظام ریتمیک در سه قوم متفاوت درنظر گرفته و می‌توانیم در همراهی با یک متن آیینی و مذهبی، محتوای انسان‌شناسانه آنها را تغییر دهیم، همانطور که اقوام با آنها یک اثر بدیع آیینی می‌سازند.
از منظر نام و عوامل ربط دهنده: مور در آیین قوم لک در استان کرمانشاه، شیوه خواندن برای مرگ عزیزان است که یا توسط مردان در سوگ حماسه‌سازان قوم با ادبیات شفاهی یا توسط زن، مادر و خواهر متوفی اجرا می‌شود. آواز امیری از خطه  مازندران به امیرپازواری، شاعر اسطوره‌ای طبری معطوف بوده که نزد این مردمان جایگاهی بس اسطوره‌ای دارد و ممکن است این نامگذاری برای بقیه اقوام ایرانی نیز تا حدی قابل درک باشد. آواز سیتک از بلوچستان نیز با احتمال معنا داشتن در این قوم، حتی اگر معنای خاصی را در ذهن مخاطب غیر، متبادر نکند از منظر زبانی قطعا حامل آوای درونی قوم بلوچ است که برای این مردمان از منظر ادوات صوتی و فونتیک معنایی خاص خواهد داشت. بنابراین، رکن سوم یا محتوی انسانی مذهبی می‌تواند از این به‌اصطلاح خمیرمایه صوتی و نظام ریتمیک در این سه قوم بهره‌برده که قطعا از نظر زبانی نیز حامل معناست. آوازهای آیینی اقوام ایرانی معمولا و البته نه همه، با قالب دوبیتی (چهار خشتی) شکل گرفته‌اند. دوبیتی این ادبیات شفاهی و موسیقایی، شامل متونی کهن در آیین‌های متفاوت بدون ردی از آهنگساز و شاعر مشخص، این سؤال را در ذهن متبادر می‌کند که چگونه همه اعضای یک قوم باهم نقش شاعر و موسیقی‌ساز را بازی کرده‌اند؟ این آوازهای بدیع، ملموس و زنده، بیانگر عواطف اقوام در باورها و عقاید آنها هستند. در واقع همین رفتارهای آیینی انسان به‌صورت یک پدیده موسیقایی با پیوند زبانی و ظهور در کلام باعث پیدایش این آوازهای اصیل مذهبی آیینی شده است.
دوبیتی‌های مذهبی معمولا شامل متنی چهار قسمتی شعری بوده که این قالب عامیانه قبل از سیستم عربی عروض، با تکنیک هجایی (سیلابیک) نیز همچنان در برخی اقوام وجود داشته‌اند. معمولا برخی قسمت‌ها در هر قومی به شکل متفاوت هم قافیه بوده و بر عکس سیستم‌های دیگر شعری همچون غزل، دوبیتی الزاما، دقتی در استفاده از حرف روی ندارد. ریتم در آواز‌های دوبیتی مذهبی بسیار متنوع است به شکلی که اگر براساس سیستم هجایی و سیلابیک باشد به‌نحوی قدمت ساختاری خود را به پیش از سیستم عروض می‌برد. همچنین اگر براساس سیستم عروض باشد ازریتم‌هایی با تنوع ریتمیک افاعیل بهره‌برده است. به‌نظر می‌رسد، با توجه به بهره آشکار موسیقی آیینی مذهبی از موسیقی دستگاهی ایران نیز، سیستم افاعیل عروضی همچنان در شکل‌گیری نظام ریتمیک حضوری جدی دارد. البته این نوشتار قصد ندارد به ریشه تاریخی ریتم دوبیتی‌های مذهبی به‌صورت تخصصی بپردازد، اما توجه به اشتراکات ژنتیک نظام ریتم در موسیقی دستگاهی و اقوام در این تنوع اهمیت خواهد داشت.
گینه گلدی رمضان، هامی مسلمان اولا جاق!
دین اسلام اوجالوب، خلق نماز خوان اولا جاق!
او آداملار که ائدیب، میلته چوخ جور و ستم!
هامیسی بیر گئجه ده، قاری قرآن اولاجاق! شهریار

دوبیتی آیینی ایرانی، اگر چه وجه قالب یک فرم شعری به‌اصطلاح مذهبی است اما زمانی که به‌صورت آواز در یک قوم نمایان شود، می‌توان آن را به‌عنوان یک اثر موسیقایی منحصر به فرد قابل شنیدن دانست. در واقع این اثر موسیقایی براساس همان سه رکن: صوت، ریتم و محتوی انسانی شکل گرفته است. نظام سیلابیک شعری همراه موضوع شعری معرف دو رکن ریتم و محتوی است اما موسیقی برای تبدیل شدن به یک اثر موسیقایی به همه ارکان خود نیازمند است یعنی رکن صوت و لحن نیز ضروری است. صوت آیینی در اینجا منظور شیوه بیان موسیقایی نیز هست که در 2 رکن قبلی نیز متصور بوده اما صوتی که در چهارچوب فواصل و گستره صوتی (مد) قالب می‌گیرد را دیگر نمی‌توان فقط یک قالب شعری ساده برشمرد. بیان موسیقایی مهم‌ترین تابلوی حسی یک اثر موسیقایی است. این تابلوصوتی نقش مهمی برای مخاطب خود دارد و می‌تواند او را جذب کند. بیان موسیقایی مذهبی در واقع، یک فضای صوتی خاص برای ایجاد تصور در شنونده است که توسط متن آن آشکار می‌شود. به بیان دیگر در یک موسیقی مذهبی، انتقال پیام، از طریق صوت و نظام ریتمیک و محتوی انسانی ایجاد شده و برای مخاطب اصلی در یک قوم خاص، به فضاسازی تصورات می‌پردازد تا جایی که موضوعی را به مخاطبش متذکر شود. این حامل صوتی می‌داند چگونه نامه (موضوع) را از فرستنده تا گیرنده، حمل کند و به زیبایی محسور کننده‌ای به‌دست صاحبش(کسی که مشتاق شنیدن آن است) برساند. موسیقی آیینی و مذهبی بر پشت خود مفاهیم زبانی زیادی حمل می‌کند که معرف قوم خود بوده و دریک زیبایی‌شناسی خاصی مطرح می‌شود. در واقع هر قومی با چیدمان مخصوص به‌خود، آوازی را به صدا در می‌آورد. بیهوده نیست که این آواها را صدای گلوی اقوام برشمریم که با لهجه و ادوات صوتی و زبانی خود سخن می‌گوید.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :