ایده‌آل محمد بحرانی برای ساخت یک برنامه عروسکی بدون هیچ محدودیت مالی و ممیزی چیست؟ بحرانی می‌گوید با جناب‌خان کار می‌کند اما چه کار می‌کند: به‌نظرم جهانش پتانسیل بزرگ‌تر شدن دارد. همین الان، شما اگر سویه‌های جهانش را بشمارید به ابعاد زیادی می‌رسید. یک لبوفروش دوره‌گرد که کودک کار بوده و الان مالک باشگاه پاری سن ژرمن است؛ مابین این دو اتفاق یک جهان خیلی بزرگ است؛ یعنی یک کسی که تجربه‌ای زیسته و تجربه مواجهه با پایین‌ترین اقشار اجتماع را دارد اما آنقدر پررو و زورمند هست که یک باشگاه ثروتمند را خریده باشد، تجارت نفت کند، بیزینس‌من باشد، عاشق موسیقی نواحی باشد، با همه مردم ایران، حتی با آدم‌های بزرگ ایران ارتباط مویرگی داشته باشد، در بیرون او را بشناسند، از گلاسکو رنجرز و اینتراخت فرانکفورت و تاتنهام دوست داشته باشد کما اینکه یک‌بار شادی برنامه را به بچه‌های گلاسکورنجرز تقدیم کرد و ویدئویش در شهر گلاسکو دست به‌دست می‌شد؛ یعنی جهان می‌تواند این قدر گسترده باشد. یک عاشق ناکام، خواستگار دائم، مالک، دوره‌گرد، مدعی و رقیب همه بازیگران ایران در همه نقش‌های کلیدی بوده جناب‌خان که همیشه رد شده و حقش را خورده‌اند. این دنیا به من این قدرت را می‌دهد که با جناب‌خان ادامه دهم.
جناب‌خان می‌تواند سفیر صلح و موسیقی ایران در جهان باشد. خودش و دوستانش، آواها و موسیقی‌های نواحی ایران را گسترش دهند. ما خالو قنبر را به خندوانه آوردیم. من خیلی جنگیدم که همه بپذیرند، چه برنامه‌سازها چه مدیران و چه حتی مردم که خالو قنبر راستگو به‌عنوان جواهر موسیقی نواحی جنوب، می‌تواند مهمان باشد و به همان اندازه سلبریتی‌های پر‌فالوئر که شما می‌شناسید، آدم مهمی است و اتفاقا آن شب هم مدیران تلویزیون کیف کردند و هم مردم و هم ما. پس می‌شود در تلویزیون کاری کرد که همه دوست داشته باشند ولی سعه‌صدر می‌خواهد.
جناب‌خان؛ سفیر صلح
در همینه زمینه :
