راهکاری برای تحقق حاکمیت مردمی در مدیریت شهری
مهدی توکلیان؛ روزنامهنگار
امروزه کلانشهرهای مهم جهان دارای چشمانداز و هویت خاص و متمایز هستند و بر مبنای ویژگیهای متمایز خود در جهت افزایش اثربخشی و هویت خود و معرفی به جهانیان گام برمیدارند. پایتخت ایران اسلامی نیز با توجه به ویژگیهای متمایز و منحصربهفرد خود در 4دهه گذشته درصدد بوده است تا بهعنوان کلانشهر فرهنگی در سطح ملی و فراملی ظهور و بروز پیدا کند؛ هر چند تهران امروزه به دلایل و شرایط حساس سیاسی و فرهنگی نزد جهانیان شناخته شده است، اما همچنان توانمندیها، خدمات، امکانات گردشگری و جذابیتهای موجود پایتخت ناشناخته مانده است. شناساندن پایتخت ایران اسلامی در راستای چشمانداز متصور شده، شناخت و معرفی ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و فناوری و فرصتهای فراروی آن به شهروندان (دولتمردان، اقشار مردم، صنوف و...) در سطح ملی و فراملی امری ضروری است. ارائه دقیق اطلس فرهنگی پایتخت و هماهنگی و مدیریت واحد شهری در حوزه فرهنگی و اجتماعی میتواند در معرفی هرچه بیشتر این کلانشهر پرجمعیت و متراکم نقشآفرینی کند. ورود به عصر پسامدرن و انفجار اطلاعات و تقسیم فزاینده کار و گسترش پرشتاب شهرنشینی موجب پدید آمدن مفهوم جدیدی از فعالیتهای تفریحی و فراغتی و به تبع آن فضاهای فرهنگی در زیستبوم فرهنگی و اجتماعی جامعه امروز جهانی شده است؛ هر چند این پدیده یکباره ظهور نکرده است، اما بهنظر میآید هیچگاه تا این حد منظم و زمانبندی شده نبوده است. بهطور کل کلانشهری چون تهران با تنوع شهروندانی که از اقوام ایرانی و اسلامی هستند و خردهفرهنگهای بسیاری را در خود جای داده است نیز از این رویدادها عقب نمانده و امروز دیگر فعالیتی که افراد جامعه در اوقاتفراغت انجام میدهند، فعالیتهایی نظیر حضور در یک کلاس آموزشی یا هنری و ورزشی، حضور در کافینت یا پیادهروی در یک بوستان و فضای سبز شهری نبوده و نیاز به برنامهریزی پژوهشمحور و تحقیقاتی دارد.
بهطور مثال تغییر کارکرد مراکز فرهنگی، هنری و آموزشی در جهان که الگوی مناسبی برای فعالیتهای فرهنگی و آموزشی برای مخاطبان و شهروندان را داراهستند و بهطور حتم نسل جدید علاقهمند به فرهنگ و هنر و رسانه همزمان با رشد تکنولوژی تلاش میکنند تا با تغییرات جهانی همراه بوده و این انتظار محتمل است که همزمان با تغییرات جهانی تفکر محلی نیز در برنامهریزیها و شیوههای اجرایی مدیریت شهری و مدیران فرهنگی نیز لحاظ شود. بیشک امروزه گسترش بازار اقتصادی تبادلات آثار فرهنگی و هنری پدیده مهمی است که هم صاحبان آثار و هم علاقهمندان به تجارت و مالکیت این آثار، تمایل عمیقی به گسترش و قاعدهمند شدن آن دارند. ورود روزافزون هنرمندان جدید و جویای نام و تنوع آثار خلقشده ایجاب میکند که تشکلهای صنفی و نهادهای حمایتی جدی تاسیس شده و با ایجاد ارتباط با هنرمندان و اندیشمندان فرهنگی از یکسو و علاقهمندان بهحضور در بازار اقتصادی آثار آنان از سوی دیگر، نقش واسطی برای رونق بخشیدن به این ارتباط دوسویه فراهم آورند. پایتخت ایران اسلامی و مدیریت شهری با توجه به دارابودن مراکز متعدد و گسترده فرهنگی در نقاط مختلف شهری این امکان را داراست تا بتواند زمینهساز مشارکت و همافزایی بین هنرمندان و فعالان فرهنگی و هنری و رسانههایی که امروزه در بستر فضای فناوریهای نوین و استارتآپهای دانشبنیان اقدام به فعالیت میکنند را ساماندهی کند و معنای واقعی و تحقق عینی حاکمیت مردمی را در حوزه مدیریت شهری و تعامل دوسویه با شهروندان به اجرا درآورد. در کشور ما نیز در جریان برنامههای اقتصادی توسعه نیز این اتفاق پیشبینی شده و توسعه منابع انسانی و نهادی برای آن درنظر گرفته شده است. این تشکلهای صنفی با اهداف حمایت از حقوق اقشار مختلف هنری و فرهنگی، مدیریت بازار آثار هنری و فرهنگی، ایجاد ارتباط با اصناف همسان در بیرون از مرزهای جغرافیایی و خارجی، شناسایی و احیای فرصتهای موجود در بازار تجاری آثار و محصولات فوق و عمیقترشدن پیوند بین فضای رسانهای و هنر، گامی بلند و امیدبخش بر خواهند داشت و بهعنوان سفیران فرهنگی این سرزمین میتوانند به معرفی فرهنگ و هنر و توانمندیهای نسل جوان ایران اسلامی که با همت هرچه بیشتر در رسیدن به تمدن نوین اسلامی گام برمیدارند، قدمهای استوار و مانایی را به یادگار گذارند.